زاهده ي مدينه


در تفسير ابوالفتوح رازي در سوره ي حجر در ذيل آيه ي «و ان جهنم لموعدهم اجمعين لها سبعة ابواب لكل باب منهم جزء مقسوم» از انس بن مالك روايت كند و او از بلال كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم يك روز در مسجد مدينه نماز مي خواند، تنها در آن حال زني اعرابي گذشت خواست كه در پشت رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم نماز بگزارد، داخل مسجد شد و اقتدا كرد، رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم ملتفت نبود كه كسي به او اقتدا كرده سوره ي «الحجر» را قرائت كرد، چون آيه مذكوره را قرائت نمود، زن فرياد زد و بي هوش افتاد، حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم چون سلام نماز را داد، فرمان داد تا آب به صورت او پاشيدند، چون به هوش آمد، رسول



[ صفحه 141]



خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «اي زن! تو را چه پيش آمد كه اين حالت به تو دست داد؟»

عرض كرد: يا رسول الله! از در مسجد عبور كردم ديدم شما در نماز هستيد، گفتم: دو ركعت نماز با شما به جاي آورم يا رسول الله! اين كه گفتي: و ان جهنم لموعدهم اين كلام خداست يا كلام شما؟

حضرت فرمود: «اين كلام خداست.»

زن اعرابي گفت: واويلا! هر عضوي از اعضاي من بر دري از درهاي جهنم قسمت خواهد شد!

رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «نه چنين است؛ بلكه خداي تعالي مردم را بر هر دري از درهاي دوزخ عذاب مي كند علي قدر اعمالهم.»

عرض كرد: يا رسول الله! من زني درويشم و مالي ندارم، مگر هفت بنده شما را گواه مي گيرم كه همه را آزاد كردم هر يكي را بر دري از دوزخ.

در آن حال جبرييل عليه السلام آمد و گفت: «يا رسول الله! بشارت ده اعرابي را كه خداوند متعال درهاي دوزخ را به روي او بست و درهاي بهشت را به روي او بگشاد.»


بازگشت