بسم الله الرحمن الرحيم


علما در معناي «باء» اختلاف دارند و هر كس بنابر مشرب علمي و عرفاني خويش معنايي براي آن ذكر كرده است. برخي از علماي ادبيات عرب آن را به معناي «آغاز كردن» يا «ياري جستن» گرفته اند. در برخي از روايات هم آمده است كه: «بسم الله» يعني كمك مي جويم از نام خدا؛ اما اين روايات يا موافق با نظر اهل سنت آمده كه روايات اين چنيني فراوان است [1] و يا آن كه «استعانت» معنايي بس لطيف تر از آن دارد كه اهل سنت درك مي كنند؛ معنايي كه سر توحيد در آن به نحو دقيقي آمده است.

برخي از اهل معرفت آن را اين گونه معنا مي كنند كه «هستي با بسم الله پديدار گشت». اهل عرفان همه ي موجودات را تجلي اسم اعظم مي دانند؛ به همين دليل هم بسم الله را اين گونه معنا مي كنند.

«اسم» عبارت است از تجلي فعلي خدا كه همه ي عالم با آن به وجود مي آيد. در روايات زيادي نيز «اسم» را بر امور عيني و خارجي اطلاق كرده اند؛ مثلا در روايتي



[ صفحه 158]



آمده كه: «ماييم اسماي حسناي الهي». [2] در ادعيه نيز بسيار آمده كه «باسمك الذي تجليت علي فلان». [3] .

احتمال دارد كه «بسم الله» در هر سوره متعلق به همان سوره باشد؛ مثلا بسم الله در سوره ي حمد متعلق به حمد است؛ يعني حمد حامدان به قيوميت اسم «الله» شكل مي گيرد. بنابراين احتمال، مستحب بودن گفتن بسم الله در همه ي گفتارها و كارها براي تذكر اين نكته است كه هر گفتار و كرداري كه از انسان صادر مي شود، به قيوميت اسم خداوند است؛ زيرا همه ي عالم تعين «اسم الله» و با نگاهي ديگر، خود «اسماء الله» مي باشد.

فقها مي گويند بسم الله هر سوره را بايد در نيت مشخص كرد؛ يعني اگر بسم اللهي را به نيت يك سوره گفتيم، نمي توان با آن سوره ي ديگري را خواند. اين نظر فقهي نادرست به نظر نمي آيد و با آنچه در اين جا هم گفتيم سازگار است.

پس سالك الي الله در هنگام تسميه بايد به قلب خود بفهماند كه همه ي موجودات ظاهري و غيبي عالم تحت تربيت اسماء الله بوده و به ظهور اسماء الله، ظاهر هستند و تمام حركات و سكنات او و تمام عالم به قيوميت اسم اعظم است؛ پس همه ي حمد و ستايش و عبادت او هم به قيوميت اسم الله است. وقتي اين نكته ي لطيف با تذكر شديد در دل محكم و استوار شد، راهي ديگر از معارف به سوي قلب عارف باز شده و جذب عالم وحدت مي شود. تا به جايي مي رسد كه زبان حالش چنين مي شود كه «بالله الحمد الله» [4] و «أنت كما اثنيت علي نفسك» [5] «و أعوذ بك منك». [6] .



[ صفحه 159]



رحمت رحمانيه، صفتي است كه با آن نعمت هستي، شامل همه ي موجودات مي شود. اين صفت ويژه ي خداوند بوده و در ديگر موجودات نيست. رحمت رحيميه كه هدايت الهي نيز از رشحات آن است، مخصوص انسان هاي سعادتمند است. اين صفت از صفات عامه اي است كه موجودات ديگر نيز به آن متصف مي شوند؛ البته همان طور كه گفته شد، رحمت رحيميه شامل انسان هاي شقي هم مي شود؛ اما خودشان خويشتن را از اين رحمت محروم مي كنند.


پاورقي

[1] [يعني از روي تقيه بوده و رواياتي كه به جهت تقيه آمده فراوان است].

[2] الكافي، ج 1، ص 144، ح 4.

[3] از جمله در دعاي شريف «سمات» مصباح المتهجد، ص 376.

[4] سپاس او به خود او است.

[5] «تو همچنان هستي كه خود را ستوده اي». از دعاي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در سجده، الكافي، ج 3، ص 324، ح 12؛ مصباح الشريعه، ص 56، باب 24؛ عوالي اللئالي ج 4، ص 114، ح 176.

[6] «از تو به تو پناه مي برم». از دعاي پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم در سجده، الكافي، ج 3، ص 324، ح 12؛ مصباح المتهجد، ص 840.


بازگشت