حرف (د)


دادگر، رضا استان: آذربايجان غربي

عنوان اثر: نماز؛ كارخانه ي انسان سازي شهرستان: خوي

موضوع: نقش نماز در هويّت يابي انسان مسلمان تاريخ تولّد: 1363

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

اين پژوهش در 4 بخش، تنظيم شده است:

بخش اوّل؛ اهمّيّت نماز

بخش دوم؛ آثار نماز

بخش سوّم؛ نماز؛ معراج مؤمن

بخش چهارم؛ جنبه ي اجتماعي نماز

«نماز؛ كارخانه ي انسان سازي» با الهام و بهره گيري از رساله ي احكام جبهه، محراب عشق، پرتوي از اسرار نماز، تفسير نمونه، و برخي منابع ديگر، به رشته ي تحرير درآمده، موضوعاتي هم چون سيماي نماز در قرآن، نماز در روايات، نقش نماز، حقيقت نماز، نماز جماعت، صفات نمازگزاران، آثار و بركات دنيوي نماز جماعت، و آثار و بركات اخروي نماز جماعت را در بر مي گيرد.

«نماز، اظهار بندگي و اداي سپاس به درگاه آن بي همتاي بخشنده و تواناي مهرباني است كه به ما لطف دارد و كمال ما را مي خواهد. نماز- اگر آن گونه كه بايد باشد- روزي پنج بار، ما را در آستان عظمت خدا بنشاند، ديگر شيطان، طمع در به گناه افكندن ما نخواهد بست. نمازگزار، بيمه ي الهي شده است. جامعه ي نمازخوان، مصون از بسياري فسادها و تبهكاري هاست.»

اين پژوهش با مقدّمه اي كوتاه آغاز مي شود و با فهرست منابع و تقدير و تشكّر مؤلّف از ستاد اقامه ي نماز، والدين و خواهر ارجمندش، و نيز مسؤول ستاد اقامه ي نماز شهرستان خوي، پايان مي يابد.



[ صفحه 104]



دارابي، سيّده ليلا استان:تهران

عنوان اثر: حَصور شهرستان: كرج

موضوع: گوناگون تاريخ تولّد: 1358

قالب: داستان بلند ميزان تحصيلات: كارداني

---

«شب بود. سكوت، مانند حاكمي ظالم، شب را دربند كرده بود و تنها باد مي توانست زوزه كشان در پيچ و خم كوچه ها گم شود. شبي بود سرد و ظلماني. نه ستاره اي در آسمان ديده مي شد و نه ماه مي درخشيد و خياباني سرشار از وحشت و اضطراب. دو طرف خيابان را درخت هاي بلند سپيدار، محصور كرده بودند و لخت و عور به انتظار فرا رسيدن بهار به خواب رفته بودند. در اين ميان، پسري سرگردان در حالي كه دستانش را توي جيب كاپشنش كرده بود، از راه رسيد. سراپايش، نشان پريشان حالي اش بود. پسر، روي جدول كنار جوي آب نشست...»

مطلع «حَصور» چنين است؛ آغاز فريادهاي پريشاني «وارتان»، همراه با جنجال هاي پدر و اصرارهايش براي ادامه ي تحصيل پسرش، و مخالفت هاي شديد وارتان و تصميمش براي راه اندازي كتابفروشي! وارتان براي نجات دختري كوچك، خود را ميان او و ماشين قرارداد و براي هميشه فلج شد... علي نيز در بيمارستان، همدلي و همزباني اش مي كرد؛ هم او كه گازهاي شيميايي، نفس هايش را مسموم كرده بود و براي زنده ماندن فقط شش ماه فرصت داشت!

وارتان، نمازهاي علي را مي ديد و چهره ي مهربانش را كه زير نور ماه مي درخشيد؛ نمازهاي او با همه ي نمازها فرق داشت و آن گاه كه وارتان در خواب بود، علي رفت و هديه اي دوست داشتني از خود به يادگار نهاد: سجّاده، قرآن جيبي، تسبيح فيروزه اي و يك شيشه عطر گل محمّدي...

داستان «حصور» خواندني است و فرجام آن به ياد ماندني: شفاي وارتان در سالروز شهادت سَرور و سالار شهيدان...



[ صفحه 105]



دانشمند، سعيده استان: اصفهان

عنوان اثر: نماز در نهج البلاغه شهرستان: گز برخوار

موضوع: نماز در نهج البلاغه تاريخ تولّد: 1362

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

ارزش و عظمت نماز، نماز در مكتب وحي، نماز از ديدگاه عقل و وجدان، نماز و همراه هايش، امّت اسلامي و نماز، اقسام عبادت در نهج البلاغه، اوقات نماز، تأثير عميق نماز در انسان، توصيه اي به جوانان، نماز در نهج البلاغه، و درسي از نهج البلاغه، عناوين برخي موضوعات اين پژوهش است كه از آثاري ارزشمند، گردآوري و نقل شده است.

«حضرت علي(ع) مي فرمايد: هيچ عملي، نزد خداوند متعال، پسنديده تر از نماز نيست. در جايي ديگر مي فرمايد: به امر نماز بپردازيد و آن را محافظت كرده، بسيار به جا آوريد. نماز، ستون دين شماست؛ نماز را به پا داريد؛ كه وسيله ي نزديك شدن هر پرهيزكاري به خداوند متعال است.

امام علي(ع) در نهج البلاغه سفارش هاي بسياري درباره ي نماز داشته، همواره مردم را به آن دعوت مي كرد. حضرت علي(ع) خضوع و خشوع مردم را در نماز براي خداوند مي داند و براي جلوگيري از غرور مي فرمايد: نماز بخوانيد؛ امر نماز را مراعات نماييد؛ كه معراج مؤمن و ستون دين و نخستين چيزي است كه در قيامت از شما بازخواست مي شود و اگر قبول گردد، ساير اعمال نيز مقبول مي شود. آن را محافظت نماييد و از وقت فضيلت آن غافل نمانيد و بسيار به جا آوريد و به وسيله ي آن به خدا نزديك تر شويد؛ زيرا بر مؤمنان، فريضه اي است نوشته، و وقت آن تعيين گرديده است.»

اين پژوهش با مقدّمه اي ادبي- به نثل از اثري ارزشمند- آغاز مي شود و با فهرست منابع، پايان مي گيرد.



[ صفحه 106]



داوري سعيد، مهشيد استان: تهران

عنوان اثر: آن گاه كه نماز مي خوانم شهرستان: تهران

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1359

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: دانشجو

---

«قبل از آغاز مهماني است، شوق دل، ديداري متعالي را خبر مي دهد و سروهاي ايمان، قد برافراشته، به خود مي بالند. تكّه هاي شكسته ي آينه ي دل- شكسته شده از بازي تلخ سنگ روزگار و سرنوشت- به هم پيوند مي خورند و قاطعيت كلامي گيرا و صادق، كه راه را به روي هرگونه ترديدي مي بندد، پروايي شيرين را مهمان وجودم مي كند...

آن گاه كه نماز مي خوانم، قلبم پر از قافيه هاي ناب مي شود و مي سرايد غزل هايي را از جنس معرفت. در درونش جشني برپا مي شود به وسعت باور تو، و نه لايق مهرباني هايت. ميزبان غنچه هاي عاطفه مي شود...

آن گاه كه نماز مي خوانم، دلم در آغوش لذّتي عميق به خواب هوشياري مي رود و با حرف هايي كه هيچ كس نتوانست همزادش را پديد آورد، قدم به دنيايي ديگر مي نهد.

آن گاه كه نماز مي خوانم، چهره به چهره ي پرستش به مهماني تو مي آيم؛ دست در دست يقين، گام به گام نياز. در آن هنگام، از جنجال و همهمه خبري نيست؛ كه هرچه هست آرامش است و زمزمه هاي شيرين. آن هنگام كه نماز مي خوانم، در تسخير تو، پنجه به ناباوري ها مي كشم و به عبور قاصدكي خوش خبر، دل مي بندم...

آن گاه كه نماز مي خوانم، بال بر خلوت اقاقيا مي گسترم و با بوييدن گل هايش صدبار مي ميرم و زنده مي شوم. به شبستان خيال مي روم و همه را خوشبخت مي بينم...»

از دل برخاسته هاي «داوري سعيد»، دل نشين است و پيشكش پدر و مادر خوب و مهربانش؛ كه مبهم ترين نام دوران كودكي اش را به آشناترين نام دوران بزرگسالي، بدل كرده اند.



[ صفحه 107]



داوودي، فاطمه استان: زنجان

عنوان اثر: جايگاه مسجد در تمدّن اسلامي شهرستان: خرمدرّه

موضوع: جايگاه مسجد در تمدّن اسلامي تاريخ تولّد: 1362

قالب: تحليلي ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

اين پژوهش در 4 فصل تنظيم شده است:

فصل اوّل؛ نقش عبادي مسجد در جامعه ي اسلامي

فصل دوم؛ نقش فرهنگي- آموزشي مسجد در جامعه ي اسلامي

فصل سوّم؛ نقش فعاليّت هاي نظامي مسجد در جامعه ي اسلامي

فصل چهارم؛ نقش سياسي- اجتماعي مسجد در جامعه ي اسلامي

«مسجد، از نگاهي خانه ي خداست و از نگاهي ديگر، مجلس و جايگاه پيام آوران بزرگ الهي و خانه ي همه ي تقوا پيشگان. در قاموس فرهنگ وحي، مسجد به ذات پاكي، متعلّق است كه سرچشمه ي تمامي عظمت ها و بزرگي هاست. خداوندي كه خود، مسجد را بزرگ داشته، به بزرگداشت آن، فرمان فرموده، و آن را مركز پرستش خالصانه و توحيد ناب قرار داده است. آواي روح بخش يگانه پرستي از آن گاه كه «بلال» بر فراز ديوار كوتاه مسجد پيامبر(ص) بانگ اذان سر داد، تاكنون پيوسته از مأذنه ي مساجد مسلمانان طنين انداز است. اين سروش آسماني- همه روزه- جان و دل حق پرستان را جلايي تازه و صفايي نو مي بخشد و عطر دل انگيز سُرور و شادي روحاني را، نه تنها در جمع خاك نشينان، كه در محفل و بزم فرشتگان الهي نيز مي پراكند. مسجد، كانوني درخشان است كه انوار تابناك الهي را، بر گستره ي زمين مي پراكند. مسجد، جايگاه دعا و بازگشت به سوي خداوند در توفان هولناك حوادث جانكاه و غم هاي طاقت فرساست.»



[ صفحه 108]



داوودي، مريم استان: مركزي

عنوان اثر: مثل مناجات گلي سرخ شهرستان: خمين

موضوع: آن گاه كه نماز مي خوانم تاريخ تولّد: 1358

قالب: ادبي ميزان تحصيلات: ديپلم

---

«بر بال لحظه هاي آبي، سجّاده اي به رنگ آسمان مي گسترم و با كبوتران حرم عشق، پيمان پرواز مي بندم. آن گاه تا حريم كبريايي معبود، بال مي گشايم؛ تا آن جا كه روح، مأوايش را بيابد و آرام و قرار گيرد. برلبم زمزمه ي عشق، جاري مي كنم و در وسعت دلم بهار را به نظاره مي نشينم. بر قلمرو و احساسم مي بارم و در طراوات عرفان و معنويت مي رويَم. پلاس كهنه ي دردها را، به ياد الهام بخش جان ها، دور مي افكنم و بر اندام آرزويم مخملي از اميد مي پوشانم... مي روم تا به بي كرانه ي سبز دست هاي معبود، دست يابم و تنِ مجروح قطره هايم را به زلال درياي مهرش مرهم بخشم. از جاده هاي دور مي گذرم و تا منزل نوراني عشق، عاشقانه ره مي سپرم.»

سرآغازي براي پيدا شدن، آن گاه كه نماز مي خوانم، مثل نجابت ياس ها، مهتابي مثل استوانه، و مناجات در خلوت محراب دل، از جمله متون ادبي «داوودي» در اين دفتر است؛ شناور شدن در افسون گل سرخ:

«آن گاه كه نماز مي خوانم، صداي پاي عشق، در كوچه هاي خلوت دلم مي پيچد و رهگذري از انتهاي دلم مرا صدا مي زند. به سويش مي روم، تا به آبي دست هايش گردنبند نيازم را بياويزم. به سويش مي روم تا نجواي نجات از صدايش برگيرم و در مهتاب نگاهش خلاصه شوم. به سويش مي روم تا از آن جا بپرسم، از تمامي دلواپسي ها، از هجاي عشق، و از باران دعا. مي روم تا با دلش يكي شوم و در مرواريد غلتان قلبش تصوير تنهايي ها و دلتنگي ها را بميرانم...»



[ صفحه 109]



دربندي فراهاني، اعظم استان: مركزي

عنوان اثر: پژوهشي شهرستان: اراك

موضوع: پژوهشي تاريخ تولّد: 1365

قالب: داستان كوتاه ميزان تحصيلات: مقطع متوسّطه

---

اين مجموعه، شامل 3 داستان كوتاه است:

داستان اوّل؛ واجب يا مستحب

داستان دوم؛ نماز صبح، بعد از آفتاب

داستان سوّم؛ نماز زير پتو

«پس از انتقال به پشت خطّ مقدّم عراقي ها و يك هفته حبس در زندان هاي بصره، نماز را با دست و پا و چشم هاي بسته مي خوانديم؛ آن هم بدون اين كه جهت قبله را بدانيم. ما بايد طوري نماز را اقامه مي كرديم كه عراقي ها متوجّه نشوند.

يك هفته بعد، ما را- كه حدود پنجاه نفر بوديم- به سازمان امنيّت بغداد منتقل كردند و در اتاقي به ابعاد 4

بازگشت