نقش دوستان


جوانان، بيش تر دنبال هم نشيني با دوستان هستند و تا حدّي از خانواده فاصله مي گيرند و روي به دوست مي آورند.

پدران و مادران نمي توانند جاي دوستان را بگيرند بلكه فقط مي توانند براي فرزند در اين دوره سني، مشاور خوبي باشند. آن ها حتي اگر خيلي هم با فرزند خويش دوست باشند بازهم نمي توانند براي او جاي همبازي و هم سخن را پركنند.

از نظر اسلام، دوستي و معاشرت نفي نشده است. در اصول كافي در مورد دوستي و معاشرت، به دو گروه انسان اشاره شده است: «اول، كساني كه نبايد با آن ها دوستي و معاشرت كرد. دوم، كساني كه واجب است دوست و هم نشين انسان باشند. [1] ».

«نقش دوست و هم نشين در سرنوشت انسان به حدي است كه رسول اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) مي فرمايند: «المرء علي دين خليله و قرينه» [2] .

مولا علي(ع) نيز در مورد دوستان مي فرمايد: «لاتسئل عن المرء و سئل عن قرينه» [3] براي شناخت شخصيت افراد احتياج به بررسي و مطالعه آنان نيست؛ با بررسي دوستان آن ها مي توان به خلقيات آن ها پي برد زيرا هركس بر اساس روحيات خود، دوست خود را گزينش مي كند.

در قرآن كريم نيز راجع به دوستان فاسد آمده است: «يَا وَيْلَتَي لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلاَناً خَلِيلاً» [4] «واي بر من! كاش با فلاني دوستي نكرده بودم.»



[ صفحه 47]



با توجه به اين كه جوانان در انتخاب دوست و رفيق براساس نياز فطري عمل مي كنند، دو ويژگي عمده در آنان ديده مي شود:

1 - دوستان غالباً شناخت كافي و كامل از هم ندارند و به راحتي يا از محيط درس و يا از محيط زندگي و يا كار طرح دوستي ريخته مي شود.

2 - دوستان به آساني از همديگر اثر مي پذيرند.

امام علي(ع) مي فرمايد: «هركس بدون سنجش با كسي دوستي كند، به ناچار با فاسدان هم نشين مي شود» [5] .

حديثي جامع و كامل از امام صادق(ع) راجع به اين كه چه كسي را براي خويش دوست قرار دهيم وجود دارد. ايشان مي فرمايد: «دوستي، داراي مشخصاتي است كه هركس آن مشخّصات را به طور كامل نداشته باشد، او را دوست كامل محسوب نكن و هركس هيچ يك از اين مشخصات را ندارد، هيچ گونه دوستي با او نداشته باش:

1 - در نهان و آشكار با تو يك گونه باشد

2 - خوبي تو را خوبي خودش و بدي تو را بدي خوش بداند

3 - مال و منال، در دوستي اش با تو اثر نگذارد

4 - از توان خود براي تو مضايقه نكند

5 - در سختي ها، تو را تنها نگذارد [6] .


پاورقي

[1] مرحوم كليني، اصول كافي، ج 6، ص 491 با ترجمه ي آيت الله محمدباقر كمره اي.

[2] حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج 8، ص 430.

[3] نهج البلاغه، ماده قرين، پاينده ابوالقاسم، نهج الفصاحه، ح 3077.

[4] سوره ي فرقان، آيه ي 28؛ ترجمه آيت اللّه مكارم شيرازي.

[5] غررالحكم، ص 416، ح 9496.

[6] امالي، شيخ صدوق، ص 397.


بازگشت