معماهاي آيات نماز


783. وظيفه اقامه نماز در جامعه است. «الذين ان مكناهم في الارض أقاموا الصلوة و اتوا الزكوة و أمروا بالمعروف و نهوا عن المنكر و لله عاقبة الامور»:

ياران خدا كساني هستند كه هرگاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم، نماز را برپا دارند و زكات را ادا كنند و امر به معروف و نهي از منكر نمايند و پايان همه ي امور از آن خداست. [1] .

784. نماز بازدارنده از فحشاء و منكرات است. «و أقم الصلوة ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنكر و لذكر الله أكبر»: نماز را برپا دار، زيرا نماز انسان را از كارهاي زشت و ناپسند بازمي دارد و ياد خدا بسيار بزرگتر است. [2] .

785. اهداف شيطان بازداشتن از نماز است. «انما يريد الشيطان أن يوقع بينكم العداوة و البغضاء في الخمر و الميسر و يصدكم عن ذكر الله و عن الصلوة فهل أنتم منتهون»: شيطان مي خواهد در ميان شما به وسيله ي شراب و قمار



[ صفحه 220]



عداوت ايجاد نمايد و شما را از ذكر خدا و نماز بازدارد، آيا (با اين همه زيان و فساد و با اين همه نهي اكيد) خودداري خواهيد كرد؟ [3] .

786. اين آيه بيانگر اين است كه به وسيله ي نماز گناهان محو مي شود. «و أقم الصلوة طرفي النهار و زلفا من الليل ان الحسنات يذهبن السيئات ذلك ذكري للذكرين»: نماز بگذار در آغاز و انجام روز و ساعاتي از شب، زيرا نيكيها، بديها را از ميان مي برند، اين تذكري براي آنها كه اهل تذكرند. [4] .

787. فرمود نمازگزاران هلوع و جزوع و منوع نيستند: «ان الانسان خلق هلوعا اذا مسه الشر جزوعا و اذا مسه الخير منوعا الا المصلين»: انسان حريص و كم طاقت آفريده شده، هنگامي كه بدي به او برسد، بي تابي مي كند، و هنگامي كه خوبي به او برسد مانع ديگران مي شود، مگر نمازگزاران. [5] .

788. اين آيه اشاره به زكات دادن علي عليه السلام در حال ركوع به فقير دارد:

«سرپرست و ولي شما خدا و رسول است و مؤمناني كه نماز به پا داشته و فقيران در حال ركوع زكات مي دهند».

789. حضرت ابراهيم عليه السلام همراه با فرزندان. [6] .

790. آنها همواره نمازشان را مي خوانند و هرگز نماز را ترك نمي كنند.

791. سوره ي شوري، آيه ي 38.

792. كافران. «و اذا قيل لهم اركعوا لا يركعون»: و هنگامي كه به آنها گفته شود ركوع كنيد، ركوع نمي كنند. [7] .

793. «ألا بذكر الله تطمئن القلوب»: آگاه باشيد تنها با ياد خدا دلها آرامش



[ صفحه 221]



مي يابد. [8] .

794. «فان تابوا و أقاموا الصلوة و اتوا الزكوة فاخونكم في الدين»: هرگاه توبه كنند و نماز برپا دارند و زكات را بپردازند، برادر ديني شما هستند. [9] .

795. نمازگزار بايد با مردم خوب حرف بزند.

796. در مورد تولد فاطمة الزهراء عليهاالسلام. نماز، بهترين نوع شكرگزاري مطرح شده است.

797. وظايف والدين آموزش نماز است. «و أمر أهلك بالصلوة و اصطبر عليها»: اهل خود را به خواندن نماز امر كن و بر اداي آن شكيبا باش. [10] .

798. نماز را براي ياد من به پا داريد.

799. نماز براي خاشعان سنگين نيست. «و استعينوا بالصبر و الصلوة و انها لكبيرة الا علي الخاشعين»: در زندگي از صبر و نماز كمك گيريد، هر چند نماز كار مشكلي است مگر براي فروتن ها. [11] .

800. «رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكر الله و اقام الصلوة و ايتاء الزكوة»: مرداني كه نه تجارت و نه معامله آنها را از ياد خداوند و برپا داشتن نماز و اداي زكات غافل نمي كند. [12] .

801. «يتساءلون عن المجرمين ما سلككم في سقر قالوا لم نك من المصلين»: (اهل بهشت) از مجرمان سؤال مي كنند چه چيز شما را به دوزخ فرستاد مي گويند: ما از نمازگزاران نبوديم. [13] .

802. «و كان يأمر أهله و بالصلوة و الزكوة و كان عند ربه ي مرضيا»: او همواره



[ صفحه 222]



خانواده ي خود را به نماز و زكات دعوت مي كرد و همواره مورد رضايت پروردگارش بود. [14] .

803. «قد أفلح المؤمنون الذينهم في صلاتهم خاشعون»: مؤمنان رستگار شدند، آنها كه در نمازشان با خشوع هستند. [15] .

804. اشاره به نماز منافقان است. آنها نماز نمي خوانند، مگر با كسالت و بي حالي.

805. كافران، مزاحم نمازگزاران شدند. «ارأيت الذي ينهي عبدا اذا صلي»: به من خبر بده آيا كسي كه نهي مي كند، بنده اي را كه مشغول نماز است (آيا مستحق عذاب نيست). [16] .

806. (او هرگز) نه تصديق كرد و نه نماز خواند.

807. «يا ايها الذين امنوا استعينوا بالصبر و الصلوة ان الله مع الصابرين»: اي افراد با ايمان! از صبر و استقامت و از نماز (در برابر حوادث و سختيهاي زندگي) كمك بگيريد، (زيرا) خداوند با صابران است. [17] .

808. «محمد رسول الله و الذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم تريهم ركعا سجدا يبتغون فضلا من الله و رضوانا سيماهم في وجوههم من أثر السجود...»: محمد فرستاده ي خداست و كساني كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند، پيوسته آنها را در حال ركوع و سجود مي بيني، آنها همواره فضل خدا و رضاي او را مي طلبند، نشانه ي آنها در صورتشان، از اثر سجده نمايان است. [18] .



[ صفحه 223]



809. «قل أمر ربي بالقسط و أقيموا وجوهكم عند كل مسجد و ادعوه مخلصين له الدين كما بدأكم تعودون»: بگو اي رسول ما پروردگار من، شما را به عدل و درستي امر كرده، و نيز فرموده كه در هر عبادت روي به حضرت او آوريد و خدا را از سر اخلاص بخوانيد كه چنانچه شما را در اول بيافريد ديگر بار به سويش بازآييد. [19] .

810. «قد أفلح من تزكي و ذكر اسم ربه فصلي»: مسلما رستگار مي شود كسي كه خود را تزكيه كند، و نام پروردگارش را به ياد آورد و نماز بخواند. [20] .

811. داخل جهنم مي شوند. «ان الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين»: آنان كه از عبادت كردن به خداوند تكبر مي ورزند، هر چه زودتر ذليلانه به جهنم فروخواهند رفت. [21] .

812. عبادت است. «و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون»: من جن و انس را نيافريدم، جز براي اين كه عبادتم كنند. [22] .

813. تكبر بود. «و اذ قلنا للملائكة اسجدوا لادم فسجدوا الا ابليس أبي و استكبر و كان من الكافرين»: و آن هنگام كه به فرشتگان گفتيم براي آدم سجده و خضوع كنيد، همگي سجده كردند بجز شيطان، كه سرباز زد و تكبر ورزيد (و به خاطر نافرماني و تكبر) از كافران شد. [23] .

814. دچار زندگي سخت مي شود. «و من أعرض عن ذكري فان له معيشة ضنكا»: هر كس از ياد من روگردان شود، به زندگاني سخت و تنگي مبتلا مي گردد. [24] .



[ صفحه 224]



815. «فان خفتم فرجالا أو ركبانا فاذا أمنتم فاذكروا الله كما علمكم ما لم تكونوا تعلمون»: و اگر (به خاطر جنگ يا خطر ديگري) بترسيد (نماز را) در حال سواره و يا پياده انجام دهيد، اما به هنگامي كه امنيت خود را باز يافتيد خدا را ياد كنيد (نماز را معمولي بخوانيد) آنچنان كه به شما تعليم داد چيزهايي را كه نمي دانستيد. [25] .

816. غفلت از ذكر خدا. «و من يعش عن ذكر الرحمن نقيض له شيطانا»: هر كس كه از ياد خداوند رحمان غفلت ورزد، شيطاني را بر او مسلط مي كنيم (كه پيوسته همراه او باشد). [26] .

817. «قل ان صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين لا شريك له و بذلك أمرت و أنا أول المسلمين»: بگو همانا نماز و تمام عبادات و زندگي و مرگ من همه براي خداوند پروردگار جهانيان است. شريكي براي او نيست و به همين دستور يافته ام و من نخستين مسلمان هستم. [27] .

818. پس واي بر نمازگزاران، آنهايي كه در نمازشان سهل انگارند.

819. و آنها كه از نمازها مواظبت مي نمايند.

820. «حافظوا علي الصلوات و الصلوة الوسطي و قوموا لله قانتين»: در انجام همه ي نمازها و نماز مياني (ظهر) كوشش و مواظبت كنيد، در حال عبادت و خضوع كنان براي خدا به پا خيزيد. [28] .

821. نماز در حال مستي. «يا ايها الذين امنوا لا تقربوا الصلوة و أنتم سكاري حتي تعلموا ما تقولون»: اي كساني كه ايمان آورده ايد در حال مستي به نماز



[ صفحه 225]



نزديك نشويد تا بدانيد چه مي گوييد. [29] .

822. منافقان. «ان المنافقين يخادعون الله و هو خادعهم و اذا قاموا الي الصلوة قاموا كسالي»: منافقان مي خواهند خدا را فريب دهند در حالي كه او آنها را فريب مي دهد و هنگامي كه به نماز ايستند از روي كسالت مي ايستند. [30] .

823. به رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «فسبح بحمد ربك و كن من الساجدين و اعبد ربك حتي تأتيك اليقين»: (غم مخور) و به ذكر اوصاف كمال پروردگارت تسبيح گو و از نمازگزاران باش و دايم به پرستش خداي خود مشغول باش تا ساعت يقين بر تو فرارسد. [31] .

824. اشاره به نماز زكريا است. حضرت زكريا عليه السلام در محراب ايستاده مشغول نماز شد.

825. سوره ي هود، آيه ي 87.

826. اولين فرمان، نماز بود. «انني أنا الله لا اله الا أنا فاعبدني و أقم الصلوة لذكري»: من الله هستم، معبودي جز من نيست، مرا پرستش كن و نماز را براي ياد من به پا دار. [32] .

827. حضرت ابراهيم عليه السلام. «رب اجعلني مقيم الصلوة و من ذريتي ربنا و تقبل دعاء»: پروردگارا مرا از برپا كنندگان نماز قرار ده و از فرزندان من نيز چنين كن، پروردگارا دعاء (ما را) بپذير. [33] .

828. عبادت بود. «فلولا أنه كان من المسبحين للبث في بطنه الي يوم يبعثون»: اگر يونس اهل تسبيح نبود، هر آينه تا قيامت در شكم ماهي مانده بود. [34] .



[ صفحه 226]



829. «و أوصاني بالصلوة و الزكوة ما دمت حيا»: عيسي گفت: خداوند به من سفارش كرده تا زنده ام نماز و زكات را انجام دهم. [35] .

830. به حضرت مريم عليهاالسلام. «يا مريم اقنتي لربك و اسجدي و اركعي مع الراكعين»: اي مريم فرمانبردار خدا باش و سجده براي حضرت حق به جا آر و با اهل ركوع و عبادت به ركوع و بندگي براي پروردگار خويش برخيز. [36] .

831. حضرت لقمان. «يا بني اقم الصلوة...»: [37] .

832. در نهج البلاغه انگيزه ي عبادت چنين بيان شده است:

الف) گروهي از مردم خدا را عبادت مي كنند براي طمع بهشت. اين عبادت، از نوع تجارت است.

ب) گروهي نيز عبادت مي كنند از ترس جهنم. اينها كارشان شبيه كار بردگان است كه از ترس شلاق ارباب كار مي كنند.

ج) و قوم ديگر عبادت مي كنند نه به خاطر بهشت و نه به خاطر ترس از جهنم، بلكه سپاسگزارانه.

833. راجع به نماز بود. «الله الله في الصلوة فانها عمود دينكم»: خدا را خدا را درباره ي نماز، كه نماز استوانه ي دين شماست. [38] .

834. امام عليه السلام در لحظات آخر عمرش فرمود: «لن تنال شفاعتنا مستخفا بالصلوة»: هرگز شفاعت ما به كساني كه نماز را سبك بشمارند، نخواهد رسيد. اين را گفت و جان به جان آفرين تسليم كرد.

835. اقامه ي نماز، يعني برپا داشتن نماز، و آن است كه حق نماز ادا شود.



[ صفحه 227]



836. بستگي به قبولي نماز دارد. در روايت است «اگر نمازي كه خوانده، مورد قبول واقع شد، بقيه اعمال مورد بررسي قرار مي گيرد، و الا به بقيه ي اعمال حتي نگاه نمي كنند.

837. امام صادق عليه السلام فرمود: «تارك الصلوة نماز را از روي بي اعتنايي به فرمان خدا آن را ترك مي كند».

838. شكي نيست كه بي اعتنايي به نماز گناهي است بزرگ.

839. نه صفت نمازگزاران از اين قرار است:

الف) مداومت بر نماز دارند: «الذين هم علي صلاتهم دائمون».

ب) به محرومان انفاق مال مي كنند: «و الذين في اموالهم حق معلوم».

ج) تصديق به روز قيامت دارند: «و الذين يصدقون بيوم الدين».

د) ترس از عذاب قيامت دارند: «و الذين من عذاب ربهم مشفقون».

ه) دامنشان را از بي عفتي حفظ مي كنند: «و الذينهم لفروجهم حافظون».

و) امانت را رعايت مي كنند: «و الذين هم لاماناتهم... راعون».

ز) به عهد خود وفا دارند: «... و عهدهم راعون».

ح) گواهي به حق مي دهند: «و الذين هم بشهاداتهم قائمون».

ط) بر نماز مواظبت دارند: «الذين هم علي صلاتهم يحافظون».

840. آگاه باشيد تنها با ياد خدا دلها آرامش مي يابد.

841. كساني كه در نمازشان با خشوع هستند.

842. نماز را براي ياد من به پا داريد.

843. من جن و انس را نيافريدم جز براي اينكه عبادتم كنند.



[ صفحه 228]




پاورقي

[1] سوره ي حج، آيه ي 41.

[2] سوره ي عنكبوت، آيه ي 45.

[3] سوره ي مائده، آيه ي 91.

[4] سوره ي هود، آيه ي 114.

[5] سوره ي معارج، آيات 19 تا 22.

[6] سوره ي ابراهيم، آيه ي 37.

[7] سوره ي مرسلات، آيه ي 48.

[8] سوره ي رعد، آيه ي 28.

[9] سوره ي توبه، آيه ي 11.

[10] سوره ي طه، آيه ي 132.

[11] سوره ي بقره، آيه ي 45.

[12] سوره ي نور، آيه ي 37.

[13] سوره ي مدثر، آيات 40 تا 43.

[14] سوره ي مريم، آيه ي 55.

[15] سوره ي مؤمنون، آيات 1 و 2.

[16] سوره ي علق، آيات 9 و 10.

[17] سوره ي بقره، آيه ي 153.

[18] سوره ي فتح، آيه ي 29.

[19] سوره ي اعراف، آيه ي 29.

[20] سوره ي اعلي، آيات 14 و 15.

[21] سوره ي غافر، آيه ي 60.

[22] سوره ي ذاريات، آيه ي 56.

[23] سوره ي بقره، آيه ي 34.

[24] سوره ي طه، آيه ي 124.

[25] سوره ي بقره، آيه ي 239.

[26] سوره ي زخرف، آيه ي 36.

[27] سوره ي انعام، آيات 162 و 163.

[28] سوره ي بقره، آيه ي 238.

[29] سوره ي نساء، آيه ي 43.

[30] سوره ي نساء، آيه ي 142.

[31] حجر، آيات 89 و 99.

[32] سوره ي طه، آيه ي 14.

[33] سوره ي ابراهيم، آيه ي 40.

[34] سوره ي صافات، آيات 143 و 144.

[35] سوره ي مريم، آيه ي 31.

[36] سوره ي آل عمران، آيه ي 43.

[37] سوره ي لقمان، آيه ي 17.

[38] نهج البلاغه، نامه 47.


بازگشت