مقاصد و مطالب قرآن


قرآن به فرموده ي خود، كتاب هدايت و راهنماي سلوك و مايه ي شفاي بيماري هاي دل است. خداوند متعال به جهت رحمت واسعه، اين كتاب را از مقام قدس خويش به اين عالم نازل فرموده و آن را در قالب واژه ها ريخته تا انسان را از اسارت دنيا به مقام قرب الهي برساند. از اين جهت قرآن، كتاب دعوت به سعادت و كيفيت رسيدن به آن است و مطالب آن هم مجموعه اي از دستورات مي باشد كه در سير و سلوك الهي لازم بوده و سالك را در اين مسير كمك مي كند.

به طور كلي از مقاصد اصلي قرآن، دعوت به شناخت خداوند و معارف الهي است. در ميان اين معارف، دعوت به توحيد ذاتي، اسماء و افعالي بيش از همه است.

در اين كتاب الهي معارف به گونه اي مطرح شده كه هر قشري به قدر استعداد خويش آن را درك مي كند؛ مثلا آيات سوره ي توحيد را فقها و محدثين به گونه اي تفسير مي كنند كه با آنچه عرفا مي گويند به كلي تفاوت داشته و مخالف است؛ اما به عقيده ي نويسنده هر دو در محل خود درست است؛ چرا كه قرآن شفاي دردهاي دروني بوده و هر مريضي را به شيوه ي متناسب با او درمان مي كند.

برخي از آيات مانند آيات اول سوره ي «حديد» و سوره ي «توحيد» براي ژرف انديشان آخر الزمان نازل شده است؛ [1] اما كساني غير از اين ها هم از اين آيات براي خويش بهره ي كافي خواهند برد. اين از معجزات اين كتاب شريف بوده و نشان از جامعيت آن دارد.

يكي ديگر از مقاصد قرآن، دعوت به تهذيب نفس و تحصيل سعادت است. اين مقصد خود دو شعبه دارد؛ يكي تقوا با همه ي درجات آن؛ از جمله تقوا از غير حق و روگرداني مطلق از هر چه غير خدا است؛ شعبه ي ديگر هم ايمان با تمام مراتب آن كه يكي از آن مراتب اقبال به حق و بازگشت به خدا است. تهذيب نفس از مهم ترين



[ صفحه 121]



مقاصد قرآني است كه بيشتر مطالب اين كتاب كريم؛ مستقيم يا غيرمستقيم به آن برمي گردد.

از مطالب ديگر قرآن قصه هاي انبياء و اولياي الهي و كيفيت تربيت آن ها است. در اين قصص از نوع تربيت مردم از سوي اولياي الهي نيز صحبت ها به ميان آمده است. در قصه هاي قرآني به قدري معارف الهي هست كه عقل را حيران مي كند.

در همين قصه ي آدم عليه السلام و ابليس كه در قرآن آمده، معارف متحير العقولي وجود دارد. اين كه در قرآن قصه هاي انبياء به صورت تكراري آمده، از آن رو است كه قرآن كتاب قصه و تاريخ نيست؛ بلكه كتاب سير و سلوك الي الله و كتاب توحيد و موعظه و حكمت است. تكرار در اين امور مطلوب است؛ چرا كه موجب تأثيرپذيري دل هاي سخت مي شود. به عبارت ديگر كسي كه مي خواهد تعليم و تربيت كند، بايد مقاصد خود را با عبادات مختلف تكرار كند؛ گاهي در قالب قصه و حكايت، گاهي در ميان تاريخ، گاه با صراحت لهجه و گاهي با كنايه و مثل.

با توجه به اين كه حالات و شرايط انسان ها يكسان نيست؛ پس نمي توان همه را به يك شيوه دعوت كرد. قرآن هم كه كتاب هدايت و سعادت انسان ها است به گونه اي سخن گفته كه تمام انسان ها در همه ي زمان ها و مكان ها بتوانند از آن استفاده كنند.

ناگفته نماند كه قضاياي تكراري در قرآن به قدري شيرين بيان شده كه تكرار آن انسان را كسل نمي كند. در ضمن در هر بار تكرار چيزهايي به مطلب قبلي اضافه مي شود كه مي توان گفت عين آن مطلب تكرار نشده و در هر بار، نكته اي عرفاني يا اخلاقي به آن افزوده شده است. [2] اين قصه ها پر از حكمت و موعظه مي باشد كه خداوند به بندگان خويش مرحمت فرموده است. از اين قصه ها هم اهل معرفت و



[ صفحه 122]



سلوك استفاده ي كافي مي كنند و هم ديگران بهره ي وافي مي برند.

از مطالب ديگر اين كتاب نوراني، بيان شرح حال كفار و معاندين و مخالفين حق و چگونگي هلاكت و عاقبت آن ها است؛ مثل قضاياي فرعون، قارون، غرور شداد و اصحاب فيل.

يكي ديگر از مطالب قرآن، بيان قوانين ظاهر شريعت و آداب و سنن الهي است. قرآن در اين قسمت به كليات و مطالب مهم بسنده نموده است. از آن جا كه اين قسمت براي عموم انسان ها قابل استفاده است، در قرآن دعوت زيادي نسبت به آن وجود دارد. در احاديث هم آنچه به صورت كلي در قرآن بيان شده، به صورت مفصل آمده است.

يكي ديگر از مطالب اين كتاب قدسي، توضيح معاد، دلايل اثبات آن، كيفيت عذاب و پاداش و تصوير بهشت و جهنم است. در اين قسمت حالات اهل سعادت و درجات آن ها و وضعيت اهل شقاوت بيان شده؛ اما آنچه براي عموم مفيد بوده، به صراحت و آنچه براي طبقه ي خاصي فايده داشته، با زبان رمز و كنايه آمده است؛ مثلا آيه ي (و رضوان من الله أكبر) [3] براي عموم بوده و آيه ي (كلا انهم عن ربهم يومئذ لمحجوبون) [4] براي خواص است.

در مطالبي كه درباره ي معاد آمده، معارفي بي شمار و اسراري بس دشوار وجود دارد كه فهم آن ها جز با سلوك برهاني و نور عرفاني ممكن نخواهد شد.

يكي ديگر از مطالب قرآني، استدلال هاي خداوند بر مسائل مختلف مي باشد. در اين قسمت گاهي اين استدلال ها از زبان انبياء بيان شده است. اين مطالب از مهم ترين نكات قرآني است؛ البته مطالب متفرقه ي ديگري نيز هست كه ذكر آن ها فرصتي كافي مي طلبد.



[ صفحه 123]




پاورقي

[1] ر.ك: الكافي، ج 1، ص 91، ح 3.

[2] (-)بيان اين مطلب نيازمند به تفحص كامل از قصص قرآني است كه در اين مختصر نگنجد. در آرزوي اين ضعيف بي مايه ثبت است كه با توفيق الهي كتابي در خصوص قصص قرآني و حل رموز و كيفيت تعليم و تربيت آن ها به قدر ممكن فراهم آورم. گرچه قيام به اين امر از مثل نويسنده آرزويي است بسي خام و خيالي است بسي باطل.

[3] «رضايت خدا بزرگتر است»؛ توبه (9): 72.

[4] «به تحقيق آنان در آن روز از پروردگارشان محجوبند»؛ مطففين (83): 15.


بازگشت