اركان چهارگانه ي «استعاذه» : مستعيذ، مستعاذ منه، مستعاذ به، مستعاذ له


اول، مستعيذ. دوم، مستعاذ منه. سوم، مستعاذ به. چهارم، مستعاذ لأجله

بدان كه براي اين اركان تفصيل بسيار است كه از حوصله ي اين اوراق خارج است، و ما به ذكر مختصري از آن اكتفاء مي كنيم.

ركن اول «مستعيذ» است. و آن حقيقت انسانيه است از اول منزل سلوك الي الله تا منتهي النهايه ي فناي ذاتي - و اذا تم الفناء المطلق، هلك الشيطان و تم الاستعاذة. [1] .

و تفصيل اين اجمال آن كه انسان تا در بيت نفس و طبيعت مقيم است و به سفر روحاني و سلوك الي الله اشتغال پيدا نكرده و در تحت سلطنت شيطانيه به همه ي شئون و مراتب است، به حقيقت استعاذه متلبس نشده و لقلقه ي لسان او



[ صفحه 229]



بي فائده بلكه تثبيت و تحكيم سلطنت شيطانيه است، مگر با تفضل و عنايت الهي. و چون به سير و سلوك الي الله متلبس گرديد و سفر روحاني را شروع نمود، تا در سير و سلوك است آنچه مانع از اين سفر و خار طريق است شيطان او است، چه از قواي روحانيه ي شيطانيه و يا از جن و انس باشد؛ زيرا كه جن و انس نيز اگر خار طريق و مانع سلوك الي الله باشند به دستياري شيطان و تصرف آن باشد؛ چنانچه خداي تعالي اشاره به آن فرموده در سوره ي مباركه ي «ناس» آنجا كه فرمايد: من شر الوسواس الخناس الذي يوسوس في صدور الناس من الجنة و الناس. و شيطان اگر جن باشد، از آيه ي شريفه استفاده شود كه وسواس خناس كه شيطان است جن است و انس - يكي بالاصاله و ديگر بالتبعيه. و اگر شيطان حقيقت ديگري باشد شبيه به جن، از آيه ي شريفه معلوم شود كه اين دو نوع، يعني جن و انس، نيز تمثلات شيطانيه و مظاهر آنند. و در آيه ي ديگر اشاره فرمايد به اين معني آنجا كه فرمايد: شياطين الانس و الجن. [2] و در اين سوره ي مباركه اشاره به اركان استعاذه چنانچه مذكور شد فرموده؛ چنانچه ظاهر است.

بالجمله، انسان قبل از شروع به سلوك و سير الي الله مستعيذ نيست؛ و پس از آنكه سير تمام شد و از آثار عبوديت به هيچ وجه باقي نماند و به فناي ذاتي مطلق نائل شد، از استعاذه و مستعاذ منه و مستعيذ اثري باقي نماند و جز حق و سلطنت الهيه در قلب عارف چيزي نيست، و از قلب خود و خود نيز خبري ندارد و اعوذ بك منك [3] نيز در اين مقام نيست. و چون حالت صحو و انس و رجوع رخ داد، باز استعاذه را حقيقتي باشد، لكن نه چون استعاذه اي كه سالك را است؛ و لهذا به حضرت رسول ختمي صلي الله عليه و آله نيز امر به استعاذه شده؛ چنانچه خداي تعالي فرمايد: قل اعوذ برب الفلق و قل اعوذ برب الناس و قل رب اعوذ بك من همزات الشياطين و اعوذ بك رب ان



[ صفحه 230]



يحضرون. [4] .


پاورقي

[1] «چون فناء مطلق حاصل گشت، شيطان هلاك گرديده و استعاذه تحقق يافته است.».

[2] (انعام / 112).

[3] پاورقي 1 / 224.

[4] «و بگو پروردگارا، پناه مي برم به تو از وسوسه هاي شيطانها و پناه مي برم به تو از اينكه نزد من حاضر شوند.» (مؤمنون / 97، 98).


بازگشت