آداب قلبيه ي قنوت


و آن به همين كيفيت خاصه كه بين اماميه رضوان الله عليهم متعارف است مي باشد؛ يعني، متقوم است به بلند نمودن دست را در حذاء وجه، و بسط باطن كف ها را طرف آسمان و خواندن ادعيه ي مأثوره يا غير مأثوره. و جايز است دعا نمودن به هر زبان، عربي يا غير آن. و عربي احوط و افضل است.

و فقها فرموده اند افضل ادعيه در آن، دعاي «فرج» است. [1] و دليل فقهي معتدبهي به نظر نويسنده نرسيده بر افضليت؛ ولي مضمون دعا دال بر فضيلت تامه ي آن است، زيرا كه مشتمل بر تهليل و تسبيح و تحميد است كه روح توحيد است؛ چنانچه بيان آن شد. و نيز مشتمل بر اسماء بزرگ الهي از قبيل: الله، الحليم، الكريم، العلي، العظيم، الرب؛ و نيز مشتمل بر ذكر ركوع و سجود است؛ و نيز مشتمل بر اسماء ذات و صفات و افعال است؛ و نيز مشتمل است بر مراتب تجليات حق - جل و علا - و نيز مشتمل است بر سلام بر مرسلين، گر چه احتياط ترك آن است، ولي اقوي جواز است؛ و نيز مشتمل است بر صلوات بر پيغمبر و آل او عليهم السلام.



[ صفحه 99]



گويي اين دعاي شريف با اين اختصار مشتمل به تمام وظايف ذكريه ي صلوة است.

و از گفته ي فقها رضوان الله عليهم نيز اثبات افضليت توان كرد، يا به واسطه ي تسامح در ادله ي سنن [2] گر چه نويسنده را در آن تأملي است. و يا به واسطه ي كشف دليل معتبري، كه به نظر ما نرسيده، كه مبناي اجماع در نظر متأخرين است.

و از ادعيه ي شريفه كه بسيار فضيلت دارد و نيز مشتمل بر آداب مناجات بنده با حق است و مشتمل بر تعداد عطاياي كامله ي الهيه است كه با حال قنوت كه حال مناجات و انقطاع به حق است تناسبي تام دارد و بعضي از مشايخ بزرگ رحمه الله بر آن تقريبا مواظبت داشت، دعاي «يا من اظهر الجميل» است كه از كنوز عرش است، و تحفه ي حق براي رسول خدا است؛ و براي هر يك از فقرات آن فضايل و ثواب هاي بسيار است؛ چنانچه در توحيد شيخ صدوق رحمه الله است. [3] .

بهتر در ادب عبوديت آن است كه در حال قنوت، كه حال مناجات و انقطاع به حق است در خصوص صلوة، كه همه اش اظهار عبوديت و ثناجويي است، و در اين حالت كه ذات مقدس حق - جل و علا - بالخصوص فتح باب مناجات و دعا به روي عبد فرموده و او را به اين تشريف شرافت داده، بنده ي سالك نيز ادب مقام مقدس ربوبيت را نگاه دارد، و از ادعيه ي خود مراقبت كند كه مشتمل بر تسبيح و تنزيه حق تعالي و متضمن ذكر و ياد حق باشد؛ و چيزهايي كه از حق در اين حال شريف



[ صفحه 100]



مي خواهد از سنخ معارف الهيه و طلب فتح باب مناجات و انس و خلوت و انقطاع به سوي او باشد؛ و از طلب دنيا و امور خسيسه حيوانيه و شهوات نفسانيه احتراز كند، و خود را در محضر پاكان شرمسار ننمايد و در محفل ابرار بي مقدار نكند.اي عزيز! قنوت دست شستن از غير حق و اقبال تام به عز ربوبيت پيدا كردن است، و كف خالي و سؤال به جانب غني مطلق دراز نمودن است؛ و در اين حال انقطاع، از بطن و فرج سخن راندن و از دنيا ياد كردن كمال نقصان و تمام خسران است.

جانا! اكنون كه از وطن خود دور افتادي و از مجاورت احرار محجور شدي و گرفتار اين ظلمتكده ي پر رنج و محن گرديدي، خود چون كرم ابريشم بر خود متن.

عزيزا! خداي رحمن فطرت تو را به نور معرفت و نار عشق تخمير نموده، و به انواري چون انبياء و عشاقي مانند اولياء مؤيد فرموده، اين نار را به خاك و خاكستر دنياي دني منطفي نكن؛ و آن نور را به كدورت و ظلمت توجه به دنيا كه دار غربت است مكدر ننما؛ باشد كه اگر توجهي به وطن اصلي كني و انقطاع به حق را از حق طلب كني و حالت هجران و حرمان خود را با دلي دردناك به عرضش برساني و احوال بيچارگي و بينوايي و گرفتاري خويش را اظهار كني، مددي غيبي رسد و دستگيري باطني شود و جبران نقايص گردد، اذ من عادته الاحسان و من شيمته التفضل. [4] .

اگر از فقرات مناجات شعبانيه ي امام متقين و اميرمؤمنين و اولاد معصومين او عليهم السلام، كه امامان اهل معارف و حقايقند، در قنوت بخواني، خصوصا آن جا كه عرض مي كنند: «الهي هب لي كمال الانقطاع اليك...». [5] ولي با حال اضطرار و



[ صفحه 101]



تبتل و تضرع نه با دل مرده چون دل نويسنده، بسيار مناسب اين حال است.


پاورقي

[1] «لا اله الا الله الحليم الكريم...» وسايل الشيعة، ج 4، ص 906، كتاب الصلوة، ابواب القنوت، باب 7، حديث 4. مستدرك الوسائل الشيعه، كتاب الصلوة، ابواب القنوت، باب 6، حديث 4 و 9.

[2] روايات متعددي - در حد استفاضه - وارد شده است كه اگر به كسي خبر برسد (بشنود يا در جايي بخواند) كه انجام عملي ثواب و پاداش دارد و او آن عمل را انجام بدهد، بدان عمل مثاب و مأجور خواهد بود اگر چه آن خبر صحيح نباشد. اين روايات به «اخبار من بلغ» معروف است؛ و مفاد مضمون آن «تسامح در ادله ي سنن» گويند. رجوع شود به بحارالانوار، ج 2، ص 256، كتاب العلم، باب 30. اصول كافي، ج 3، ص 139، كتاب الايمان و الكفر، باب من بلغه ثواب من الله علي عمل.

[3] التوحيد، باب اسماء الله تعالي، باب 29، حديث 14.

[4] از عادت او نيكويي كردن است و از خوي او تفضل.

[5] بارالها، كمال بريدگي (از متعلقات دنيوي) براي توجه به خودت ارزانيم فرما... بحارالانوار، ج 91، ص 99؛ مفاتيح الجنان، مناجات شعبانيه.


بازگشت