امر به معروف و نهي از منكر بايد به منظور خير خواهي و اصلاح طلبي انجام شود نه خودنمايي و تحميل امر و نهي


و باب امر به معروف و نهي از منكر از وجهه ي رحمت رحيميه است. پس، بر آمر به معروف و ناهي از منكر لازم است كه به قلب خود از رحمت رحيميه بچشاند، و نظرش در امر و نهي خودنمايي و خودفروشي و تحميل امر و نهي خود نباشد؛ زيرا كه اگر با اين نظر مشي كند، منظور از امر به معروف و نهي از منكر، كه حصول سعادت عباد و اجراي احكام الله در بلاد است، حاصل نشود. بلكه گاه شود كه از امر به معروف انسان جاهل نتيجه ي معكوسه حاصل شود، و چندين منكر سربار شود براي يك امر و نهي جاهلانه كه از روي خواهش نفساني و تصرف شيطاني واقع شود. و اما اگر حس رحمت و شفقت و حق نوعيت و اخوت انسان را به ارشاد جاهلان و بيدار كردن غافلان وادار كند، كيفيت بيان و ارشاد كه از ترشحات قلب رحيمانه است طوري شود كه قهرا تأثير در مواد لايقه بسزا كند و قلوب صلبه ي سخت را نيز از آن استكبار و استنكار فرونشاند. افسوس كه ما از قرآن تعلم نمي گيريم و به اين كتاب كريم الهي نظر تدبر و تعلم نداريم و استفاده ي ما از اين ذكر حكيم كم و ناچيز است. اكنون تفكر در آيه ي شريفه ي اذهبا الي فرعون انه طغي فقولا له قولا لينا لعله يتذكر او يخشي [1] راههايي از معرفت و درهايي از اميد و رجاء به قلب انسان مفتوح كند:


پاورقي

[1] «به سوي فرعون برويد كه همانا سركشي كرده، پس با او سخن نرم بگوييد شايد متذكر شود يا بترسد.» (طه / 43، 44).


بازگشت