آداب معنوي قنوت


«قنوت» يكي از مستحبات مؤكد است كه شايسته ي ترك نيست. قنوت با بلند كردن دست ها در مقابل صورت شكل مي گيرد. در قنوت بايد كف دست ها باز و به طرف آسمان باشد. در اين حالت مي توان به هر زباني دعا كرد؛ اگر چه خواندن دعا به زبان عربي به احتياط نزديك تر و با فضيلت تر است. فقها مي فرمايند: برترين دعاها در قنوت، دعاي «فرج» است. [1] البته دليل فقهي قابل توجهي براي اين افضل بودن به نظر نويسنده نيامده؛ اما مضمون دعا دلالت بر فضيلت تام آن دارد؛ چرا كه در بر دارنده ي «تهليل» و «تسبيح» و «تحميد» كه روح توحيد است، مي باشد. همچنين اسماء بزرگ خداوند؛ مانند «الله»، «الحليم»، «الكريم» «العلي»، «العظيم» و «الرب» در اين دعا هست. ديگر آن كه ذكر ركوع و سجود و اسماء ذات و صفات و افعال نيز در آن بيان شده و مراتب تجلي حق و سلام بر فرستادگان الهي و پيامبر و آل او عليهم السلام هم در آن آمده است. گويي اين دعاي شريف در عين كوتاهي تمام وظايف ذكري نماز را در خود جمع كرده است.

دعاي «يا من أظهر الجميل» نيز از ادعيه اي است كه فضيلت بسياري دارد. اين دعا شامل ادب مناجات بنده با خدا و برخي از نعمت هاي كامل الهي است كه با حال قنوت كه مناجات است، تناسب دارد. بسياري از بزرگان هميشه آن را مي خواندند. اين دعا از گنج هاي عرش بوده و هديه ي حق براي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم



[ صفحه 237]



است. آن گونه كه شيخ صدوق رحمه الله در توحيد مي فرمايد: هر كدام از فقرات اين دعا فضايل و ثواب هاي بسياري دارد.

بهتر است در حال قنوت بنده ي سالك ادب مقام مقدس ربوبيت را حفظ كرده و دعاهايي را بخواند كه شامل تسبيح و تنزيه خداوند و ذكر و ياد او باشد. او بايد در قنوت از خداوند چيزهايي بخواهد كه با معارف الهي سنخيت داشته و از خدا بخواهد كه باب مناجات و انس و خلوت و انقطاع به سوي خدا را بر او بگشايد. در قنوت بايد از درخواست دنيا و امور پست حيواني و شهواني نفساني پرهيز كرد تا در محضر پاكان شرمسار و در محفل ابرار بي مقدار نباشيم.

جانا! حال كه از وطن خود دور افتادي و از همنشيني با آزادگان محروم شدي و گرفتار اين ظلمت كده ي پر رنج و دردسر گشتي، ديگر خود همچون كرم ابريشم بر خود متن.

عزيزا! خداي رحمن فطرت تو را به نور معرفت و آتش عشق سرشته و انواري همچون انبياء و عشاقي مانند اولياء را پشتيبانت قرار داده است. اين آتش را با خاك و خاكستر دنيا خاموش نكن و آن نور را به تاريكي توجه به دنيا كه خانه ي غربت است مكدر ننما. باشد كه اگر توجهي به وطن اصلي خويش كني؛ از خدا، انقطاع به سوي خودش را بخواهي، حالت هجران و حرمان خود را با دلي دردناك به عرض او برساني و احوال بيچارگي و بينوايي و گرفتاري خويش را اظهار كني، مددي غيبي برسد و نقايص تو جبران شود؛ چرا كه عادت او نيكو كردن است و خوي او تفضل.

خواندن فقراتي از مناجات شعبانيه در قنوت كه مناجات ائمه عليهم السلام است، بسيار مناسب مي باشد؛ البته بايد با حال اضطرار و تبتل و تضرع باشد؛ نه با دل مرده.

در نظر نويسنده، مقام قنوت مانند مقام «سجود» است. به حسب مقام متوسطين، سجود توجه و اقبال به ذلت عبوديت و تذكر به مقام عز ربوبيت است و قنوت اقبال



[ صفحه 238]



به عز ربوبيت و تذكر به عجز و ذلت عبوديت مي باشد. بر حسب مقام كملين، «سجود» مقام فناي عبد و ترك غير و غيريت و «قنوت» مقام انقطاع به حق و ترك اعتماد به غير است كه روح مقام توكل مي باشد. از آن جا كه «قيام» مقام توحيد افعالي است و اين توحيد در ركعت دوم پابرجا مي شود، در قنوت نتيجه ي آن را اظهار كرده، كشكول گدايي را پيش خدا مي برد و از خلق منقطع شده و گريزان مي گردد.


پاورقي

[1] «لا اله الا الله الحليم الكريم...»؛ وسائل الشيعه، ج 4، ص 906، ح 4؛ مستدرك الوسائل، ج 4، ص 405، ح 9.


بازگشت