عابد روسياه و گنهكار روسفيد


امام باقر عليه السلام يا امام صادق عليه السلام فرمود: دو مرد وارد مسجد شدند، يكي از آن ها عابد بود، و ديگري گنهكار بود، وقتي كه از مسجد بيرون آمدند، مرد گنهكار، مؤمن راستين بيرون آمد، ولي مرد عابد، فاسق و گنهكار، خارج شد. از اين رو كه عابد وقتي وارد مسجد شد، به عبادت خود مي باليد، و در انديشه ي خود به عبادتش مغرور بود، ولي گنهكار در فكر پشيماني از گناه و طلب آمرزش گناهانش از خدا بود.



[ صفحه 59]



خداوند به حضرت داود عليه السلام خطاب كرد: «بشر المذنبين و انذر الصديقين: گنه كاران را مژده بده و درستكاران راستگو را بترسان».

داود عليه السلام عرض كرد: چگونه گنه كاران را مژده بدهم، و درستكاران را بترسانم؟!

خداوند متعال فرمود: به گنه كاران مژده بده كه من پذيراي توبه، و بخشنده ي گناه هستم، و درستكاران را بترسان كه به اعمال خود، خودبين نشوند، زيرا بنده اي نيست كه او را به پاي حسابرسي بكشم، مگر اين كه (بر اثر ناخالصي هاي عبادتش) به هلاكت بيفتد». [1] بر همين اساس سعدي مي گويد:



سخن ماند از عاقلان يادگار

ز سعدي همين يك سخن گوش دار



گنه كار انديشناك از خداي

بسي بهتر از عابد خودنماي



كه آن را جگر خون شد از سوز درد

و اين تكيه بر طاعت خويش كرد



ندانست كه در بارگاه غني

سر افكندگي به ز كبر و مني



بر اين آستان، عجز و مسكيني ات

به از طاعت و خويشتن بيني ات




پاورقي

[1] اصول كافي، ج 2، ص 314.


بازگشت