اعتذار از پرداختن به مطالب غامض عرفاني و بيان انطباق مطالب آورده شده با قرآن و حديث و براهين عقليه


با آن كه بناي نويسنده در اين رساله آن بود كه از مطالب عرفاني غير مأنوس با نوع خودداري كنم، و فقط به آداب قلبيه ي صلوة اكتفا كنم، اينك مي بينم كه قلم طغيان نموده و در خصوص تفسير سوره ي شريفه بيشتر از موضوع قرارداد خود تجاوز نمودم. چاره اي جز آن نيست كه اكنون از برادران ايماني و دوستان روحاني معذرت خواهي كنم. و ضمنا اگر مطلبي در اين رساله مطابق مذاق خود نديدند، بي تأمل رمي به باطل نكنند؛ زيرا كه از براي هر علمي اهلي و براي هر راهي راه نوردي است - رحم الله امرءا عرف قدره، و لم يتعد طوره. [1] .



[ صفحه 347]



و ممكن است بعضي غفلت از حقيقت حال كنند، و چون از معارف قرآنيه و دقايق سنن الهيه بي خبرند، بعضي از مطالب اين رساله را تفسير به رأي گمان كنند. و اين خطاي محض و افتراي فاحش است، زيرا كه:

اولا، اين معارف و لطايف همه از قرآن شريف و احاديث شريفه مستفاد، و شواهد سمعيه بر آنها هست؛ چنانچه بعضي از آنها در خلال مباحث مذكور، و بيشتر آنها براي اختصار مذكور نگرديد.

و ثانيا، همه يا اكثر آنها موافق براهين عقليه يا عرفانيه مي باشد؛ و چنين امري تفسير به رأي نخواهد شد.

و ثالثا، غالبا مطالبي كه ما ذكر كرديم يا در بيان آيات شريفه ذكر مي كنيم، از قبيل بيان مصاديق مفاهيم است. و بيان مصداق و مراتب حقايق مربوط به تفسير نيست تا آن كه تفسير به رأي باشد.

و رابعا، بعد از همه ي مراحل، ما براي غايت احتياط در دين - با آن كه جاي آن نبود - در مطالب غير ضروري علي سبيل الاحتمال و بيان احد محتملات، مطالب را بيان كرديم؛ و معلوم است در احتمال را كسي نبسته و مربوط به تفسير به رأي نخواهد شد. و در اين جا مطالب ديگري هست كه ما از ذكر آن خودداري نموده و به اختصار كوشيديم.



[ صفحه 348]




پاورقي

[1] «خدا رحمت كند كسي را كه قدر (حد) خود را بشناسد و از حد خود پا فراتر نگذارد.» غررالحكم، فصل 3، حرف الراء، حديث 1.


بازگشت