مراتب و مراحل اخلاص


آنچه تاكنون بحث شد، گوشه اي از بحث هاي وادي ظلمت ريا و جهنم توجه به غير خداوند در عبادت ها بود؛ ولي بايد توجه داشت كه بهشت اخلاص، داراي مراحل و مراتبي است كه اشخاص مختلف، به مقدار فهمشان از دين، مراتب مختلفي را بيان كرده اند كه دو نمونه از آن را در زير مي آوريم:

1. نظر صاحب عروة الوثقي؛ آن بزرگوار، براي اخلاص پنج مرحله را به شرح زير قائل شده است:

الف) آن كه كسي خداوند را از ترس جهنم يا به اميد رسيدن به بهشت عبادت كند كه اين، عبادت عبيد (بندگان) و يا تجار است كه اگر عنوان معاوضه به خود بگيرد، بدون تقرب به پروردگار متعال صحتش مشكل است.

ب) آن كه عمل را فقط براي تقرب به خداوند متعال انجام دهد.

ج) آن كه عمل را براي به دست آوردن رضايت پروردگار و گريز از غضب



[ صفحه 198]



او انجام دهد.

د) آن كه عمل براي تشكر از نعمت هاي بي شمار خداوند متعال انجام گيرد.

ه) عبادت را براي اين انجام دهد كه خداوند متعال را اهل عبادت و شايسته اطاعت مي داند. [1] .

2. نظر امام خميني قدس سره: آن بزرگوار، براي اخلاص، مراتب بيشتري را بيان كرده اند كه خلاصه كلام آن سالك الي الله چنين است:

الف) تصفيه عمل از حصول مقصودهاي دنيايي است؛ مانند خواندن نماز شب براي توسعه روزي، يا نماز اول ماه براي سلامت از آفات در آن ماه، يا دادن صدقات براي سلامت، و ديگر مقصدهاي دنيايي. اين نماز نزد اهل معرفت هيچ ارزشي ندارد و مثل ساير كسب هاي مشروع است؛ [اگر چه از نظر فقهي باطل نيست].

ب) تصفيه عمل از رسيدن به جنات جسماني و حور و قصور و امثال آن از لذات جسماني و مقابل آن، عبادت اجيران است؛ چنان كه در روايات شريف آمده و اين نيز در نظر اهل الله چون ساير كسب هاست؛ الا آن كه عمل اين كاسب اجرتش بيشتر و بالاتر است.

3. تصفيه عمل از خوف عقاب و عذاب هاي جسماني موعود و مقابل آن، عبادت عبيد است؛ چنان كه در روايات [2] آمده و اين عبادت نيز در نظر



[ صفحه 199]



اصحاب قلوب قيمتي ندارد و از نطاق عبوديت الله خارج است و در نظر اهل معرفت فرق نمي كند كه انسان، عملي را از خوف حدود و تعزيرات در دنيا، يا خوف عقاب و عذاب آخرتي، يا براي رسيدن به زن هاي دنيايي، يا براي رسيدن به زن هاي بهشتي انجام دهد. گرچه هيچ يك براي خدا نيست و داعي بر داعي امري است كه مطابق قواعد فقهي، عمل را از بطلان صوري خارج كند، ولي در بازار اهل معرفت، اين متاع ارزشي ندارد.

4. تصفيه عمل از رؤيت استحقاق ثواب و اجر است و در مقابل آن، شوب آن به طلب اجر و رؤيت استحقاق مزد و ثواب قرار دارد و اين از يك مرتبه اعجاب به عمل خالي نيست كه سالك بايد خود را از آن برهاند و اين رؤيت استحقاق، از نقصان معرفت به حال خود و حق خالق تعالي شأنه است و اين نيز از شجره ي خبيثه ي شيطاني است كه به رؤيت خود و عمل خود و انيت و انانيت بر مي گردد؛ پس سالك بايد جهد كند و با رياضات قلبي و سلوك عقلي و عرفاني به قلب بفهماند كه جميع اعمال از موهبات و نعمت هاي الهي است كه حق تعالي به دست بنده اجرا فرموده و چون توحيد فعلي در دل سالك جاي گزين شد، عمل را از خود نداند؛ پس طلب ثواب نكند؛ بلكه ثواب را تفضل و نعم را ابتدايي بداند.

5. تصفيه عمل از استكثار و خشنودي به آن و اعتماد و دلبستگي بدان است و اين نيز از شجره ي خبيثه ي شيطاني مي رويد و از خودخواهي است.

در كافي شريف سند به حضرت موسي بن جعفر عليه السلام مي رسد: إنه قال لبعض ولده يا بني عليك بالجد، و لا تخرجن نفسك من حد التقصير في عبادة الله عزوجل و طاعته فإن الله لا يعبد حق عبادته؛



[ صفحه 200]



فرمود: پسرم! بيشتر بكوش و در پرستش و فرمانبري خداي عزوجل حتما خودت را از كوتاهي بيرون مدان، زيرا خداي عزوجل چنان كه حق پرستش است، پرستش نمي شود.

6. تصفيه عمل از رسيدن به سعادت عقلي و لذات روحاني دائمي ازلي ابدي و منسلك شدن در مسلك كروبيان و منخرط شدن در جرگه عقول قادسه و ملائكه مقرب و در مقابل آن، عمل نمودن براي اين مقصد است و اين درجه گرچه درجه ي بزرگ و مقصد عالي مهمي است، و حكما و محققان به اين مرتبه از سعادت بسيار اهميت داده و براي آن ارزش قايل شده اند؛ ولي در مسلك اهل الله اين مرتبه نيز از نقصان سلوك، و سالك آن نيز كاسب است و از اجيران به شمار مي رود گرچه در متجر و مكسب با ديگران فرق ها دارد.

7. تصفيه عمل از خوف عدم وصول به سعادت عقلي و لذات روحاني و حرمان از اين سعادت است و در مقابل، عمل براي اين مرتبه از خوف است و اين نيز گرچه خود مرتبه اي عالي است، ولي در نظر اهل الله، عبادت عبيد و عبادت معلل [و ناقص] است.

8. تصفيه عمل از وصول به لذات جمال الهي و رسيدن به بهجت هاي انوار سبحات غير متناهي كه عبارت از جنت لقاء است و اين مرتبه يعني جنت لقاء، از مهمات مقامات اهل معرفت و اصحاب قلوب است و دست آمال نوع، از آن كوتاه است.

9. تصفيه عمل از خوف فراق است: كيف أصبر علي فراقك.

10. تصفيه عمل از اين دو مرتبه (مرتبه اخير) نيز نزد اهل الله لازم و عمل



[ صفحه 201]



به آن معلل [و ناقص] است، و از حظوظ نفساني خارج نيست و اين كمال خلوص است. و پس از اين، مراتب ديگري است كه از حدود خلوص خارج و تحت ميزان توحيد و تجريد و ولايت است كه بيان آن در اين جا مناسب نيست. [3] .


پاورقي

[1] العروة الوثقي، ج 1، فصل في النية.

[2] وسائل الشيعه، ج 1، ص 45 و الاصول من الكافي، ج 2، باب العبادة.

[3] آداب الصلوة (آداب نماز) امام خميني قدس سره، ص 164 و 173.


بازگشت