تعريف اصطلاحي شخصيت


دانشمندان تعاريف گوناگوني از شخصيت ارايه كرده اند كه به عنوان نمونه به دو تعريف اشاره مي كنيم:

«شخصيت، تكامل يافتن صفات مشخص در خلق شخص همگام با تكامل ساختار بدن، رفتار، توجّهات، توانمندي او، امكانات و كليّه جهات و مواردي است كه به عنوان جنبه تكامل و كمال شناخته شده است.» [1] .

اصطلاح «شخصيت» عبارت است از تمامي سيستم تمايلات نسبتاً پايدار رواني و جسمي هر فرد؛ تمايلاتي كه نحوه تطابق وي را نسبت به محيط رواني، اجتماعي و مادّي معين مي سازد.» [2] .

روان شناسان دو راه را براي بررسي شخصيت در نظر گرفته اند:

1. از راه بررسي خصوصيات ظاهري افراد.

2. از راه تمايلات پنهاني كه مي توان آن ها را بر حسب غرايز، نيازها، ساختمان بدني، مكانيسم و نظاير آن ها توصيف نمود. [3] .

بعضي از روان شناسان، شخصيت را از جنبه هاي بيوشيميايي و فيزيولوژيكي كنش انسان مطالعه مي كنند و از روش هاي مناسب براي پژوهش در اين زمينه ها سود مي جويند. [4] .

گروهي ديگر از روان شناسان در مطالعه شخصيتِ افراد، به رفتار مشهود آن ها توجه مي كنند. [5] و بعضي ديگر، شخصيت را با توجه به



[ صفحه 23]



ويژگي هايي چون فرايندهاي ناهشياري تعريف مي كنند كه به طور مستقيم قابل مشاهده نيست و بايد از رفتار استنباط شود. [6] .

با اين تعاريف مشخص مي شود كه تعريف معين و واحدي از شخصيت كه مورد توافق همگان باشد نداريم.

اما مي توان وجه مشترك تمام تعاريف را اين گونه بيان كرد:

«شخصيت عبارت است از مجموعه ويژگيهاي جسمي، رواني و رفتاري كه هر فرد را از افراد ديگر متمايز مي نمايد.»


پاورقي

[1] يادگاري، عبدالمهدي و عاقل فاخر؛ فرهنگ روان شناسي، ص 147.

[2] پورافكاري، نصرت الله؛ فرهنگ جامع روان شناسي روان پزشكي انگليسي - فارسي، ج 2، ص 1106.

[3] جمال فر، سياوش؛ روان شناسي شخصيت، ص 12.

[4] جوادي، محمدجعفر و كديور، پروين؛ روان شناسي شخصيت، ص 6.

[5] جوادي، محمدجعفر و كديور، پروين؛ روان شناسي شخصيت، ص 6.

[6] جوادي، محمدجعفر و كديور، پروين؛ روان شناسي شخصيت، ص 6.


بازگشت