مفاد و اشارات تكبير قبل از ركوع ، و ادب آن


و ظاهر آن است كه اين تكبير از متعلقات ركوع و براي مهيا شدن مصلي است براي منزل ركوع. و ادب آن، آن است كه مقام عظمت و جلال حق و عزت و سلطنت ربوبيت را در نظر آرد و مقام ضعف و عجز و فقر و ذلت عبوديت را نصب العين خود قرار دهد؛ و در اين حال، به مقدار معرفتش به عز ربوبيت و ذل عبوديت، تكبير حق تعالي از توصيف كند.

و بايد بنده ي سالك توصيفي كه از حق كند و تسبيح و تقديسي كه نمايد،



[ صفحه 349]



محض اطاعت امر و به واسطه ي اذن حق تعالي به توصيف و عبادت بداند؛ و الا خود را جسارت آن نبود كه در محضر ربوبيت مثل او عبد ضعيفي كه در حقيقت لا شي ء و آنچه دارد نيز از خود معبود عظيم الشأن است لاف از توصيف و تعظيم او زند. جايي كه مثل علي بن الحسين با آن لسان ولايت مآبي شيرين، كه لسان الله است، عرض كند: افبلساني هذا الكال اشكرك، [1] از پشه ي لاغري چه خيزد. [2] .

پس، چون عبد سالك خواهد وارد منزل خطرناك ركوع شود، بايد خود را مهياي آن مقام كند؛ و با دست خود توصيف و تعظيم و عبادت و سلوك خود را پشت سر اندازد و دستها را تا حذاي گوش بلند كند و كفهاي خالي خود را رو به قبله كند و صفراليد و تهي دست با قلب پر از خوف و رجاء، خوف از تقصير و قصور به قيام به مقام عبوديت و رجاء واثق به مقام مقدس حق كه او را تشريف داده و به چنين مقاماتي كه از خلص اولياء و كمل احباء است بار داده، وارد منزل ركوع شود. و شايد كه بلند نمودن دست به اين كيفيت، ترك مقام قيام و ترك وقوف به آن حد باشد، و اشاره به برنداشتن زاد از منزل قيام باشد؛ و تكبير اشاره به تعظيم و تكبير باشد از توصيفاتي كه در منزل قيام نموده. و نزد اهل معرفت چون ركوع منزل توحيد صفات است، تكبير ركوع تكبير از اين توحيد، و رفع يد اشاره به رفض صفات خلق است.


پاورقي

[1] «آيا با اين زبان درمانده از سخن تو را شكر بگزارم.» مصباح المتهجد، ص 534، از دعاي «ابوحمزه».

[2] پاورقي 273.


بازگشت