عالم


همه انسانها زماني كه متولد مي شوند، هيچگونه آگاهي و ادراك به جهان محيط پيرامون خود ندارند. به تدريج كه رشد مي كنند، علم و آگاهي آنها به اشياء، افزايش پيدا مي كند.

اين قانون تنها در مورد مخلوقات صادق است؛ اما عالم بودن خداوند متعال همانند عالم بودن انسانها نيست؛ زيرا خداوند متعال همواره عالم و آگاه بوده است، چه زماني كه مخلوقي وجود نداشت و چه زماني كه موجودات را خلق فرمود.

مولاي بزرگوار، اميرالمؤمنين عليه السلام در اين زمينه در كلامي ارزنده مي فرمايند:

«هر دانايي ابتدا نادان بوده و سپس دانش آموخته است، اما خداوند نه نادان بوده و نه دانش خود را از كسي آموخته است.» [1] .

بر اين اساس مي توان دريافت كه علم خداي تعالي قبل از آغاز خلقت مخلوقات و بعد از خلقتشان همواره ثابت بوده است.

به عبارت ديگر مي توان گفت كه علم او به گذشته، همانند علم او به آينده مي باشد.

آن بزرگوار در همين زمينه در كلامي ديگر مي فرمايند:

«علم خداوند به مردگان گذشته، همانند علم او به زندگان آينده است و علم او به آنچه در آسمانهاي برين است، همانند علم او به آن چيزي است كه در زمين هاي زيرين است.» [2] .

بدين ترتيب مي توان گفت كه هيچ عاملي نمي تواند چيزي را از علم و آگاهي خداوند متعال پوشيده بدارد؛ زيرا خداوند متعال بر تمام جهان حاكم است و براساس علمي كه به تمام مخلوقات دارد، هرگز از آنها غافل نيست.

بر اين اساس مي توان دريافت كه علم خداي تعالي چيست و با تكيه بر اين آگاهي، مي توان خداي متعال را به خوبي شناخت.

روايت ديگري از مولاي بزرگوار، امام صادق عليه السلام مؤيد اين حقيقت مي باشد.



[ صفحه 110]



آن بزرگوار در پاسخ اين سؤال؛ كه آيا خدا پيش از آفرينش آسمانها و زمين، به آنچه بوده و آن چه پديد مي آيد، علم داشته است؟

فرمودند:

«آري، پيش از آنكه آسمانها و زمين را بيافريند (به همه چيز علم داشته است.)» [3] .

بنابراين خداي تعالي عالم و آگاه به تمام اموري است كه در سرتاسر جهان مي گذرد و عالم به آن چيزي است كه در گذشته بر جهان گذشته است. چنين علمي در حيطه هيچ موجودي نمي تواند باشد.

اين صفت خداي تعالي داراي مفهوم ويژه اي مي باشد كه بر اساس روايتي از مولاي بزرگوار، امام رضا عليه السلام مي توان آن را مورد بررسي قرار داد.

آن بزرگوار مي فرمايند:

«ما خدا را عالم مي ناميم، اما عالم بودن او به اين صورت نيست كه او را علمي نبوده و اكنون بدست آورده باشد، چيزي را بداند و به كمك آن علم، آنچه را كه بعدا به آن برخورد مي كند، حفظ نمايد و در خلقت مخلوقاتش فكر و انديشه كند.

چطور چنين چيزي ممكن است در حاليكه گذشتگاني را كه خود نابود كرده، همه براي او حاضرند و در محضرش هستند كه اگر آن علم نباشد جاهل و ضعيف بماند.» [4] .

خداوند متعال، عالم به تمام اشياء است قبل از آنكه وجود داشته باشند و بعد از آنكه نابود شده باشند.

علم خداوند متعال شامل تمام اشياء و موجودات در تمام زمانها مي شود. هر آنچه كه در جهان اتفاق افتاده است و هر آنچه كه اتفاق مي افتد، همه در محضر علم خداي تعالي مي باشد و براي او جهلي وجود ندارد.

مولاي بزرگوار، امام صادق عليه السلام در توضيح كلام خداوند متعال در سوره ي حشر:



[ صفحه 111]



هو عالم الغيب و الشهادة (حشر 22)

مي فرمايند:

«غيبت آن است كه هرگز نبوده و شهادت به معني هر امري است كه واقع شده باشد.» [5] .

خداوند متعال، عالم به تمام اموري است كه هرگز نبوده اند و نيز عالم به هر امري است كه به وقوع پيوسته باشد. مفهوم عالم بودن خداوند متعال، دامنه ي بسيار گسترده اي دارد كه با توجه به رواياتي كه ارائه گرديد، مي توان وسعت آن را مورد مطالعه قرار داد.


پاورقي

[1] و كل عالم فمن بعد تعلم، و الله لم يجهل و لم يتعلم (ميزان الحكمه، ج 8، ص 3641).

[2] علمه بالاموات الماضين كعلمه بالاحياء الباقين، و علمه بما في السماوات العلي كعلمه بما في الارضين السفلي (همان، ج 8، ص 3641).

[3] بلي، قبل أن يخلق السماوات و الارض (ميزان الحكمه، ج 8، ص 3641).

[4] و انما نسمي الله عزوجل بالعالم بغير علم حادث علم به الاشياء و استعان به علي حفظ ما يستقبل من امره و الروية فيما يخلق من خلقه و بعينه ما مضي مما افني به خلقه مما لو لم يحضره ذلك العلم و يعنه كان جاهلا ضعيفا (عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 296).

[5] الغيب ما لم يكن و الشهادة ما قد كان (تفسير الميزان، ج 22، ص 225).


بازگشت