احوال ساجد در وقت سجود


سجده، غشوه و صعق در نتيجه ي مشاهده ي انوار عظمت حق است، و چون عبد از خود بي خود شد و حال محو و صعق براي او دست داد، عنايت ازلي شامل حال او شود و به الهام غيبي ملهم شود.

و ذكر سجود و تكرار آن براي حصول حال صحو و به خود آمدن است. پس چون به خود آمد، آتش اشتياق مشاهده ي نور حق در قلبش مشتعل گردد، و سر از سجده بردارد؛ و چون در خود بقايايي بيند از انانيت، با دست اشاره به رفض آن كند؛ پس، تجلي نور عظمت ثانيا بر او شود و بقيه ي انانيت را بسوزاند و فاني از فنا شود، و تكبير گويان حالت محو كلي مطلق و صعق تام حقيقي براي او حاصل شود؛ پس، دستگير غيبي به الهام اذكار او را متمكن در مقام كند؛ و حالت صحو در اين مقام، كه صحو مقام ولايت است و از هر احتجاب و آلايش خلقي منزه است، براي او دست دهد؛ و حال تشهد و سلام، كه از احكام كثرت است، نيز در اين صحو بعدالمحو حاصل شود. و تا اين جا تمام دائره ي سير انساني تكميل و تتميم شود.



[ صفحه 96]




بازگشت