معرفت مكان


سالك الي الله به نسبت مراتب وجودي خويش، مكان هايي دارد كه هر كدام از آن ها آداب ويژه اي دارد. تا سالك اين آداب را رعايت نكند، به نماز اهل معرفت نخواهد رسيد.

اولين مقام، مرتبه ي ظاهري و دنيايي است. مكان اين مرتبه زمين است. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «زمين براي من سجده گاه و پاك كننده قرار داده شده است». [1] ادب اين مرتبه آن است كه سالك به قلب خود بفهماند كه آمدن او از عالم غيب به دنيا به اين دليل است كه با اختيار خويش به قرب و وصال الهي برسد. سالك بايد بداند كه از خانه ي كرامت الهي به خانه ي عبادت خداوند آمده و به خانه ي جزاي الهي خواهد رفت. پس بايد به خود بفهماند كه اين دنيا مسجد عبادت خدا است و او به همين هدف به اين دنيا آمده كه خداوند فرمود: «من جن و انس را نيافريدم؛ مگر آن كه مرا بپرستند». [2] .



[ صفحه 68]



حال وقتي سالك، دنيا را مسجد عبادت به شمار آورد و خود را معتكف در آن دانست، بايد پايبند آداب اعتكاف شود؛ يعني از ياد غير حق روزه بگيرد و از مسجد بندگي جز به اندازه ي ضرورت خارج نشود. وقتي هم كه براي حاجتي خارج شد، پس از قضاي حاجت باز گردد. با غير خدا انس نگيرد و به غير او دل نبندد كه اين ها خلاف آداب اعتكاف در درگاه الهي است.

مقام دوم، مرتبه ي نيروها و قواي ظاهري و باطني است كه محل آن طبيعت انسان؛ يعني همين جسم مي باشد. در اين جا سالك بايد به قلب خود بفهماند كه طبيعت او مسجد خدا است و اين مسجد را نبايد به كثافات شيطاني آلوده نموده و آن را تحت تصرف شيطان درآورد. در اين مقام، تكليف سالك بيشتر است؛ چرا كه تميز كردن و طهارت اين مسجد برعهده ي خود سالك است.

مقام سوم، مرتبه ي غيبي و قلبي سالك است كه مكان آن بدن برزخي غيبي نفس مي باشد. اين بدن را خود نفس پديد مي آورد. در اين مرتبه سالك بايد به خود بفهماند كه اين مقام با مقام هاي ديگر متفاوت است و حفظ آن از مهم ترين كارها در سلوك الي الله مي باشد؛ چرا كه قلب، پيشواي معتكفان درگاه [3] است و با فساد آن، همه ي معتكفان فاسد مي شوند.

در اين مقام، تكليف سالك از دو مقام ديگر سنگين تر است؛ چرا كه بناي اين مسجد هم برعهده ي خود او است كه شايد خداي ناكرده مسجدش، مسجد ضرار باشد. [4] در چنين مسجدي عبادت حق جايز نيست و بايد آن را خراب كرد.

وقتي سالك، مسجد ملكوتي الهي را با دست تصرف رحماني تأسيس كرد و آن را از همه ي آلودگي هاي شيطاني پاك نمود و در آن معتكف شد، بايد تلاش كند و از



[ صفحه 69]



اعتكاف مسجد خارج شده، در فناء صاحب مسجد معتكف شود. وقتي سالك از علاقه به خود پاك شد و از بند منيت بيرون آمد، خودش منزلگاه حق مي شود و خداوند در او تجلي مي كند و خود را ستايش مي كند كه اين ستايش حق، نماز او است.

سالك الي الله در همه ي مقامات نبايد از ذكر حق غافل شود. او در همه ي عبادات بايد معرفت خدا را بطلبد و در همه جا خداجو باشد. نعمت كرامت نبايد او را از صحبت و خلوت با خدا غافل كند كه اين خود نوعي استدراج است. روح عبادت را معرفت خدا بداند و در عبادات به دنبال محبوب باشد تا رابطه ي محب و محبوب در قلبش استحكام يافته، مورد عنايات خفي و مراودات سري گردد.

امام صادق عليه السلام فرمود: «هرگاه به در مسجد رسيدي، بدان كه تو به آستان خانه ي پادشاهي بزرگ و پرشكوه آمده اي كه جز پاكان بر بساط او قدم نمي گذارند و اجازه ي نشستن در مجلس او جز به صديقان داده نمي شود. وانگهي تو بر بساط خدمتگزاري و چاكري پادشاه قدم گذاشته اي؛ پس اگر از هيبت و شكوه پادشاه غافل بماني، خطري بزرگ تو را تهديد مي كند. بدان كه هر گونه كه بخواهد با تو رفتار مي كند؛ خواه به عدالت، خواه با فضل و كرمش. اگر با فضل و رحمت خويش به تو رو كند، از تو طاعات ناچيز را پذيرفته و پاداش بزرگي به تو عطا مي كند. اگر هم بخواهد به نسبت استحقاق صدق و خلوص، با عدالت با تو معامله كند، تمام طاعتت رد خواهد شد؛ اگر چه زياد باشد كه او هر آنچه اراده كند، انجام خواهد داد.

در پيشگاه او به ناتواني و تقصير و درويشي خود اعتراف كن؛ زيرا كه تو براي پرستش و همدمي با او آمده اي. رازهايت را با او در ميان نه و بدان كه همه ي آشكار و پنهان خلايق بر او پوشيده نيست. در برابر او همچون درويش ترين بندگانش باش و دلت را از هر علقه و اشتغالي كه حجاب ميان تو و پروردگارت مي شود خالي



[ صفحه 70]



كن؛ زيرا كه او جز پاك ترين و خالص ترين را نمي پذيرد.

و بنگر كه از كدام ديوان نامت بيرون مي آيد. اگر حلاوت مناجات با او و لذت گفتگو با وي را چشيدي و بر اثر رويكرد خوش او به تو و اجابتش، جام رحمت و كرامت او را سركشيدي، هر آينه لايق چاكري و خدمتگزاري او شده اي؛ اينك (به مسجد) درآي كه در امن و امان خواهي بود، و گرنه درنگ كن؛ همچون بيچاره اي كه راه هاي چاره بر او بسته و دست اميدش كوتاه و حكم مرگش صادر شده است. پس هرگاه خداي عزوجل بداند كه دلت به راستي به او پناه آورده است، با ديده ي مهر و رأفت و محبت به تو بنگرد و در انجام كارهايي كه محبوب و پسند او است توفيقت دهد؛ زيرا او بخشنده و بزرگوار است و دوست دارد نسبت به بندگان بيچاره اش كه براي كسب خشنودي او، دل سوخته بر درگاهش ايستاده اند، بزرگواري كند. خداي عزوجل فرموده: (أمن يجيب المضطر إذا دعاه و يكشف السوء) [5] ». [6] .


پاورقي

[1] وسائل الشيعه، ج 3، ص 593، ح 8.

[2] ذاريات (51): 56.

[3] [يعني جسم و بدن برزخي].

[4] [اشاره است به مسجدي كه منافقان ساخته بودند. قرآن هدف از ساختن اين مسجد را زيان رساندن به مسلمانان، تقويت كفر و تفرقه افكني ميان مؤمنان مي داند ر.ك: توبه (9): 107 - 108].

[5] نمل (27): 62.

[6] مصباح الشريعه، ص 130، باب 61.


بازگشت