وظايف حكومت جهت اقامه نماز


حكومت اسلامي موظف است زمينه و محيط سالم را در جامعه فراهم نمايد تا جوانان متربي به تربيت ديني آنان پرورش يابند. هم چنين است نقش امامان جماعت در نظام اسلامي كه انتخاب آنان با حكومت است.

امام علي(ع) در فرمان الهي و سياسي خود به محمد بن ابي بكر در مورد نماز مي فرمايد: «... آن گاه بنگر كه نمازت چگونه است؛ زيرا تو پيش نمازي و هيچ پيش نمازي نباشد كه براي مردمي نماز بخواند و در نماز آنان عيب و تقصيري باشد مگر آن كه گناه همه آن ها بر گردن او خواهد بود؛ ولي ثواب آنان چيزي كم نشود و پيش نماز، نماز را بدون نقص به پايان نبرد مگر آن كه مانند مأمومين ثواب نصيبش گردد.» [1] .

در اين گفتار، امام(ع) نظام ديني و حاكمان آن را مسئول اقامه نماز در جامعه معرفي مي نمايد و به تبع آن نيز وظيفه اي را برعهده آنان قرار مي دهد كه عبارت است از: ترغيب جامعه به اقامه نماز. ايشان در پايان فرمان الهي و سياسي شان به مالك اشتر نيز فرموده اند: «ازجمله



[ صفحه 142]



سفارش هاي پيامبر به من، سفارش به گزاردن نماز... بود.» [2] .

اين سفارش پيامبر به اميرالمؤمنين، اشاره به جايگاه مسئولان حكومت ديني در قبال تشويق و ترغيب به اقامه نماز در جامعه دارد و اين كه نظام اسلامي و حاكمان آن موظفند علماً و عملاً راه ها و فرآيندهاي مربوط به اقامه نماز را در جامعه، در هر عصري بيابند و در جهت توفيق روزافزون و ترغيب به اقامه نماز قدم بردارند.

براين اساس، مسئوليت سنگيني در اين زمينه بر عهده ي حاكم اسلامي است تا در برخورد با مردم، علاوه بر اين كه مسئول امرار معاش و زندگي و اقتصاد آنان است متصدي يك رشته اوامر مهم ديگر نيز هست كه ازجمله آنان، توجه به تربيت و اصول ديني و عبادي آنان است. [3] .

امام علي(ع) در يكي از خطبه هاي ديگر مي فرمايد:«اما حق شما بر من آن است كه از خيرخواهي شما دريغ نورزم و بيت المال را در ميان شما عادلانه تقسيم كنم و شما را آموزش دهم تا از جهل و ناداني نجات يابيد و تربيت تان كنم تا آداب فرا گيريد» [4] .

پس اگر حاكم شرع به اين سفارشات پيشوايان و بزرگان دين عمل نمود، جايگاه او در جامعه مشخص مي شود. و نقش به سزائي نيز در جامعه به جا مي گذارد. در چنين جامعه اي ما شاهد جوانان تربيت يافته و تعليم ديده ديني خواهيم بود.



[ صفحه 143]




پاورقي

[1] ابومحمد حرّاني؛ تحف العقول، ترجمه ي صادق حسن زاده، ص 2990.

[2] ابومحمد حرّاني؛ تحف العقول، ترجمه ي صادق حسن زاده، ص 245.

[3] مجموعه روايات جوان؛ به نقل از شرح نهج البلاغه، ج 20، ص 333.

[4] نهج البلاغه، ترجمه ي محمد دشتي، ص 88 و 87.


بازگشت