تربيت ديني


از تعريف دين در مباحث گذشته فهميديم كه وجود دين، بازدارنده انسان ها از بدي ها و انحرافات اخلاقي و نفساني در زمينه هاي فردي و اجتماعي است.

اگر اصل وجود انساني به تربيت ديني آموخته شود، مي تواند شكوفا شود و استعدادهاي بالقوه آدمي را در جهت رستگاري به ظهور برساند.

تربيت ديني، غرايز و نيازهاي آدمي را در جهت هدايت الهي منطبق با فطرت، ارضا مي كند.

حضرت امام خميني(ره) در اين زمينه مي فرمايند:«بايد توجه داشته باشيد كه اين بچه ها كه پيش شما (والدين و مربيان) تربيت مي شوند، تربيت ديني شوند؛ تربيت اخلاقي بشوند. اگر يك بچه ي متدين را شما



[ صفحه 103]



تحويل جامعه بدهيد، يك وقت مي بينيد كه همين يك بچه متدين متعهد، يك جامعه اي را اصلاح مي كند». [1] .

پس تربيت ديني، استوار كردن دين و تعاليم الهي در نفس انسان و اجتماع است و اگر دين در نفس انسان پايگاه استواري بيابد، او را به حد اعتدال مي رساند و حركت او را به سوي كمال تسهيل مي كند.

براين اساس، در تربيت ديني مساعد نمودن زمينه براي رشد فكري، عاطفي و انفعالي انسان، او را براي دنيا و آخرت آماده مي كند و به همين دليل گفته مي شود كه تربيت ديني با تمدن همگامي دارد.

تربيت ديني، به عقل جايگاه خاص مي بخشد و فرهنگ را غني مي سازد. اگر نگاهي به تاريخ سير تمدن ها و فرهنگ ها بياندازيم در مي يابيم كه همه آن ها از سرچشمه ي دين سيراب شده اند و توانسته اند مسير رشد و كمال خود را طي كنند. هرگاه نيز كه تمدن ها و فرهنگ ها خود را از وحي دور نگه داشته اند، انسان ها را به سراشيبي سقوط، فلاكت، نابودي و هلاكت كشانيده اند.

در اين گفتار به نكاتي پيرامون آشنايي با شرايط، زمينه ها و عوامل مؤثر در تربيت از ديدگاه متون ديني مي پردازيم و در واقع، با بيان نكاتي كه از متن دستورات و آئين اسلام برداشت شده، زمينه هاي مناسب تربيت ديني را داشتن پيشينه اي سالم سرشت و فطرت پاك و مستعد و آماده مي دانيم و اهداف تربيتي را بيان مي نماييم.

بايد بر اين نكته تاكيد كنيم كه اسلام در واقع با سفارش هاي خود، خواسته است همه زمينه هاي لازم براي رسيدن به سعادت و كمال را در انسان مسلمان فراهم آورد.



[ صفحه 104]




پاورقي

[1] موسوي خميني، روح الله؛ صحيفه نور، ج 7، ص 76.


بازگشت