پرهيزگاري زن و نجات از دزد


در روايات اسلامي آمده است:

مردي بود در زمان نبي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم كه در ميان مردم به ظاهر الصلاحي مشهور بود و كسي احتمال گناه به او نمي داد. روزها در مسجد و بازار بين مردم بود و چه بسا گرفتاران به او التماس دعا داشتند، ولي شب ها براي دزدي به خانه هاي مردم مي رفت. خانه اي را در روز روشن در نظر گرفت، چون شب آمد، از ديوار خانه بالا رفت. از روي ديوار درون خانه را نگريست، خانه اي بود پر از اثاث، و زن جواني كه تنها در آن خانه به سر مي برد. شوهر زن مرده بود و زن از برادر و خواهر و قوم بي بهره بود، و تنها در آن خانه زندگي مي كرد و قسمتي از وقت خود را به نماز شب و عبادت مي گذراند.

دزد با ديدن جمال زن به هوس گناه افتاد. پيش خود گفت:



[ صفحه 136]



«امشب مراد و بهره است. بهره اي از مال و ثروت، و بهره اي از لذت و شهوت.»

اندكي فكر كرد. ناگهان جرقه اي الهي به آسمان جانش زد و دل تاريكش را به نور هدايت افروخت.

پيش خود گفت: «گيرم مال اين زن را بردم و دامن عفتش را لكه دار كردم، پس از مدتي مي ميرم، به دادگاه حضرت حق خوانده مي شوم، در آن جا جواب «مالك يوم الدين» را چه بگويم؟»

از ديوار خانه به زير آمد و خجالت زده به منزل خود برگشت.

صبح به جمع ياران در مسجد ملحق شد.

شخصي به پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم عرضه داشت: «زن جواني با شما كار دارد.»

حضرت صلي الله عليه و آله و سلم به او اجازه دادند به مسجد وارد شود.

به مسجد آمد و عرض كرد: «زني هستم تنها، داراي خانه و ثروت. شوهرم مرده، كسي را ندارم. شب گذشته شبحي را روي ديوار ديدم. احتمال مي دهم دزد بود، ترسيدم تا صبح بيدار بودم. از حضرت تقاضا دارم مرا شوهر دهد. چيزي هم نمي خواهم، چون همه چيز دارم.»

رسول اسلام صلي الله عليه و آله و سلم نظري به جمعيت انداخت. در ميان جمعيت نظر محبتي به آن دزد افكند و او را نزد خود خواست و فرمود: «ازدواج كرده اي؟»

گفت: «نه.»



[ صفحه 137]



فرمود: «حاضري با اين زن جوان ازدواج كني؟»

پاسخ داد: «اختيارم به دست شماست.»

زن را براي او عقد بست و سپس فرمود: «برخيز با همسرت به خانه برو.»

به خانه آمد و سخت مشغول نماز و عبادت شد.

زن گفت: «مگر مي شود داماد اين همه عبادت كند؟»

گفت: «اي همسر با وفا! عبادتم علت دارد. من همان دزدي هستم كه به خانه ات آمدم، ولي براي رضاي خدا از مال تو و تجاوز به حريم تو خودداري كردم؛ و خدا به خاطر توبه و پرهيزگاري من، تو را و اين خانه و اثاثش را از راه حلال - آن هم به دست پيامبرش - به من عطا كرد. به شكرانه ي اين عنايت، آيا نبايد سخت در عبادت بكوشم؟!» [1] .


پاورقي

[1] عرفان اسلامي، ج 8، ص 254 - 255.


بازگشت