اعتقاد به ولايت اهل بيت


ولايت اهل بيت عليهم السلام به نظر بيشتر فقيهان، شرط صحت عمل است و بدون آن، عمل باطن و مانند خاكستري است كه به باد داده مي شود. [1] .

ابوحمزه ي ثمالي مي گويد: حضرت علي بن الحسين (زين العابدين عليه السلام) از ما سؤال كردند: «أي البقاع أفضل»؟ فقلنا: الله و رسوله و ابن رسوله أعلم؛ فقال لنا: «أفضل البقاع ما بين الركن و المقام؛ ولو أن رجلا عمر ما عمر نوح في قومه؛ ألف سنة إلا خمسين عاما؛ يصوم النهار و يقوم الليل في ذلك المكان، ثم لقي الله بغير ولايتنا لم ينفعه ذلك شيئا»؛ [2] .

كدام سرزمين برترين است؟ عرض كرديم: خداوند و رسول و فرزند رسولش آگاه ترند. حضرت فرمودند: برترين سرزمين و مكان ها فاصله ي ميان



[ صفحه 142]



ركن و مقام [ابراهيم عليه السلام] است؛ و اگر به كسي عمر نبوت نوح داده شود يعني 950 سال كه در آن سال ها، روزها را روزه و شب ها را تا به صبح در آن مكان به عبادت بپردازد؛ ولي خداوند را بدون دارا بودن ولايت ما ملاقات كند آن اعمال براي او نفعي ندارد.

آري عبادت زماني ارزش دارد كه همراه با شناخت رهبر آسماني و پيروي از او باشد و نماز منهاي ولايت، نماز نيست. حضرت علي عليه السلام گرفتار عده اي نماز خوان جاهل بود كه در تاريخ به نام «خوارج» معروفند. كساني كه پيشاني آنها به خاطر سجده هاي مكرر و طولاني، پينه بسته بود اما در برابر علي عليه السلام قيام كردند و بر او شمشير كشيدند.

نماز بدون شناخت امام معصوم عليه السلام و بدون پيروي از او بي فايده است، آنها كه براي كشتن امام حسين عليه السلام به كربلا رفته بودند همه تارك الصلاة نبودند،بلكه نماز جماعت مي خواندند و خود يزيد و معاويه پيش نماز بودند. [3] .

يكي از اصحاب امام موسي بن جعفر عليه السلام به نام «سعد» مي گويد: از آن حضرت شنيدم كه مي فرمود: «إن لله في كل وقت صلاة يصليها هذا الخلق لعنة» قال: قلت: - جعلت فداك - و لم؟ قال: «بجحودهم حقنا و تكذيبهم إيانا»؛ [4] .

به تحقيق خداوند هر وقت، اين خلق، (غير شيعه ي دوازده امامي) نماز مي خوانند، آنان را لعنت مي كند. عرض كردم: فدايتان شوم چرا چنين است؟



[ صفحه 143]



حضرت فرمودند: چون حق ما را انكار نموده و تكذيبمان كردند. [البته مطلب روشن است؛ اگر شهردار عادلي اعلان كند كه در فلان منطقه ي شهر ساختمان سازي ممنوع و در فلان منطقه آزاد است حال اگر كسي در منطقه ي ممنوعه يك ساختمان بسيار مجلل و عالي در طبقات مختلف بسازد از طرف حكومت به او آب، برق، گاز و امكانات ديگر دولتي نمي دهند او هر چه اعتراض كند نه تنها فايده ندارد بلكه هر روز او را پاي ميز محاكمه كشيده و در پايان هم دستور تخريب آن ساختمان باشكوه را صادر مي كنند و اما كسي كه در منطقه ي مجاز دو خانه ي گلين و محقر ساخته است به او سند ارزش ساختمان و امكانات مي دهند].



[ صفحه 145]




پاورقي

[1] العروة الوثقي، ج 2، في شرائط الصوم، وسائل الشيعه، ج 1، ص 90 و بحارالانوار، ج 9، ص 217.

[2] وسائل الشيعه، ج 1، ص 93.

[3] هزار و يك نكته درباره ي نماز، ص 128 و 181، به نقل از تفسير نماز، ص 39.

[4] وسائل الشيعه، ج 1، ص 95.


بازگشت