رفع سر از ركوع


سر آن رجوع از وقوف در كثرات اسمائيه است؛ زيرا كه پس از حصول حال صحو از فناي اسمائي، عبد سالك قصور و تقصير خود را مشاهده كند؛ چه كه مبدأ خطيئه ي آدمي، كه ذريه ي او بايد جبران آن كند، توجه به كثرات اسمائيه كه باطن شجره است مي باشد.

و چون خطيئه ي خود، كه ذريه است، و خطيئه ي آدم، كه اصل خود است، دريافت، به مقام تذلل و نقصان خود پي برد و مهياي براي رفع خطيئه، كه به خفض جناح در حضرت كبرياء است، شود؛ و اقامه ي صلب از اين مقام نمايد، و با تكبير بعد از ركوع رفع كثرات اسمائيه نمايد، و صفراليد متوجه منزل ذلت و مسكنت و اصل ترابيت شود.

و آداب مهمه ي آن، يافتن خطر بزرگ مقام، و چشاندن به قلب است با تذكر تام، و مجاهده در توجه به حضرت ذات و ترك توجه به خود، حتي به مقام ذلت خويش است.

و بدان اي عزيز! كه تذكر تام از حضرت حق و توجه مطلق به باطن قلب به آن ذات مقدس، موجب گشوده شدن چشم باطني قلب شود كه به آن لقاء الله،



[ صفحه 93]



كه قرة العين اولياء است، حاصل گردد: (و الذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا). [1] .


پاورقي

[1] آنان كه در راه ما جهاد كنند هر آينه ايشان را به راه هاي خود هدايت مي كنيم. سوره ي عنكبوت (29): آيه ي 69.


بازگشت