آداب حضور و آثار مراعات آنها در قلوب ما


پس، ادب حضور براي ما آن است كه در اول امر چون از مرتبه ي حس و ظاهر تجاوز ننموديم و جز عظمت و جلالت دنيايي چيزي در نظر نداريم و از عظمتهاي غيبيه ي الهيه بي خبر هستيم، محضر حق را بايد چون محضر سلطاني عظيم الشأن كه قلب عظمت او را ادراك كرده بدانيم؛ و به قلب خود بفهمانيم كه همه ي عظمتها و جلال و كبرياها جلوه اي از عظمت عالم ملكوت است كه تنزل كرده در اين عالم، و عالم ملكوت در جنب عوالم غيبيه قدر محسوسي ندارد. پس به قلب بفهمانيم كه عالم محضر مقدس حق است و حق تعالي حاضر در جميع امكنه و احياز است؛ و خصوصا نماز كه اذن خاص حضور است و ميعاد مخصوص ملاقات و مراوده ي با حضرت احديت است. پس، چون قلب را مستشعر به عظمت و حضور كرديم و لو اينكه در اول امر با تكلف باشد، ولي كم كم قلب انس مي گيرد و اين مجاز حقيقت پيدا مي كند. پس، چون به آداب صوريه ي معامله با مالك الملوك و سلطان السلاطين قيام نموديم و ادبهاي حضور ظاهري را به جا آورديم، در دل نيز تأثير حاصل شود و قلب استشعار عظمت نمايد و كم كم به نتايج مطلوبه انسان برسد. و همينطور راجع به اثاره ي حب و عشق كه آن نيز با تحصيل و رياضت حاصل شود.

پس، در اول امر رحمتهاي صوريه و الطاف حسيه حق تعالي را به قلب وانمود بايد كرد و مقام رحمانيت و رحيميت و منعميت را به قلب رساند تا كم كم قلب انس گيرد و از ظاهر به باطن اثر حاصل آيد و مملكت باطن از آثار جمال نوراني گردد و نتايج مطلوبه حاصل شود. و انسان اگر قيام به امر كند و



[ صفحه 125]



جهاد در راه خدا نمايد، حق تعالي از او دستگيري فرمايد و او را از ظلمات عالم طبيعت به يد غيبي نجات دهد، و ارض مظلمه ي قلب او را به نور جمال خود روشن فرمايد و او را مبدل به سموات روحيه فرمايد. و من يقترف حسنة نزد له فيها حسنا ان الله غفور شكور. [1] .


پاورقي

[1] «هر كس كار نيكي انجام دهد ما به نيكي كار او مي افزاييم، همانا خدا بسيار آمرزنده و شكرگزارنده است.» (شوري /23).


بازگشت