روش تأليف كتاب


اينك مي گويم: بايد توجه داشت كه پيش از شروع به تأليف اين كتاب، سياهه و پيش نويسي كه از قبل آماده و مهيا كرده باشم نداشتم، بلكه ناسخ را در نزد خود حاضر مي ساختم و شروع به نوشتن برگي از كتاب مي نمودم، سپس آن را به او مي دادم و وي از روي آن مي نوشت، و به همين صورت ورقه به ورقه مي نوشتم و به او مي دادم، و وي يكي بعد از ديگري از روي آنها مي نوشت.

البته من كارهاي ديگري غير از نوشتن اين كتاب داشتم، كه مانع از تصنيف آن مي شد، و علت آن بود كه شروع تأليف آن مصادف با ماههاي رجب و شعبان و رمضان بود، و در اين ماهها وظايف و اعمال عبادي بسياري است كه بيشتر اوقات انسان را فرامي گيرد، لذا وقت نمي كردم كه كتاب را كراس به كراس [1] بنگارم، زيرا در اين صورت نسخه برداري از آن ممكن نمي شد. و به علاوه بخشي از اوقاتم نيز به برآوردن حوايج مردم براساس دستور خداوند - جل جلاله - صرف مي شد؛ ولي با



[ صفحه 52]



اين همه خداوند - جل جلاله - قدرت نگارش مطالبي را كه بر اتمام و انجام آن مصمم بودم - يعني تتمه ها و مكمل هاي كتاب«مصباح المتهجد» و امور مهمي كه براي عبادت كنندگان مفيد است - عطا نمود.

بنابراين، اگر كسي در آن نقصي يافت، اموري كه ذكر نموديم مانند عجله داشتن و تنگي وقت، خود عذر ما را مي خواهد، و اگر آن را كامل و برتر يافت، تنها سپاسگزار خداوند - جل جلاله - باشد، كه قدرت بر تأليف آن را به ما ارزاني داشت، و چشم خواسته هايمان را براي رسيدن به مقاصدمان روشن نمود.

لذا مي گويم: اگر بر اين كتاب ما دسترسي پيدا كردي، شايد اموري مانند راهنمايي و هدايت به جلال الهي، و راهنمايي بر لزوم عنايت داشتن به اقبال و توجه خداوند بر بنده، و گشودن راه تحقيق و دسترسي به حقيقت براي اهل توفيق بيابي، كه موجب گردد گمان كني اينها از جستجو و تلاش و كوشش ماست، چنين نيست، بلكه همه از فضل خداوندگار مهربان و دلسوز نشأت گرفته است.

بر اين پايه، اگر از اين سخنان و اعمال بهره بردي، به شكرگزاري و سپاس خداوند - جل جلاله - و تعظيم آن مقام بزرگوار بسنده كن، و به جاي آن به ياد و شكر و سپاس من مشغول مباش، تا مبادا به جاي اشتغال به مالك به بنده اشتغال داشته، و خود را در راههاي خطرناك به خطر انداخته، و متعرض اموري كه موجب هلاكت و گمراهي است گردي. زيرا خداوند - جل جلاله - مي فرمايد:

«و لو لا فضل الله عليكم و رحمته، ما زكي منكم من أحد أبداً.» [2] .

- و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، بي گمان هيچ كس از شما هيچگاه پاكيزه نمي گرديد.

و نيز او - جل جلاله - مي فرمايد:

(و ما بكم من نعمة، فمن الله.) [3] .

- و هر نعمتي در وجود شماست، از خداوند است.



[ صفحه 53]



براي بنده ي او، يعني مؤلف اين كتاب نيز - كه خداوند سبحان او را از نيستي، به وجود آورده و از ناتواني و به توانايي رسانده - به تحقيق ثابت شده كه اگر فضل و رحمت مولايش بر او نبود، به هيچ يك از چيزهايي كه به راهنمايي او بدان واصل گرديده، نايل نمي شد، و مسلماً هيچ نعمتي براي او نيست جز آنكه فضل آن خداوندگار معبود است و از درهاي رحمت وجود او نشأت گرفته است.

حال كه مالك و مملوك (يعني خداوند - جل جلاله - و مؤلف) بر صحت اين مطلب اتفاق دارند (كه نگارش مطالب كتاب از خداست، نه مؤلف)، پس چگونه تو با اين گفتار مخالفت نموده و مي گويي آنها از برتري مملوك و بنده مي باشد، بنده اي كه خداوند او را به ترتيب مراحل آفرينش از خاك، و گل، و گل سياه بدبوي متغير، و آب پست، و نطفه، و خون بسته، و تكه گوشت آفريده، و جنين و شيرخوار و جوان قرار داده، و در همه ي اين مراحل اگر مولاي او با رحمتهايش بر او تفضل نمي فرمود، سپس آنچه را كه به او عنايت فرموده تكميل نمي نمود، و آنچه را كه نمي دانست به انسان نمي آموخت، اين بنده نسبت به وجود خود جاهل و نادان بود.

نكته ي قابل توجه آنكه وقتي نگارش اين كتاب را شروع كردم، تصميم من اين بود كه تنها مطالب افزون بر «مصباح» را در آن بياورم، و امور ديگر را نقل نكنم، ولي ديدم در اين صورت كتاب، نسبت به مقصودي كه در نظر دارم كامل نيست. لذا تصميم گرفتم كه آن را براي طالبان عمل و عارفاني كه به شرافت بندگي خداوند، سلطان بندگان آگاهي دارند، و در آمادگي براي روز معاد مي كوشند، به صورت كتابي كامل ترتيب دهم.

نكته ي ديگر اينكه: در بعضي از دهاهايي كه ذكر مي شود، گاه لفظ و يا معنايي مشابه ذكر و تكرار شده است، و ما همه را به همان صورت كه يافته ايم نقل مي كنيم، هر چند لفظ و يا معناي آن مكرر باشد.و علت اين تكرارها چنانكه خود با آن آشنايي، كه به جهت اسراري است كه ويژگان درگاه او - جل جلاله - مصلحت مي بينند آنها را به اذن او و رسولش صلي الله عليه و آله در برخي از اوقات و براي بعضي از انسانها ذكر كنند.



[ صفحه 54]




پاورقي

[1] كراس: بخشي از كتاب كه بيشتر مشتمل بر 8 برگ است.

[2] نحل (16): 53.

[3] نحل (16): 53.


بازگشت