علاج مرض وسواس


و براي علاج اين مصيبت وداء عضال چاره اي نيست جز آن كه قدري تفكر كند در اين امور كه ذكر شد و مقايسه كند عمل خود را با عمل نوع متدينين و علماء و فقهاء رضوان الله عليهم؛ و اگر خود را مخالف با آنها ديد ارغام انف شيطان كند و بي اعتنائي به آن پليد نمايد. و چند مرتبه كه شيطان وسوسه كرد كه عملت باطل است، جواب دهد كه اگر عمل همه ي فقهاء امت باطل شد، عمل من نيز باطل باشد. اميد است چندي كه مخالفت شيطان نمود و در ضمن



[ صفحه 160]



به حق تعالي با عجز و نياز از شر او پناه برد، اين مرض رفع شود و شيطان چشم طمعش از او بريده گردد؛ چنانچه براي دفع كثرت شك، كه آن نيز از القائات شيطان است، در روايات شريفه همين دستور را دادند:

در كافي شريف سند به حضرت باقرالعلوم عليه السلام رساند كه گفت: «وقتي كه زياد شد شكت در نماز، ممضي دار نماز را، يعني اعتنا به آن مكن، اميد است كه رها كند تو را؛ همانا اين نيست مگر از شيطان.» [1] .

و در روايت ديگر است كه حضرت باقر يا حضرت صادق عليهماالسلام مي فرمايند: «عادت ندهيد شيطان را به خودتان به شكستن نماز، پس به طمع بيندازيد او را؛ زيرا كه شيطان پليد است معتاد است به آنچه عادت داده شد.»

زراره گويد كه فرمود: «همانا مي خواهد آن خبيث كه اطاعت شود، پس وقتي كه عصيان شد، عود نمي كند به كسي از شماها.» [2] .

و اين از معالجات مهمه است در جميع اموري كه از القائات شيطان است و از دعابه هاي واهمه ي شيطانيه است. و در احاديث شريفه ادعيه نيز دستور داده اند، هر كس خواهد به وسائل و مستدرك آن در اواخر كتاب خلل رجوع كند.


پاورقي

[1] فروع كافي، ج 3، ص 359، «كتاب الصلوة»، «باب من شك في صلاته...»، حديث 8.

[2] منبع پيشين، حديث 2.


بازگشت