مسئوليت والدين


مسئوليت والدين در آموزش و وادار كردن فرزندان به نماز، نقش بسيار جدي در گرايش جوانان به نماز دارد. اين آموزش و تأكيد را بايد از همان اوايل كودكي آغاز نمود تا به مرور زمان، عادت به نماز و عبادات ديگر در آنان پيدا شود. گرچه نماز، به هنگام بلوغ بر انسان واجب مي شود ولي بايد قبل از آن آموزش هاي لازم را در اين زمينه ديده باشد و تمرينات اوليه را انجام داده باشد تا وقتي به سن تكليف رسيد، ديگر نماز براي او سخت و دشوار نباشد.

يكي از اصحاب امام صادق(ع) به نام «معاويه بن وهب» از امام پرسيد:



[ صفحه 98]



«در چه سني فرزند را وادار به نماز كنيم» فرمودند: «در سن 6 الي 7 سالگي» [1] .

از اين فرمايش امام فهميده مي شود كه مسئوليت خطير والدين در آموزش نماز فرزندان و هم چنين در مورد زمان آموزش نماز، از همان دوران كودكي آغاز شود.

در احاديث و آيات قرآن نيز مسايلي در ارتباط با نماز در خانواده و دعوت اعضاي خانواده به نماز و استمرار اين امر ديده مي شود كه همگي بيان گر مسئوليت والدين در فراهم سازي زمينه هاي جذب و گرايش جوانان به نماز است.

در سوره مريم نماز اين چنين مورد سفارش قرار گرفته است:

«وَ كانَ يَأْمُرُ اَهْلَهُ بِالصَّلوةِ... وَ كانَ عَنْدَ رَبِّهِ مَرْضّياً» «و خاندان خود را به نماز.... فرمان مي داد و همواره نزد پروردگارش پسنديده رفتار بود.» [2] .

در سوره مريم، خداوند به شرح حال انبياي گذشته و فضايل و صفات ارزنده اي كه داشته اند پرداخته است نظر اين آيه كه به يكي از خصوصيات بارز حضرت اسماعيل اشاره دارد و فرمان و سفارش خاندان خود به نماز است و مراد از اهل خانواده اش، فرزندان و خويشانش مي باشند. [3] .

ازجمله «كان يأمر» نيز استنباط مي شود كه حضرت اسماعيل در فرمان دادن خانواده اش به نماز استمرار داشته است.

اين روش يك روش اساسي در تشويق و ترغيب فرزندان (شامل



[ صفحه 99]



كودكان، نوجوانان و جوانان) به نماز است كه خداوند در قرآن به عنوان يك رفتار پسنديده براي حضرت اسماعيل(ع) نقل مي فرمايد و مي تواند براي همه پدران و مادران الگو و سرمشق باشد.

با توجه به مباحثي كه در گذشته به آن ها اشاره كرديم و مباحث آينده و نيز خصوصيات نوجوانان و جوانان به لحاظ شرايط سني و غيره در مي يابيم كه جوانان از برخي امور مهم دچار غفلت مي شوند و اگر يادآوري مستمر و پيوسته براي آن ها نباشد و با روش و اسلوب صحيح موضوع، پي گرفته نشود، مسلماً نتيجه مطلوب گرفته نخواهد شد.

ازجمله «وكان عند ربّه مرضياً»؛ استفاده مي شود كه اين توجه دادن به نماز، با روش پسنديده و مناسب روحيه آنان انجام مي شده است؛ نه آنطور كه برخي والدين با روش هاي غلط و تذكرات ناپسند و با عصبانيت و توهين و تحقير انجام مي دهند. در نتيجه گيري از اين آيه به اين نكات مي رسيم:

1. پدران و مادران بايد فرزندان خود را پيوسته به نماز سفارش نمايند.

2. روش صحيح و الگوي آنان در اين مورد بايد قرآن باشد.

3. سفارشات و تأكيدات بايد همراه با احترام و محبت و دل سوزي خوشايند براي نوجوانان و جوانان باشد. در اين زمينه توجه به مسايل زير مهم است:

الف. از مسايل بسيار مهم امروز، ايجاد احساس خوشايند و دل پذيري در برنامه هاي ديني است. دانشمندان علم تربيت و روان شناسان بر اين باورند كه براي تقويت گرايش نوجوانان و جوانان به مسايل ديني و مذهبي ازجمله نماز، يكي از بهترين راه ها، ايجاد همين احساس است كه امر مورد توصيه، امري خوشايند است.



[ صفحه 100]



«كودكان و نوجوانان در يادگيري و كسب عادت مطلوب، بيش از آن كه متأثر از زبان منطق و استدلال باشند وجودشان مملو از عواطف و احساسات بوده و مستعد پذيرش از طريق زبان مهر و محبتند؛ با ايجاد اين احساس، يادگيري رفتارهاي مطلوب و پيدايش انگيزه هاي همانندسازي و اتصاف به صفات و الگوهاي دل خواه فراهم مي گردد». [4] .

پس ايجاد انگيزه در جوانان و نوجوانان، بايد از همان دوران كودكي آغاز شود؛ آن هم با كلمات محبت آميز. بارزترين سبك آن هم در قرآن كريم و از زبان لقمان حكيم به فرزندش آمده است كه مي فرمايد:

«يَا بُنَيَّ! أَقِمِ الصَلَوةَ»؛ «پسرم! نماز را برپا دار. [5]

در اين آيه، لقمان حكيم صريحاً فرزندش را سفارش به نماز نموده است و نكته حائز اهميت در اين آيه به كار بردن (يا بني) است كه حكايت از محبت و مهرباني و دل سوزي دارد كه اين بهترين روش و مؤثرترين راه براي تأثير نصيحت و پند و جذب نوجوانان و جوانان به رفتارهاي پسنديده است.

«به كار بردن «يابني» به صورت اسم تصغير در اين جا، براي دل سوزي و محبت است نه براي تحقير و كوچك شمردن» [6] .

پس نتيجه مي گيريم كه با توجه به لحن آيه، سفارش و نصيحت به فرزندان اگر همراه با محبت و مهرباني و دل سوزي باشد، پذيرش بهتر و همراه اطاعت خواهد بود؛ اما اگر با سرزنش يا تحكيم و زور همراه باشد،



[ صفحه 101]



نوجوانان و جوانان را به جبهه گيري و مقاومت واخواهد داشت و نتيجه مطلوب حاصل نخواهد شد.

ب. استمرار بر نماز: مسئله مهم در مورد نماز، تنها جذب و گرايش نيست بلكه ادامه و استمرار بر آن نيز يكي از ركن هاي اصلي است. در قرآن، خداوند به پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) امر مي فرمايد: «وَأمُرْ اَهْلَكَ بِالصَّلوةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَيْها [7] »؛ «اي پيامبر! خانواده خود را به نماز فرمان ده و بر انجام آن شكيبا باش.»

در تفسير اين آيه و زمان نزول آن بين مفسرين بزرگ قرآن اختلاف نظر است. برخي از آنان من جمله صاحب مجمع البيان روايت ذيل را در تفسير آن آورده اند:

ابوسعيد خضري روايت كرده: «وقتي اين آيه نازل شد، رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) به مدت نه ماه هنگام هر نماز مي آمد به خانه علي(ع) و فاطمه (س) و مي فرمود: «الصلوة (نماز)؛ خدا شما را رحمت كند» و آيه شريفه تطهير را مي خواند». [8] .

اين روايت دلالت بر اين مطلب دارد كه پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) خانواده خود را به نماز دعوت نموده و در اين كار دقت و توجه جدي داشته تا استمرار اين امر، مورد تاكيد قرار گيرد؛ چرا كه نماز بدون استمرار، عبادتي است كه اثر چنداني بر آن مترتب نيست.



[ صفحه 102]




پاورقي

[1] كافي، ج 2 ص 12.

[2] سوره ي مريم، آيه ي 55، ترجمه ي فلادوند، مهدي.

[3] 4طباطبايي، محمدحسين؛ تفسيرالميزان، ج 14، ص 63.

[4] افروز، غلامعلي؛ روش هاي پرورش احساس مذهبي نماز در كودكان و نوجوانان، ص 12.

[5] سوره ي لقمان، آيه ي 17، ترجمه ي آيت الله مكارم شيرازي.

[6] طبرسي، مجمع البيان، ج 4، ص 319.

[7] سوره ي طه، آيه ي 132، ترجمه ي آيت الله مكارم شيرازي.

[8] طبرسي، مجمع البيان، ج 4، ص 37.


بازگشت