اندرز به خواننده و هشدار نسبت به مكايد و وساوس مختلفه ي شيطان و نفس اماره


بالجمله، اي قاري محترم كه اين اوراق را مطالعه مي كني، مثل نويسنده خالي از همه ي انوار و تهي دست از همه ي اعمال صالحه و گرفتار هواهاي نفسانيه مباش؛ تو به حال خود رحمي كن و از عمر خود نتيجه اي حاصل كن؛ دقت در حال انبياء و اولياء كمل كن و اشتهاهاي كاذب و وعده هاي شيطان را پشت پا زن؛ مغرور گول شيطان مباش و فريب نفس اماره مخور كه تدليس اينها بسيار دقيق است و هر امر باطلي را به صورت حق به انسان تعميه مي كنند و انسان را فريب مي دهند. گاهي به اميد توبه در آخر عمر انسان را به شقاوت مي كشانند، با آن كه توبه در آخر عمر و تراكم ظلمات معاصي و بسياري مظالم عباد و حقوق الله امري است بسيار صعب و مشكل. امروز كه اراده ي انسان قوت دارد و قواي جواني برقرار است و درخت معصيت برومند نيست و سلطنت شيطان در نفس مستحكم نشده و نفس جديد العهد به ملكوت و قريب الافق به فطرت الله است و شرايط حصول و قبول توبه سهل است، نمي گذارند انسان قيام به توبه كند و اين درخت سست را ريشه كن و سلطنت غير مستقل را منقرض نمايد، وعده ي ايام پيري را مي دهند كه به عكس اين، اراده ضعيف و قوا ناتوان و درخت معاصي گوناگون كهن و برومند و سلطنت ابليس



[ صفحه 36]



در ظاهر و باطن مستقل و مستقر شده و الفت به طبيعت شديد و بعد از ملكوت زياد و نور فطرت خاموش و منطفي گرديده و شرايط توبه سخت و ناگوار شده است؛ اين نيست جز غرور.

و گاهي به وعده ي شفاعت شافعين عليهم السلام انسان را از ساحت قدس آنها دور و از شفاعت آنها مهجور مي نمايند، زيرا كه انغمار در گناهان كم كم قلب را سياه و منكوس كند و انسان را به سوء عاقبت منجر نمايد. و طمع شيطان از انسان دزديدن ايمان است؛ دخول در گناهان را مقدمه ي آن قرار مي دهد تا به نتيجه ي مطلوبه برسد. انسان اگر طمع شفاعت دارد، بايد در اين عالم با سعي و كوشش رابطه ي بين خود و شفعاي خود را حفظ كند و قدري تفكر در حال شافعان محشر نمايد كه حال آنها در عبادت و رياضت به كجا رسيده بود. فرضا كه شما باايمان از دنيا برويد، ولي اگر بار گناهان و مظالم سنگين باشد ممكن است در عذابهاي گوناگون برزخ و قبر از شما شفاعت نشود؛ چنانچه از حضرت صادق منقول است كه «برزخ شما با خودتان است.» [1] و عذابهاي برزخ طرف قياس با عذابهاي اين جا نيست، و طول مدت برزخ را جز خدا كسي نداند، شايد ميليون ميليونها سال طول كشد. و ممكن است در قيامت نيز پس از مدتهاي طولاني و عذابهاي گوناگون طاقت فرسا شفاعت نصيب ما شود، چنانچه در احاديث نيز اين معني وارد است. [2] .

پس، غرور شيطان انسان را از عمل صالح بازدارد و انسان را يا بي ايمان يا با بارهاي سنگين از دنيا ببرد و به شقاوت و بدبختي گرفتار كند. و گاهي با وعده ي رحمت واسعه ي ارحم الراحمين دست انسان را از دامن رحمت كوتاه كند؛ غافل از آن كه اين همه بعث رسل و ارسال كتب و فروفرستادن فرشتگان و وحي و الهام به پيغمبران و راهنمايي طريق حق، از رحمت ارحم الراحمين است. عالم را رحمت واسعه ي حق فروگرفته و ما در لب چشمه ي



[ صفحه 37]



حيوان از تشنگي به هلاكت مي رسيم.

بزرگتر رحمتهاي الهي قرآن است؛ تو اگر به رحمت ارحم الراحمين طمع داري و آرزوي رحمت واسعه داري، از اين رحمت واسعه استفاده كن. طريق وصول به سعادت را باز نموده و چاه را از راه روشن فرموده. تو خود به پاي خود در چاه مي افتي و از راه معوج مي شوي، رحمت را چه نقصاني است؟ اگر ممكن بود طريق خير و سعادت را به مردم به طور ديگر نشان بدهند، مي دادند، به موجب وسعت رحمت؛ و اگر ممكن بود اكراها مردم را به سعادت برسانند مي رساندند؛ لكن هيهات! راه آخرت راهي است كه جز با قدم اختيار نمي توان آن را پيمود؛ سعادت با زور حاصل نشود؛ فضيلت و عمل صالح بدون اختيار فضيلت نيست و عمل صالح نمي باشد؛ و شايد معني آيه ي شريفه ي لا اكراه في الدين نيز همين باشد.

بلي، آنچه در آن، اعمال اكراه و اجبار مي توان نمود صورت دين الهي است نه حقيقت آن. انبياء عليهم السلام مأمور بودند كه صورت را با هر طور ممكن است تحميل مردم كنند تا صورت عالم صورت عدل الهي شود و مردم را ارشاد به باطن نمايند تا مردم به قدم خود آن را بپيمايند و به سعادت برسند.

بالجمله، اين نيز از غرور شيطان است كه دست انسان را با طمع رحمت از رحمت كوتاه كند.


پاورقي

[1] اين معني از روايت عمرو بن يزيد در فروع كافي، ج 3، ص 242، و علم اليقين، ج 2، ص 1051، استفاده مي شود.

[2] از جمله در بحارالانوار، ج 8،ص 362، «كتاب العدل و المعاد»، باب 12، حديث 35 و 36.


بازگشت