تحريف قرآن به تنزل آن از غيب مطلق به شهادت مطلقه است و فهم حقيقت قرآن جز براي نبي ختمي و خلص از اوليا، حاصل نمي شود


يكي از آداب مهمه ي قرائت كتاب الهي، كه عارف و عامي در آن شركت



[ صفحه 181]



دارند و از آن نتايج حسنه حاصل شود و موجب نورانيت قلب و حيات باطن شود، «تعظيم» است. و آن موقوف به فهم عظمت و بزرگي و جلالت و كبرياي آن است. و اين معني گرچه به حسب حقيقت از نطاق بيان خارج و از طاقت بشر بيرون است، زيرا كه فهم عظمت هر چيز به فهم حقيقت آن است و حقيقت قرآن شريف الهي قبل از تنزل به منازل خلقيه و تطور به اطوار فعليه از شئون ذاتيه و حقايق علميه در حضرت واحديت است و آن حقيقت «كلام نفسي» است كه مقارعه ي ذاتيه در حضرات اسمائيه است. و اين حقيقت براي احدي حاصل نشود به علوم رسميه و نه به معارف قلبيه و نه به مكاشفه ي غيبيه مگر به مكاشفه ي تامه ي الهيه براي ذات مبارك نبي ختمي صلي الله عليه و آله در محفل انس «قاب قوسين» بلكه در خلوتگاه سر مقام «او ادني». و دست آمال عائله ي بشريه از آن كوتاه است مگر خلص از اولياء الله كه به حسب انوار معنويه و حقايق الهيه با روحانيت آن ذات مقدس مشترك و به واسطه ي تبعيت تامه فاني در آن حضرت شدند، كه علوم مكاشفه را بالوراثه از آن حضرت تلقي كنند و حقيقت قرآن به همان نورانيت و كمال كه در قلب مبارك آن حضرت تجلي كند به قلوب آنها منعكس شود بدون تنزل به منازل و تطور به اطوار؛ و آن قرآن بي تحريف و تغيير است و از كتاب وحي الهي كسي كه تحمل اين قرآن را مي تواند كند وجود شريف ولي الله مطلق، علي بن ابي طالب، عليه السلام [است]؛ و سايرين نتوانند اخذ اين حقيقت كنند مگر با تنزل از مقام غيب به موطن شهادت و تطور به اطوار ملكيه و تكسي به كسوه ي الفاظ و حروف دنياويه. و اين يكي از معاني «تحريف» است كه در جميع كتاب الهي و قرآن شريف واقع شده و تمام آيات شريفه با تحريف بلكه تحريفات بسيار، به حسب منازل و مراحلي كه از حضرت اسماء تا اخيره ي عوالم شهادت و ملك طي نموده، در دسترس بشر گذاشته شده. و عدد مراتب تحريف مطابق با عدد مراتب بطون قرآن است طابق النعل بالنعل؛ الا آن كه تحريف تنزل از غيب مطلق به شهادت مطلقه است به حسب مراتب عوالم، و بطون رجوع از شهادت مطلقه به غيب مطلق است. پس، مبدأ تحريف و مبدأ بطون متعاكس



[ صفحه 182]



است. و سالك الي الله به هر مرتبه از مراتب بطون كه نائل شد، از يك مرتبه تحريف تخلص پيدا كند؛ تا به بطون مطلق، كه بطن سابع است به حسب مراتب كليه كه رسيد، از تحريف مطلقا متخلص شود. پس، ممكن است قرآن شريف براي كسي محرف به جميع انواع تحريف باشد، و براي كسي به بعض مراتب، و براي كسي محرف نباشد، و ممكن است براي يك نفر در حالي محرف و در حالي غيرمحرف باشد، و در حالي محرف به بعض انواع تحريف باشد.


بازگشت