شرايط لباس و مكان نماز


در رابطه با گزينش جامه و مكان نماز، مهم اين است كه لباس و مكان نماز پاكيزه باشند، به گونه اي كه نماز خواندن در آن دو براي انسان مباح و جايز باشد. خواه ملك انسان باشند و يا از كسي عاريه و يا اجاره نموده و يا به صورتي غير از اينها براي او مباح باشند.



[ صفحه 171]



امر مهم ديگر اين است كه نمازگزار در پوشيدن لباس براي نماز، صادق باشد، و معناي آن اين است كه باطنش با ظاهرش كه مي گويد آن لباسها را جز براي خدا و جز براي انجام عباداتي كه خداوند اراده نموده نپوشيده ام، با هم سازگار و موافق باشند؛ زيرا اگر قصدش از پوشيدن لباس، لذت نفس و دل باشد، در ادعايي كه مي كند لباس را تنها براي نماز يا براي پروردگار پوشيده ام، در نزد خدا دروغگو محسوب مي شود.

و همچنين اگر لباس را براي افزون طلبي و فخر و نزديكي جستن به دلهاي بندگان پوشيده باشد، ولي چنين اظهار كند كه آن را براي خدمت و بندگي خداوندي كه سلطان معاد است پوشيده، دروغگو خواهد بود.

بنابراين، واجب است كه در پوشيدن لباس صادق باشد، و گرنه حضرت حق را كوچك شمرده، و مستحق آن است كه خداوند - جل جلاله - از خطاب و پاسخ و پاداش دادن به او روي گردان باشد.

همچنين نماز خواندن مرد در لباس ابريشم خالص كه ساتر عورت باشد، در صورتي كه نمازگزار بداند كه لباس ابريشمي پوشيده صحيح نيست، مگر اينكه در جنگ بپوشد و پوشيدن آن به مصلحت جنگجو بوده و ناچار از پوشيدن آن باشد. البته توضيح بحث لباس نمازگزار و لباس حلال و مستحب و حرام و مكروه مفصل است كه اگر همه ي آنها در اينجا ذكر شود، بيم آن مي رود كه مطلب به درازا بكشد.

در رابطه با گزينش مكان نماز نيز بهترين جا براي نمازگزار، مكاني است كه بنده در آنجا حضور قلب داشته و با دل به ياد خداوند - جل جلاله - بوده، و حق حرمت عظمت الهي و ادب و خاكساري عبوديت و بندگي را مراعات نمايد، و نسبت به اخلاص و اختصاص اعمال براي پروردگار نزديكتر بوده، و به دور از چيزهايي باشد كه باطن و ظاهر انسان را از ايستادن در پيشگاه خداوندي كه مولي و مالك انسان و با عظمت تر از همگان و خداوندگار دنيا و آخرت است، به خود سرگرم مي سازند.

و نيز نمازگزار بايد در اختيار مكان براي خدمت و بندگي خداوندي كه فرمانرواي بسيار پاداش دهنده است، صادق باشد، و معناي صادق بودن آن است



[ صفحه 172]



كه باطنش با ظاهرش كه مي گويد: قصدم از حضور در اين مكان و ايستادن در اينجا جز براي خداوند - جل جلاله - و طلب خشنوديهاي او نيست، موافقت داشته باشند.

حكايت كرده اند كه يكي از خواص و برگزيدگان در خلوت و تنهايي مشغول عبادت خداوند - جل جلاله -بود، و در نزديكي او درختي وجود داشت كه پرنده هايي در آن زندگي مي كردند. وي سجاده ي خود را به زير آن درخت انتقال داد، تا به درخت و آواز پرندگان كه در درخت بودند انس بگيرد، ولي از ناحيه ي خداوند، جل جلاله - معاقب گرديد و به او گفته شد: آيا انس با ما آن قدر ارزش نداشت كه تو را از درخت و پرندگان بي نياز نمايد؟ وي توبه نمود و دانست كه با اين انس گرفتن، خود را به خطر انداخته است.

و نيز آورده اند كه يكي از اهل محاسبه و مراقبه كه با نشاط و اهتمام و شادماني مشغول نماز بود، به درگاه خدا عرض كرد: پروردگارا، آيا در رابطه با حضور قلب و اقبال و توجه قلبي در نماز چيزي باقي مانده كه من پيش از مرگ اصلاحش كنم؟ گفته شد: بله، تو به نسيم سحرگاهان انس مي گيري، و غير ما، تو را به نشاط مي آورد، و صفات خواص ابرار و برگزيدگان چنين نمي باشد، پس در بندگي تو شرك و انگيزه ي ديگر غير از اخلاص عبوديت كه مراد ما است، وجود دارد.

اگر حال بنده اي كه به نماز مكلف است مقاوم و استوار باشد، به گونه اي كه به تغيير مكانها، اخلاص و اختصاصش به خداوند ديگرگون نمي گردد، افضل آن است كه در انتخاب مكان نماز و محل دعا، هر مكان و جايگاهي را كه شرع مقدس به آن فضيلت داده انتخاب و پيروي نمايد، كه بافضيلت ترين آنها خانه هاي خداوند - متعال و جل جلاله - و مساجد است كه مخصوص عبادت اوست، و برترين مسجدها، مسجد الحرام و مسجد [النبي صلي الله عليه و آله در] مدينه مي باشد. و البته مطلب در اين رابطه بسيار است و ما تنها مقداري از آن را فراهم آورده، و در اين راستا براساس روايات ذكر مي كنيم.



[ صفحه 173]




بازگشت