هر علمي خواهان عملي است


عزيزا! جميع علوم، عملي است حتي علم التوحيد را نيز اعمالي است قلبيه و قالبيه. توحيد تفعيل است؛ و آن، كثرت را به وحدت برگرداندن است؛ و اين از اعمال روحيه و قلبيه است.

تا در كثرات افعاليه واقعي [واقع هستي]، و سبب حقيقي را نشناختي و ديده ي حق بين پيدا نكردي، و خدا را در طبيعت نديدي و جهات كثرات طبيعيه و غير طبيعيه را فاني در حق و افعال او نكردي، و سلطان وحدت فاعليت حق در قلبت علم نيفراشته، از خلوص و اخلاص و صفا و تصفيه، به كلي دور و از توحيد مهجوري.

تمام رياهاي افعاليه و اكثر رياهاي قلبيه از نقصان توحيد افعالي است. آن كه مردم ضعيف بي چاره ي بيكاره را مؤثر در دار تحقق مي داند و متصرف در مملكت حق مي شمارد، از كجا مي تواند خود را از جلب قلوب آنها بي نياز داند و عمل خود را از شرك شيطان تصفيه و تخليص كند؟ تو سرچشمه را بايد صافي كني تا آب صافي از آن بيرون آيد، و الا با سرچشمه ي گل آلود توقع صفاي آب نداشته باش.

تو اگر قلوب بندگان خدا را در تحت تصرف حق بداني و معني «يا مقلب



[ صفحه 71]



القلوب» را به ذائقه ي قلب بچشاني و به سامعه ي قلب برساني، خود با اين همه ضعف و بيچارگي در صدد صيد قلوب بر نيايي.

و اگر حقيقت (بيده ملكوت كل شي) [1] و (له الملك) [2] و (بيده الملك) [3] را به قلب بفهماني، از جلب قلوب بي نياز شوي، و به قلوب ضعيفه ي اين مخلوق[ات] ضعيف خود را محتاج نداني، و غناي قلبي براي تو رخ دهد.

تو در خود حس احتياج كردي و مردم را كارگشا دانستي، پس محتاج به جلب قلوب شدي؛ و خود را به قدس فروشي متصرف در قلوب انگاشتي، پس محتاج به ريا شدي؛ اگر كارگشا را حق مي ديدي و خود را نيز متصرف در كون نمي ديدي، بدين شرك ها احتياج پيدا نمي كردي.

اي مشرك مدعي توحيد! و اي ابليس در صورت آدمزاده! تو اين ارث را از شيطان لعين بردي كه خود را متصرف مي بيند و فرياد (لاغوينهم) [4] مي زند. آن بدبخت و شقي در حجاب هاي شرك و خودبيني است؛ و آنان كه عالم و خود را مستقل دانند نه مستظل، و متصرف دانند نه مملوك، از شيطنت ابليس ارث برده اند.

از خواب گران برآي، و به قلب خود برسان آيات شريفه ي كتاب الهي و صحيفه ي نوراني ربوبي را. اين آيات با عظمت براي بيدار كردن من و تو فرو فرستاده شده، و ما جميع حظوظ خود را منحصر به تجويد و صورت آن كرديم و از معارف آن غفلت ورزيديم تا شيطان بر ما حكومت كرد و حكم فرما شد و در تحت سلطه ي شيطان واقع شديم.



[ صفحه 72]




پاورقي

[1] سوره يس (36): آيه ي 83.

[2] سوره ي فاطر (35): آيه ي 13؛ سوره ي زمر (39): آيه ي 6.

[3] سوره ي ملك (67): آيه ي 1.

[4] بخشي از آيات 82 و 83 سوره ي ص: (قال فبعزتك لأغوينهم أجمعين إلا عبادك منهم المخلصين؛ پس به عزت تو قسم همه ي آنها مگر بندگان مخلص تو را گمراه خواهم كرد.


بازگشت