دعاهايي كه جهت استجابت دعا پيش از آن خوانده مي شود


حال كه اين وقت، وقت ويژه ي اجابت دعا و رسيدن به اميد، و در گشوده ي رحمت الهي است كه خداوند - جل جلاله - به سوي آن رهنمون شده است، ما نيز افزون بر



[ صفحه 185]



ذكر صفاتي كه سزاوار است دعا كننده متصف به آن باشد كه گذشت، [1] در اينجا نيز دعاهايي چند كه خواندن آنها براي كسي كه مي خواهد دعايش رد نشود شايسته است، ذكر مي نماييم:

1- در روايت آمده كه امام هادي عليه السلام به نقل از پدران بزرگوارش عليهم السلام فرمود: «هر كس اين دعا را [كه در ذيل مي آيد] پيش از دعا بخواند، دعايش مستجاب مي گردد.»

2- در روايت ديگر آمده كه امام صادق عليه السلام فرمود: «هر كس دوست داشته باشد كه دعايش رد نشود، پيش از دعا بگويد:

«ما شآء الله توجهاً الي الله، ما شآء الله تعبداً لله، ما شآء الله تلطفاً لله، ما شآء الله تذللاً لله، ما شآء الله استنصاراً بالله، ما شآء الله استكانة لله، ما شآء الله تضرعا ًالي الله، ما شآء الله استغاثة بالله، ما شآء الله استعانة بالله، ما شآء الله لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم.»

- ما شآء الله (يعني هر چه خدا خواست همان مي شود) از روي توجه به سوي خدا، ما شاء الله از روي پرستش خداوند، ما شاء الله از روي اظهار فروتني به درگاه الهي، ما شاء الله از روي اظهار ذلت و افتادگي به درگاه الهي، ما شاء الله از روي ياري جويي از خداوند، ما شاء الله از روي خضوع و استكانت براي خداوند، ما شاء الله از روي تضرع و زاري به درگاه الهي، ما شاء الله از روي كمك طلبي و پناهنده شدن به خداوند، ما شاء الله از روي ياوري جستن از خداوند، هر چه خدا بخواهد همان مي شود، هيچ دگرگوني و نيرويي وجود ندارد مگر به وسيله ي خداوند بلند مرتبه و بزرگ.

3- از جمله دعاها و تضرعهايي كه هنگام ظهر خوانده مي شود، دعاي ذيل است كه از دعاهاي سر مي باشد:

أللهم، ربنا، لك الحمد جملته و تفسيره، كما استحمدت به الي أهله الذين خلقتهم له و ألهمتهم ذلك الحمد كله. أللهم، ربنا، لك الحمد كما جعلت الحمد رضاك عمن بالحمد رضيت عنه، ليشكر ما به من نعمتك. أللهم، ربنا، لك الحمد كما رضيت به لنفسك و قضيت به علي



[ صفحه 186]



عبادك، حمداً مرغوباً فيه عند [أهل] الخوف منك بمهابتك، و مرهوباً عن [2] أهل العزة بك لسطواتك، و مشكوراً عند أهل الانعام منك لانعامك.

سبحانك ربنا، متكبراً في منزلة، تدهدهت أبصار الناظرين، و تحيرت عقولهم عن بلوغ علم جلالها، تباركت في منازلك العلي، و تقدست في الآلآء التي أنت فيها. يا أهل الكبريآء، لا اله الا أنت الكبير، خلقتنا و أنت الكآئن للبقآء، فلا تفني و لا نبقي، و أنت العالم بنا، و نحن أهل العزة بك و الغفلة عن شأنك، و أنت الذي لا تغفل، و لا تأخذك سنة و لا نوم. بحقك يا سيدي، صل علي محمد و آله، و أجرني من تحويل ما أنعمت به علي في الدين و الدنيا، يا كريم.»

- خداوندا، پروردگارا، حمد و ستايش همگي همراه با تفسير و توضيحش [يا: ستايش، خواه به صورت اجمال و خواه به صورت تفصيلي] براي توست، به همان صورتي كه اهل ستايشت را براي آن گونه ستودنت آفريده و ستايش كردن را به طور كامل به آنان الهام فرمودي، و از آنان مي خواهي كه آن گونه ستايشت كنند. خداوندا، پروردگارا، تو را ستايش مي نمايم، چنانكه ستايشت را مايه ي خشنودي خود از كساني قرار دادي و به واسطه آن از آنان خرسند گرديدي، تا بدين وسيله شكر نعمتت را بجا آورند. خداوندا، پروردگارا، تو را ستايش مي نمايم، چنان ستايشي كه آن را براي خود پسنديده و بر بندگانت واجب نمودي، ستايشي كه مورد پسند بيمناكان از هيبتت مي باشد و سرافرازان به سلطه ات از آن در هراسند، و نزد كساني كه به آنان انعام نمودي مورد سپاس است.

پاك و منزهي تو پروردگارا، در حالي كه در منزلت خود متكبر هستي، چنان مقام و منزلتي كه ديده هاي بينندگان از نيل به دانش جلال و عظمت تو واژگون، و عقلها سرگشته اند. و در منازل والايت بلند مرتبه اي، و در نعمتهايي كه در آن قرار داري پاك و بي آلايشي، اي اهل كبرياء و بزرگمنشي، معبودي بزرگ جز تو وجود ندارد، ما را براي فنا و نابودي آفريدي، و تو براي بقا و پايندگي هستي، پس تو نابود نمي شوي و ما پايدار نمي مانيم، و تو به ما آگاهي، و ما به تو فريفته شده از مقام تو غفلت داريم، و تو هيچگاه



[ صفحه 187]



دچار غفلت نمي گردي، نه چرت تو را فرامي گيرد و نه خواب. اي سرور من، به حق خويش بر محمد و آل او درود فرست، و مرا از تغيير نعمتهايي كه در دين و دنيا به من ارزاني داشته اي، در پناه خويش درآور، اي بزرگوار.

راوي حديث مي گويد: پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله فرمود كه خداوند متعال فرمود: «هرگاه بنده اين كلمات را بگويد، تمام اموري را كه بر بندگان صالح و شايسته ام كفايت مي كنم، براي او نيز عهده دار مي شوم، و به خشنودي خويش از او درمي گذرم، و او را ولي و دوست خود قرار مي دهم.»



[ صفحه 189]




پاورقي

[1] به فصل ششم و هفتم رجوع شود.

[2] ظاهراً اين عبارت در اصل چنين بوده است: «مرهوباً عند أهل العزة بك...» و ترجمه بر همين اساس است.


بازگشت