ذكر اسباب حصول حقيقت «تسميه»


بالجمله، شخص سالك كه بخواهد تسميه ي او حقيقت پيدا كند، بايد رحمتهاي حق را به قلب خود برساند و به رحمت رحمانيه و رحيميه متحقق شود. و علامت حصول نمونه ي آن در قلب آن است كه با چشم عنايت و تلطف به بندگان خدا نظر كند و خير و صلاح همه را طالب باشد. و اين نظر نظر انبياء عظام و اولياء كمل عليهم السلام است. منتهي آنها دو نظر دارند: يكي نظر به سعادت جامعه و نظام عائله و مدينه ي فاضله؛ و ديگر، نظر به سعادت شخص.

و علاقه ي كامله به اين دو سعادت دارند. و قوانين الهيه كه به دست آنها تأسيس و انفاذ و كشف و اجرا مي شود، اين دو سعادت را كاملا مراعات مي نمايد. حتي در اجراي قصاص و حدود و تعزيرات و امثال آن، كه به نظر مي رسد با ملاحظه ي نظام مدينه ي فاضله تأسيس و تقنين شده است، هر دو سعادت منظور است؛ زيرا كه اين امور در اكثر براي تربيت جاني و رساندن او به سعادت دخالت كامل دارد. حتي كساني كه نور ايمان و سعادت ندارند و آنها را با جهاد و امثال آن به قتل مي رسانند - مثل يهود بني قريظه - براي خود آنها نيز اين قتل صلاح و اصلاح بود؛ و مي توان گفت از رحمت كامله ي نبي ختمي قتل آنها است؛ زيرا كه با بودن آنها در اين عالم در هر روزي براي خود عذابهاي گوناگون تهيه مي كردند، كه تمام حيات اين جا به يك روز عذاب و



[ صفحه 237]



سختي هاي آن جا مقابله نكند. و اين مطلب براي كساني كه ميزان عذاب و عقاب آخرت و اسباب و مسببات آن جا را مي دانند پر واضح است. پس، شمشيري كه به گردن يهود بني قريظه و امثال آنها زده مي شد به افق رحمت نزديكتر بوده و هست تا به افق غضب و سخط.


بازگشت