خاتمه رواياتي راجع به فضيلت قرآن، تعليم و تعلم و آداب قرائت آن و تدبر در آن


در كافي شريف سند به سعد مي رساند از حضرت باقرالعلوم عليه السلام كه فرمود: «اي سعد، تعلم كنيد قرآن را زيرا كه قرآن مي آيد روز قيامت در بهترين صورتها.» پس فرمود قريب به اين معني كه: در هر يك از صفوف خلايق از مؤمنين و شهداء و انبياء و در صف ملائكة الله عبور كند، و آنها همه گويند اين از ما نوراني تر است تا آن كه رسول ختمي معرفي آن كند. - الي آخر الحديث. [1] و از حضرت صادق روايت كند كه «خداي تعالي وقتي كه جمع فرمايد اولين و آخرين را، ناگاه آنها شخصي را مي بينند كه پيش مي آيد كه هرگز صورتي از او بهتر ديده نشده.» [2] و احاديث به اين مضمون بسيار است و دليل واضح بر گفته ي اهل معرفت است كه از براي موجودات اين



[ صفحه 210]



عالم در آخرت صورتهاي اخروي است.

و از احاديث اين باب صورت اخروي اعمال نيز مستفاد شود. كافي شريف سند به حضرت باقرالعلوم عليه السلام رساند كه فرمود: «رسول خدا فرمود: «من و كتاب خدا و اهل بيتم اول كسي هستيم كه وارد شويم بر عزيز جبار؛ پس از ما امت من وارد شوند. پس از آن سؤال كنم كه چه كرديد با كتاب خدا و اهل بيت من.» [3] .

و در حديث ديگر است كه مي فرمايد جبار عزوجل به قرآن: «به عزت و جلال و بلندي مقامم قسم كه البته اكرام كنم كسي را كه اكرام كرده است تو را، و اهانت كنم كسي را كه اهانت كرده تو را.» [4] .

و بايد دانست كه اگر احياء احكام و معارف قرآن را به عمل به آن و تحقق به حقيقت آن نكنيم، در آن روز جواب رسول خدا را نتوانيم داد. كدام اهانت بالاتر از آن است كه پشت پا به مقاصد و دعوتهاي آن زده شود؟ اكرام قرآن و اهل آن، كه اهل بيت عصمت است، فقط به بوسيدن جلد آن و ضريح مطهر اينها نيست؛ اين يك مرتبه ي ضعيفه از احترام و اكرام است، كه اگر به دستورات آن و فرمايشات اينان عمل كرديم مقبول است؛ و الا شبيه به استهزاء و بازيچه است. و در احاديث شريفه تحذير سخت شده است از قاري قرآن كه عامل به آن نباشد؛ چنانچه از عقاب الأعمال شيخ صدوق رضوان الله عليه منقول است به سند خودش از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم كه فرمود در حديثي كه «كسي كه تعلم قرآن كند و عمل به آن نكند و حب دنيا و زينت آن را بر آن ترجيح دهد و اختيار كند، مستحق سخط خدا شود؛ و مي باشد در درجه با يهود و نصاري كه كتاب خدا را به پشت سر خود انداختند. و كسي كه قرائت قرآن كند و اراده كند به آن سمعه [5] و وصول به دنيا را، ملاقات كند خدا را



[ صفحه 211]



در صورتي كه روي او استخواني است كه گوشت بر آن نمي باشد؛ و قرآن به پشت گردن او زند تا داخل آتش شود و بيفتد در آتش با كساني كه افتادند. و كسي كه قرائت قرآن كند و عمل به آن نكند، محشور كند خدا او را روز قيامت كور. مي گويد: «پروردگارا، چرا مرا كور محشور كردي با اينكه بينا بودم؟» فرمايد: «چنانچه آيات ما آمد تو را و نسيان آنها را كردي، همين طور امروز نسيان شدي.» [6] پس امر شود كه او را در آتش اندازند. و كسي كه قرآن را بخواند براي رضاي خدا و براي ياد گرفتن معالم دين، مي باشد از براي او، از ثواب، مثل جميع آنچه عطا شده است به ملائكه و انبياء مرسلين (ع).»

«و كسي كه تعلم كند قرآن را و اراده كند به آن رياء و سمعه را تا مجادله كند با آن با سفهاء و مباهات كند به آن بر علماء و طلب كند به آن دنيا را، از هم جدا كند خدا استخوانهاي او را در روز قيامت. و نمي باشد در آتش عذاب كسي از او شديدتر؛ و هيچ نوعي از انواع عذاب نيست مگر آن كه به آن معذب شود از شدت غضب و سخط خدا بر او.»

«و كسي كه تعلم قرآن كند و تواضع كند در علم و تعليم كند بندگان خدا را و خواهش كند از ثواب آن چه نزد خدا است، نمي باشد در بهشت كسي كه ثوابش بزرگتر باشد از او؛ و هيچ منزل و درجه ي رفيعه ي نفيسه اي نيست در بهشت مگر آنكه در آن نصيب او وافرتر و منزل او شريفتر است.» [7] .

و در خصوص تفكر در معاني قرآن و اتعاظ به آن و تأثر از آن نيز روايات كثيره وارد است؛ چنانچه در كافي شريف سند به حضرت صادق رساند كه فرمود: «همانا در اين قرآن است محل نور هدايت و چراغهاي شبهاي تار؛ پس جولان دهد جولان دهنده بصر خود را و باز كند از براي روشنايي نظر خويش را، زيرا كه تفكر زندگاني قلب بينا است؛ چنانچه طالب نور به نور راه مي رود در ظلمات.» [8] انتهي. مقصود حضرت آن است كه انسان چنانچه با



[ صفحه 212]



نور ظاهري در ظلمات بايد مشي كند تا از خطر پرتگاهها مصون باشد، با قرآن، كه نور هدايت و مصباح المنير راه عرفان و ايمان است، بايد در راه ظلماني سير الي الاخرة و الي الله مشي كند تا در پرتگاههاي مهلك نيفتد.

و در معاني الاخبار در حديثي از حضرت اميرمؤمنان عليه السلام منقول است كه فرمود: «فقيه حقيقي آن است كه ترك نكند قرآن را از روي بي ميلي و به غير آن متوجه شود. آگاه باش كه خيري نيست در علمي كه در آن تفهم نباشد؛ و خيري نيست در قرائتي كه در آن تدبر نباشد؛ و خيري نيست در عبادتي كه در آن تفقه نباشد.» [9] .

و در خصال و معاني الاخبار از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم حديث كند كه فرمود: «حمله ي قرآن عرفاء اهل بهشت مي باشند.» [10] و معلوم است مقصود از اين حمل، حمل معارف و علوم قرآن است كه نتيجه ي آن در آخرت آن است كه در عداد اهل معرفت و اصحاب قلوب است؛ چنانچه اگر حمل صورت آن كند بدون اتعاظ از مواعظ آن و تحمل معارف و حكم آن و عمل به احكام و سنن آن، مثل آن چنان است كه خداي تعالي فرمايد: مثل الذين حملوا التورية ثم لم يحملوها كمثل الحمار يحمل اسفارا. [11] .

و احاديث شريفه در شئون قرآن شريف و آداب آن بيش از آن است كه در اين مختصر بگنجد. والسلام علي محمد و آله.



[ صفحه 213]




پاورقي

[1] اصول كافي، ج 4، ص 394، «كتاب فضل القرآن»، باب 1، حديث 1.

[2] منبع پيشين.

[3] اصول كافي، ج 4، ص 400، «كتاب فضل القرآن»، باب 1، حديث 4.

[4] منبع پيشين، حديث 14.

[5] سمعه از اقسام ريا است و آن عبارت است از اينكه عبادت خود را به گوش مردم برساند براي جلب قلوب آنها.

[6] (طه / 126).

[7] عقاب الاعمال، ص 332، 337، 336.

[8] اصول كافي، ج 4، ص 400، «كتاب فضل القرآن»، باب 1، حديث 5.

[9] معاني الاخبار، ص 226، «باب معني الفقيه حقا»، حديث 1.

[10] معاني الاخبار، ص 323، «باب معني عرفاء اهل الجنة»، حديث 1. الخصال، ج 1، ص 28، «باب الواحد»، حديث 100.

[11] «مثل آنان كه تحمل تورات كرده و بدان عمل نكردند مثل حماري است كه بار كتابها بر پشت كشد.» (جمعه / 5).


بازگشت