فوت خادم مسجد


پيرزن فقير و بينوايي، مسجدي را كه حضرت محمد مصطفي صلي الله عليه و آله در آن جا نماز مي خواند را جارو مي كشيد، اين پيرزن معمولا در يكي از گوشه هاي محوطه ي مسجد مي خوابيد، و خوراك او را كساني كه براي نماز مي آمدند، تهيه مي كردند.

روزي پيغمبر اكرم صلي الله عليه و آله وارد مسجد شدند و زن جاروكش را نديد، پرسيد: «كجا رفته است؟»

جواب دادند: «اين زن، شب گذشته مرده و او را دفن كرده اند! تصور نمي كرديم كه اين زن آن قدر ارزش داشته باشد كه خبر مرگش را به شما بدهيم!»

پيامبر خدا صلي الله عليه و آله از شنيدن اين خبر ناراحت شدند و آن ها را توبيخ كردند، سپس از آن ها خواستند كه او را به محل قبر زن ببرند، آن ها حضرت صلي الله عليه و آله را راهنمايي كردند، ايشان همراه با جمعيت آمد و با همه ي همراهان روي قبر زن ايستاده و براي آمرزش اين پيرزن نماز ميت خواند. [1] .



[ صفحه 91]




پاورقي

[1] قصه هاي نماز، ص 110.


بازگشت