عبرت هاي قضاي حاجت


در كتاب مصباح الشريعه از امام صادق عليه السلام چنين روايت شده است:

«راز نام گذاري «مستراح» بدين نام آن است كه آدمي در آنجا از سنگيني نجاست ها و كثافت ها «راحت» مي شود و براي مؤمنان درس عبرتي است كه نعمت هاي پاكيزه ي دنيايي سرانجامش چنين است!

پس [بر اثر اين درس عبرت] با دل بريدن از متاع دنيا خود را راحت مي سازد و جان خود را از سرگرم شدن به آن فارغ مي كند و همان گونه كه از جمع آوري كثافت ها پرهيز مي كند، از گردآوري متاع دنيا دوري مي گزيند و به انديشه درباره ي خود مي پردازد كه چگونه در حالي بزرگوار و گرامي، و در حالي ديگر ذليل و خوار مي شود و در مي يابد كه قناعت و تقوا مايه ي آرامش و آسايش وي در دنيا و آخرت مي شود؛ زيرا آسايش آدمي در خوار شمردن دنيا و وانهادن



[ صفحه 47]



بهره گيري از آن و زدودن نجاست حرام و شبهه ناك آن نهفته است.

پس از ادراك اين حقيقت، در كبر و خود بزرگ بيني را بر روي خود مي بندد و از گناهان مي گريزد و در تواضع و پشيماني و حيا را بر روي خويش مي گشايد و براي دستيابي به فرجامي نيك و نفسي پاكيزه، در اداي فرمان ها و اجتناب از نواهي مي كوشد و نفس خود را در زندان خوف و صبر و خودداري از شهوت ها به بند مي كشد، تا به امان خداوند در دارالقرار بپيوندد و طعم رضاي خدا را بچشد؛ زيرا سلوك خردپسند همين است و جز اين هر چه را نيك پندارد، هيچ است».

مراد از سخن امام عليه السلام اين است كه مؤمن چون بينديشد كه لذت اندك و ناچيزي كه از نعمت هاي دنيا بهره ي وي شده، به آفت تبديل شده و جز با دفع آن از آزارش رهايي نمي يابد، پي مي برد كه سرانجام همه ي نعمت هاي دنيا همين است و براي دوري از زيان و آفت هاي آنها بايد آنها را ترك گفت و جز به مقدار ضرورت از آن بهره نگرفت، تا دل آدمي از سنگيني وابستگي خاطر به آنها (در نعمت ها و لذت هاي حلال) و از آسيب ها و آفت هاي آنها (در حرام و شبهه ناك) راحت باشد.

در نتيجه، همان گونه كه از پليدي ها دوري مي كند از آنها (نعمت ها و لذت هاي حلال) نيز پرهيز خواهد كرد، و هنگامي كه ببيند طعامي كه براي ادامه ي حيات ناچار است مصرف كند و قوام و بقاي وي بدان بستگي دارد، براي دفع ضرر و آفت آن بايد چنين ذلتي را تحمل كند، خود بزرگ بيني را رها كرده، تواضع پيشه مي كند و از آنچه در گذشته بر خلاف اين رويه عمل كرده، پشيمان مي شود و از بي توجهي به رهنمودهاي پروردگار خود، در مواردي كه به پاكيزگي ظاهري و طهارت باطني وي مربوط مي شود، حيا كرده يقين مي كند كه از لذت هاي پست دنيايي بر اثر سرانجام بد آنها بايد چشم فرو پوشيد و لذت خالص حقيقي را در



[ صفحه 48]



نعمت هاي دنيايي نمي توان يافت، بلكه لذت راستين در رضايت و خشنودي خدا است، كه پس از دستيابي به امان خداوند در سراي جاويدان بهره ي آدمي مي گردد.


بازگشت