بعضي از مراتب اخلاص نيت و تصفيه ي عمل كه بر اهل الله لازم است


به طريق اجمال به طوري كه مناسب با وضع اين اوراق است

يكي از مراتب آن، تصفيه ي عمل است - چه عمل قلبي يا قالبي - از شائبه ي رضاي مخلوق و جلب قلوب آنها، چه براي محمدت يا براي منفعت يا براي غير آن. و در مقابل اين، اتيان عمل است ريائا. و اين رياء فقهي، و از همه ي مراتب ريا پست تر و صاحب آن از همه مرائي ها بي ارزش تر و خسيس تر است.

مرتبه دوم، تصفيه ي عمل است از حصول مقصودهاي دنيوي و مآرب زائله ي فانيه، گرچه داعي آن باشد كه خداي تعالي به واسطه ي اين عمل عنايت كند؛ مثل، خواندن نماز شب براي توسعه ي روزي، و اتيان صلوة اول ماه مثلا براي سلامت از آفات آن ماه، و دادن صدقات براي سلامتي، و ديگر مقصدهاي دنيوي. و اين مرتبه از اخلاص را بعضي از فقهاء عليهم الرحمة شرط صحت عبادات شمرده اند در صورتي كه اتيان عمل براي رسيدن به آن مقصود باشد. و اين، خلاف تحقيق است به حسب قواعد فقهيه؛ گرچه پيش اهل معرفت اين نماز را به هيچ وجه ارزشي نيست و مثل ساير كسبهاي مشروعه است، بلكه شايد از آن نيز كمتر باشد.

مرتبه ي سوم، تصفيه ي آن است از رسيدن به جنات جسمانيه و حور و قصور و امثال آن از لذات جسمانيه. و مقابل آن، عبادت اجيران است؛ چنانچه در روايات شريفه است. و اين نيز در نظر اهل الله چون ساير كسبها است، الا آن كه عمل اين كاسب اجرتش بيشتر و بالاتر است در صورتي كه قيام به امر كند و از مفسدات صوريه عمل را تخليص كند.

مرتبه ي چهارم، آن است كه عمل را تصفيه كند از خوف عقاب و عذابها [ي] جسماني موعود. و مقابل آن، عبادت عبيد است؛ چنانچه در



[ صفحه 165]



روايات است. [1] و اين عبادت نيز در نظر اصحاب قلوب قيمتي ندارد و از نطاق عبوديت الله خارج است. و در نظر اهل معرفت فرق نكند كه انسان عملي را بكند از خوف حدود و تعزيرات در دنيا، يا خوف عقاب و عذاب آخرتي، يا براي رسيدن به زنهاي دنيائي، يا براي رسيدن به زنهاي بهشتي، در اين كه هيچ يك براي خدا نيست، و داعي بر داعي امري است كه مطابق قواعد فقهيه عمل را از بطلان صوري خارج كند؛ ولي در بازار اهل معرفت اين متاع را ارزشي نباشد.

مرتبه ي پنجم، تصفيه ي عمل است از رسيدن به سعادات عقليه و لذات روحانيه ي دائمه ي ازليه ي ابديه و منسلك شدن در سلك كروبيين و منخرط شدن در جرگه ي عقول قادسه و ملائكه ي مقربين. و در مقابل آن، عمل نمودن براي اين مقصد است. و اين درجه گرچه درجه ي بزرگ و مقصد عالي مهمي است، و حكماء و محققين به اين مرتبه از سعادت خيلي اهميت دادند و براي او ارزش قائل شدند، ولي در مسلك اهل الله اين مرتبه نيز از نقصان سلوك و سالك آن نيز كاسب و از اجيران به شمار مي رود، گرچه در متجر و مكسب با سايرين فرقها دارد.

و در ازاء اين مرتبه كه مرتبه ي ششم است تصفيه ي آن است از خوف عدم وصول به اين لذات و حرمان از اين سعادات. و در مقابل، عمل براي اين مرتبه از خوف است. و اين نيز گرچه مرتبه ي عاليه اي است و از حد اشتهاي امثال نويسنده خارج است، ولي در نظر اهل الله اين نيز عبادت عبيد است و عبادت معلل است.

مرتبه ي هفتم، تصفيه ي آن است از وصول به لذات جمال الهي و رسيدن به بهجتهاي انوار سبحات غير متناهي كه عبارت از جنت لقاء، است. و اين مرتبه، يعني جنت لقاء از مهمات مقاصد اهل معرفت و اصحاب قلوب است



[ صفحه 166]



ودست آمال نوع از آن كوتاه است، و اوحدي از اهل معرفت به سعادت اين شرف مشرفند، و اهل حب و جذبه از كمل اهل الله و اصفياء الله هستند؛ و لكن اين كمال مرتبه ي كمل اهل الله نيست، بلكه از مقامات معمولي سرشار آنها است. و اين كه در ادعيه، مثل مناجات شعبانيه، حضرت اميرالمؤمنين و اولاد طاهرينش اين مرتبه را خواسته يا اشاره به داشتن آن نموده، نه آن كه مقامات آنها منحصر به همين مرتبه است؛ چنانچه مرتبه ي هشتم كه در ازاء اين مرتبه است و آن عبارت است از تصفيه ي عمل از خوف فراق نيز از كمال مقامات كمل نيست، و اين كه جناب اميرالمؤمنين كيف اصبر علي فراقك [2] گويد از مقامات معمولي سرشار او و مثل او است.

بالجمله، تصفيه ي عمل از اين دو مرتبه نيز در نزد اهل الله لازم است، و عمل با آن معلل و از حظوظ نفسانيه خارج نيست؛ و اين كمال خلوص است. و پس از اين، مراتب ديگري است كه از حدود خلوص خارج و در تحت ميزان توحيد و تجريد و ولايت است كه بيان آن اينجا مناسب نيست.


پاورقي

[1] از جمله وسائل الشيعة، ج 1، ص 45، «ابواب مقدمة العبادات»، روايات باب 9. و نيز اصول كافي، ج 3، ص 131، «كتاب الايمان و الكفر»، «باب العبادة»، روايت 5.

[2] مصباح المتهجد، ص 778، «دعاي كميل».


بازگشت