نماز و مقابله با تهاجم فرهنگي


نظر به اين كه جوامع، فرهنگ خاص خود را دارند، هنگام برخورد و مواجهه ي دو جامعه با يكديگر كه بر اثر همسايگي، تجارت و ارتباطات ديگر پيش مي آيد، عناصري از يك فرهنگ توسط فرهنگ ديگر جذب و متقابلاً بر عناصري از فرهنگ ديگر اثر مي گذارد، چرا كه هيچ ملتي از اين كه معارفي را در تمامي زمينه ها از جمله فرهنگ، از ملت هاي ديگر بياموزد، بي نياز نيست. [1] .

اما گاهي يك جامعه به قصد سلطه و با هدف نابودي و ريشه كن كردن فرهنگ مليِ ديگر جوامع، به بنيان هاي فرهنگي آن ها هجوم مي برد و اين امر، با تبادل فرهنگي متفاوت است.

تهاجم فرهنگي حركتي است مرموزانه، حساب شده، همراه با برنامه ريزي دقيق كه با استفاده از شيوه ها و ابزار و امكانات متعدد و متنوع براي سست كردن باورها، دگرگوني ارزش ها، انحراف انديشه ها، تفسير و تبديل آداب و سنن و نابودي اصول اخلاقي حاكم



[ صفحه 118]



بر يك جامعه انجام مي گيرد. [2] .

در مقابله با تهاجم فرهنگي دشمن، عنصر آگاهي و شناخت مي تواند مصونيت و مقاومت را در كساني كه مورد تهاجم قرار گرفته اند، پديد آورد، به طوري كه با احياي فرهنگ نماز و نيايش مي توان جامعه را به سوي شناخت و آگاهي ديني سوق داد و به پرورش نسلي انقلابي، متعهد و مسلمان پرداخت. به طور كلي مي توان تأثير نماز را در مقابله با تهاجم فرهنگي به صورت زير نشان داد:

الف - دست يافتن به آرامش روحي

ب - خودباوري

ج - نفي فرهنگ بيگانه

اينك به بررسي هر يك از موارد بالا مي پردازيم:


پاورقي

[1] عقيدتي سياسي فرماندهي كل قوا / ستيز با تهاجم فرهنگي / ص 25.

[2] همان / ص 24.


بازگشت