تشويق كودكان در رفتن به مسجد


امام حسن عليه السلام در دوران هفت سالگي، به مسجد مي رفت، و پاي منبر رسول خدا صلي الله عليه و آله مي نشست، و آنچه در مورد وحي، از آن حضرت مي شنيد، به منزل باز مي گشت و براي مادرش فاطمه ي زهرا عليهاالسلام نقل مي كرد (به اين ترتيب كه همچون يك خطيب، روي متكايي مي نشست، و سخنراني مي نمود، و در



[ صفحه 56]



ضمن سخنراني آنچه از پيامبر صلي الله عليه و آله فرا گرفته بود، بيان مي كرد).

امام علي عليه السلام هرگاه وارد منزل مي شد و با فاطمه ي زهرا عليهاالسلام سخن مي گفت، در مي يافت كه فاطمه عليهاالسلام آنچه از آيات قرآن، نازل شده، اطلاع دارد. از او پرسيد: با اين كه شما در منزل هستيد، چگونه به آنچه كه پيامبر صلي الله عليه و آله در مسجد بيان كرده، آگاه هستي؟!

فاطمه زهرا عليهاالسلام جريان را به عرض رساند، كه اين آگاهي، از ناحيه ي فرزندت حسن عليه السلام به من انتقال مي يابد.

روزي علي عليه السلام در خانه مخفي شد، حسن عليه السلام كه در مسجد، وحي الهي را شنيده بود، وارد منزل شد و طبق معمول، بر متكا نشست، تا به سخنراني بپردازد، ولي لكنت زبان پيدا كرد، حضرت زهرا عليهاالسلام تعجب نمود! حسن عليه السلام به مادر عرض كرد: تعجب مكن، چرا كه شخص بزرگي سخن مرا مي شنود، و استماع او مرا از بيان مطلب بازداشته است.

در اين هنگام علي عليه السلام از مخفي گاه خود خارج گرديد و فرزندش، حسن عليه السلام را بوسيد. [1] .



[ صفحه 57]




پاورقي

[1] سفينة البحار، ج 1، ص 254.


بازگشت