چرا و چگونه «نماز» بخوانيم؟
خداي بزرگ، نه از نماز خواندن ما سود مي برد، و نه بي نمازي ما به او زيان مي رساند. اگر بخوانيم، خودمان به پاكي جان و صفاي روح و دوري از پليدي ها مي رسيم و اگر بي اعتنا به نماز باشيم، از بركات و آثار معنوي و اجتماعي آن، محروم مي شويم و در آخرت هم به خاطر ناسپاسي و دوري از خدا و آلودگي به فساد، كيفر خواهيم ديد.
وقتي كمال و سعادت ما در «بندگي خدا» است، اين بندگي و عبادت، در شكل «نماز» و انجام اين فريضه ي الهي آشكار مي شود. پس نماز، همان عبوديت و پرستش و راز و نياز به درگاه آفريدگار، و توجه به او و نعمت هايش مي باشد كه روزي چند مرتبه انجام مي گيرد.
اين عبادت، ما را همواره به ياد خدا مي اندازد، و ياد خدا ما را
[ صفحه 14]
از پستي و ستم و گناه و فساد، بازمي دارد.
آنكه بنده ي خدا باشد، ديگر اسير شيطان و برده ي هوا و هوس نمي شود.
آنكه در انجام نماز، فرمان خدا را گردن مي نهد و تسليم مي شود، ديگر در برابر طاغوت ها و قدرت هاي شيطاني، سر تسليم فرود نمي آورد.
نماز مي خوانيم، تا ياد خدا در طول شبانه روز و در همه ي عمر، در دل ما زنده باشد و توجه به خدا، ما را به ياد آن اندازد كه «بنده»ايم و او صاحب و رب و سرپرست ماست، و هيچ بنده اي نبايد برخلاف ميل و خواسته و فرمان صاحب اختيار خودش رفتار كند.
خداوند مي فرمايد: «و اقم الصلاة لذكري» [1] .
به خاطر ياد من، نماز برپا بدار.
در آيه ي ديگر مي خوانيم:
«ان الصلاة تنهي عن الفحشاء و المنكر» [2] .
نماز، انسان را از كارهاي زشت و ناپسند، بازمي دارد.
اما «چگونه» بايد نماز خواند؟
[ صفحه 15]
گرچه هر كاري كه خضوع و توجه و بندگي ما را نسبت به آفريدگار مهربان برساند، مي تواند شكلي از عبادت به حساب آيد، اما چون او پروردگار و مربي ماست، و ما فرمانبردار و بنده ي اوييم، پس در اين كه چگونه و با كدام عمل و كدام كلام، او را بپرستيم و به درگاهش اظهار بندگي كنيم، خود او هر طور كه بپسندد و هر فرماني كه بدهد، لازم است اجرا كنيم.
نماز، به صورتي كه مي خوانيم، خواسته ي خداوند و فرموده ي پيامبرش مي باشد.
اگر بنده ي خالص باشيم، بايد بي چون و چرا و بدون كم و زياد، هر چه كه در دين و دستورهاي فقهي بيان شده، عمل كنيم تا اين عبادت، ما را به خدا برساند.
طبق آنچه خدا و پيامبر و امامان فرموده اند، عبادت و نماز بايد:
پاورقي
[1] سوره ي كهف، آيه 101.
[2] سوره ي عنكبوت، آيه 45.