اثر شهادت در حال نماز


سردار عليرضا عظيمي، رئيس تحقيق و بازرسي نيروي زميني سپاه، نقل مي كند: روزهاي اول انقلاب، در منطقه ي بلوچستان در پايگاه «ميرجاوه بوديم و فرمانده مان هم يكي از بچه هاي اصفهان به نام اكبري بود.

او برخورد خيلي خوبي با مردم داشت. در مدت كوتاهي توانسته بود محبوبيت زيادي ميان مردم به دست آورد و اين را اشرار نمي توانستند تحمل كنند. كسي را فرستادند ميان ما، براي خبرچيني و كارهاي ديگر.

آن روز نماز جماعت به امامت دوست خوبمان اكبري برپا شد و بسيار شلوغ هم شده بود. در سجده بوديم كه صداي رگبار اسلحه اي آمد.

اسلحه ي همان مرد نفوذي بود كه به سوي اكبري نشانه رفته بود.

اكبري خونين بر سجاده اش افتاد. دشمن گمان كرد كه با اين كار مي تواند موفق شود.

اما با شهيد شدن اكبري، آن كساني كه فكر مي كردند پاسدارها نماز نمي خوانند و مسلمان نيستند، با چشم خودشان عظمت روح بزرگشان را ديدند، و همين امر باعث شد كه بتوانيم در طول جنگ، از نيروهاي بومي بلوچستان، لشكري از عشاير تشكيل بدهيم. [1] .



[ صفحه 66]




پاورقي

[1] پيشاني و خاك، ص 13.


بازگشت