دو جهت تناسب مقام ربوبيت عالميان با تحميد


و اكنون راجع به تناسب مقام ربوبيت عالميان با «تحميد» سخن



[ صفحه 262]



مي گوييم. و آن از دو جهت متناسب است:

يكي آن كه چون خود حامد از عالميان بلكه خود گاهي عالمي برأسه است، بلكه در نظر اهل معرفت هر يك از موجودات عالمي برأسه مي باشد، تحميد حق كند كه او را با دست تربيت مقام ربوبيت از ضعف و نقص و وحشت و ظلمت نيستي هيولاني، به قوت و كمال و طمأنينه و نورانيت عالم انسانيت آورد؛ و از منازل جسمي و عنصري و معدني و نباتي و حيواني در تحت نظامي مرتب به حركات ذاتيه و جوهريه و عشقهايي فطري و جبلي عبور داد و به منزلگاه انسانيت كه اشرف منازل موجودات است رسانيد. و پس از اين نيز تربيت كند تا آن كه آنچه در وهم تو نايد آن شوم.



«پس عدم گردم عدم چون ارغنون

گويدم انا اليه راجعون» [1] .



و ديگر آن كه چون تربيت نظام عالم ملك از فلكيات و عنصريات و جوهريات و عرضيات آن، مقدمه ي وجود انسان كامل است و در حقيقت اين وليده عصاره ي عالم تحقق و غاية القصواي عالميان است و از اين جهت آخر وليده است، و چون عالم ملك به حركت جوهريه ي ذاتيه متحرك است و اين حركت ذاتي استكمالي است به هر جا منتهي شد آن غايت خلقت و نهايت سير است، و چون به طريق كلي نظر در جسم كل و طبع كل و نبات كل و حيوان كل و انسان كل افكنيم انسان آخرين وليده اي است كه پس از حركات ذاتيه ي جوهريه ي عالم به وجود آمده و منتهي به او شده، پس دست تربيت حق تعالي در تمام دار تحقق به تربيت انسان پرداخته است و الانسان هو الأول و الآخر.


پاورقي

[1] «بار ديگر از ملك قربان شوم / آنچه اندر وهم نايد آن شوم.


بازگشت