بيان حقيقت «ليلة القدر» و انطباق آن بر حقيقت و بنيه ي محمديه


امر دوم در حقيقت «ليلة القدر». بدان كه از براي هر رقيقه حقيقتي، و براي هر صورتي ملكي باطني ملكوتي و غيبي است. و اهل معرفت گويند كه مراتب نزول حقيقت وجود به اعتبار احتجاب شمس حقيقت در افق تعينات، «ليالي» است؛ و مراتب صعود به اعتبار خروج شمس حقيقت از آفاق تعينات، «ايام» است. و شرافت و نحوست «ايام» و «ليالي» به حسب اين بيان واضح شود.

و به اعتباري، قوس نزول ليلة القدر محمدي است؛ و قوس صعود يوم القيمه ي احمدي است؛ زيرا كه اين دو قوس مد نور «فيض منبسط» است، كه



[ صفحه 329]



«حقيقت محمديه» است و تمام تعينات از تعين اولي «اسم اعظم» است. پس، در نظر وحدت، عالم شب قدر و روز قيامت است؛ و بيش از يك شب [و] روز نيست، كه آن تمام دار تحقق و ليلة القدر محمدي و يوم القيمه ي احمدي است. و كسي كه متحقق به اين حقيقت شود، هميشه در «ليلة القدر» و «يوم القيمة» است، و اين با هم جمع شود.

و به اعتبار نظر كثرت، ليالي و ايام پيدا شود. پس بعضي ليالي صاحب قدر است، و بعضي نيست. و در بين همه ي ليالي، بنيه ي احمدي و تعين محمدي صلي الله عليه و آله، كه نور حقيقت وجود به جميع شئون و اسماء و صفات و با كمال نوريت و تمام حقيقت در افق آن غروب نموده است، ليلة القدر مطلق است؛ چنانچه يوم محمدي يوم القيمه ي مطلق است. و ديگر ليالي و ايام، ليالي و ايام مقيده است. و نزول قرآن در اين بنيه ي شريفه و قلب مطهر، نزول در «ليلة القدر» است. پس، قرآن هم جملة در ليلة القدر نازل شده به طريق كشف مطلق كلي، و هم نجوما در عرض بيست و سه سال در «ليلة القدر» نازل شده.

و شيخ عارف، شاه آبادي، [1] دام ظله مي فرمودند كه دوره ي محمديه، «ليلة القدر» است. و اين يا به اعتبار آن است كه تمام ادوار وجوديه دوره ي محمديه است؛ و يا به اعتبار آن است كه در اين دوره اقطاب كمل محمديه و ائمه ي هداة معصومين «ليالي قدر» مي باشند. و دلالت بر آنچه احتمال داديم از حقيقت ليلة القدر مي كند حديث شريف طولاني كه در تفسير برهان از كافي شريف نقل فرموده و در آن حديث است كه نصراني گفت به حضرت موسي بن جعفر كه تفسير باطن حم، و الكتاب المبين انا انزلناه في ليلة مباركة انا كنا منذرين فيها يفرق كل امر حكيم [2] چيست فرمود: «اما «حم» محمد صلي الله عليه و



[ صفحه 330]



آله است. و اما «كتاب مبين» اميرالمؤمنين علي است. و اما «الليلة» فاطمه عليهاالسلام است.» [3] .


پاورقي

[1] پاورقي 97.

[2] «حم، سوگند به كتاب روشن، ما آن را در شبي مبارك فرستاديم، همانا ما بيم دهنده بوده ايم، در آن شب هر امر استوار (غيرقابل زيادت و نقصان) تفصيل و تبيين مي شود.» (دخان / 1 - 4) تفسير برهان، ج 4، ص 158.

[3] اصول كافي، ج 2، ص 326، «كتاب الحجه»، «باب مولد النبي ص»، حديث 4.


بازگشت