اسرار قيام


آداب باطني قيام چنان است كه سالك خود را در محضر حق حاضر ببيند و عالم را محضر ربوبيت بداند و خود را از حضار مجلس و مقيم و بين يدي الله محسوب كند و عظمت حاضر و محضر را به قلب برساند و اهميت مناجات با حق تعالي و خطر (بزرگي و عظمت) آن را به قلب بفهماند و با تفكر و تدبر، قبل از ورود در نماز، قلب را حاضر كند و به او بزرگي مطلب را بفهماند و آن را به خضوع و خشوع و طمأنينه و خشيت و خوف و رجاء و ذل و مسكنت تا آخر نماز ملتزم كند و با قلب مشارطه كند كه از اين امور مراقبت و محافظت نمايد، و تفكر و تدبر در احوال بزرگان دين و هاديان سبل كند كه



[ صفحه 192]



براي آنها چه حالاتي دست مي داده و آنها چه معامله اي با مالك الملوك مي كردند؛ و از احوال ائمه ي هدي سرمشق بگيرد و به آن بزرگواران تأسي جويد و از تاريخ بزرگان دين و ائمه ي معصومين عليهم السلام اكتفا به سال و روز وفات و تولد و مقدار عمر شريف و امثال اين امور، نكند، بلكه عمده ي سير او در سير و سلوك ايماني و عرفاني آنها باشد كه معاملات آنها در عبوديت چه بوده و در سير الي الله چه مشيي داشتند و مقامات عرفاني آنها، كه از كلمات معجزه آساي آنها به دست مي آيد، چه اندازه بوده....

اكنون در اين مقام بعضي از رواياتي كه در اين باب وارد است ذكر مي كنيم: حضرت صادق عليه السلام مي فرمايد: كان علي بن الحسين عليه السلام إذا قام إلي الصلاة تغير لونه. فإذا سجد لم يرفع رأسه حتي يرفض عرقا؛ [1] .

علي بن الحسين عليه السلام وقتي به نماز مي ايستاد رنگش دگرگون مي شد و چون به سجده مي رفت سر بر نمي داشت تا آن كه عرق از وي مي ريخت.

حضرت صادق عليه السلام مي فرمايد: كان ابي عليه السلام يقول: كان علي بن الحسين عليه السلام إذا قام في الصلاة كأنه ساق شجرة لا يتحرك منه شي ء إلا ما حركه الريح منه؛ [2] .

پدرم امام باقر عليه السلام بارها مي فرمود: علي بن الحسين عليه السلام وقتي به نماز مي ايستاد گويي شاخه ي درخت بود كه جز آنچه باد از آن به حركت در آورد چيزي از آن تكان نخورد.

عن أبان بن تغلب قال: قلت لأبي عبدالله عليه السلام: إني رأيت علي بن الحسين عليه السلام إذا



[ صفحه 193]



قام إلي الصلاة غشي لونه لون آخر، فقال لي: و الله، إن علي بن الحسين كان يعرف الذي يقوم بين يديه؛ [3] .

ابان بن تغلب مي گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: علي بن الحسين عليه السلام را ديدم هنگامي كه به نماز ايستاد، چهره اش رنگي ديگر به خود گرفت. امام صادق عليه السلام به من فرمودند: به خدا قسم علي بن الحسين عليه السلام كسي را كه براي او نماز مي گزارد مي شناخت. [4] .

نماز آية الله سيد محمد تقي خوانساري (1305 - 1371 ه. ق) حديث شگفتي دارد. نماز او رهايي روح بود از كالبد جسم، و چه زيبا بود...! او حضور خدا را با همه وجود خود احساس مي كرد. نشاط حضور، در نمازش نمود چشمگيري داشت. در آيينه ي خلوت او حقيقت چهره مي گشود و در نمازش كه جرعه اي از چشمه ي حضور بود، دست از جان شسته تا بلنداي نماز پرواز مي كرد و اشك هاي اجابت، گونه هايش را خيس مي ساخت.

آيت الله اراكي قدس سره كه از نزديكان آن فقيه مجاهد بود در مورد نماز ايشان اظهار داشته اند:

آنچه من فهميدم درباره ي حالت هاي ويژه اش در نماز، كه وقتي جمعي از ايشان در اين مورد پرسيدند، او در جواب گفت: من در نماز كه مي ايستم، مثل اين كه با خدا شفاهي دارم صحبت مي كنم كأنه رخ به رخ هستم. [5] .



[ صفحه 194]




پاورقي

[1] الفروع من الكافي، ج 3، ص 300.

[2] همان.

[3] وسائل الشيعه، ج 4، ص 685.

[4] امام خميني قدس سره، اسرار نماز، ص 148.

[5] نماز خوبان، ص 173.


بازگشت