حضور قلب و خشوع


241. حضور قلب يكي ديگر از مقدمات نماز است.

242. حضور قلب مي باشد.

243. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «نماز جز به حضور قلب نيست».

244. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «لا يقبل الله صلاة عبد لا يحضر قلبه مع بدنه»:

خداوند نماز بنده اي را كه قلبش همراه بدنش در نماز حاضر نيست قبول نمي كند.

245. از امام رضا عليه السلام سؤال شد آداب نماز چيست؟ امام فرمود:

الف)حضور قلب.

ب) آزاد گذاشتن جوارح (بازي نكردن با آنان).

ج) خوار شمردن خود در پيشگاه خداي تعالي.

د) قرار دادن بهشت سمت راست و آتش جهنم را سمت چپ و صراط را در مقابل مشاهده كردن.



[ صفحه 142]



ه) خدا را در مقابل خود ديدن.

246. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «گاهي نصف نماز قبول مي شود و گاهي ثلث آن و گاهي ربع و گاهي خمس تا ده يك آن، بعضي نمازها همانند لباس كهنه پيچيده و بر صورت صاحبش كوبيده مي شود، به درستي كه آن مقدار از نماز تو قبول مي شود كه به خدا توجه قلبي داشته باشي».

247. امام صادق عليه السلام فرمود: «وقتي بنده به نماز ايستاد خداوند متعال به او توجه مي كند و توجهش را از او قطع نمي كند تا موقعي كه سه مرتبه از ياد خدا غافل گردد در اين هنگام خداوند سبحان نيز از او اعراض خواهد كرد.

248. آثار حضور قلب:

الف) موجب پاك شدن از گناهان.

ب) موجب دوستي با خداوند و اهل ايمان.

249. روح نماز همان حضور قلب است.

250. در صورتي كه قلب او خاشع باشد.

251. يگانه علاج براي تحصيل حضور قلب دو امر است:

الف) فراغت وقت و قلب.

ب) اهميت عبادت را به قلب فهماندن.

252. آداب حضور قلب:

الف) توجه كامل به نماز داشته باشد.

ب) با دست و سر و ريش خويش بازي نكند.

ج) در نماز با خودش صحبت نكند.



[ صفحه 143]



د) در نماز خميازه نكشد.

ه) در حال كسالت و چرت زدن نماز نخواند.

و) به فكر خود و دنياي خود نباشد.

ز) بداند كه در نماز چه مي گويد.

253. همانند پيكر بي روح مي باشد.

254. براي تحصيل حضور قلب چهار راه مي باشد:

الف) مكان مناسب براي نماز (جاي خلوت باشد، عكس نباشد).

ب) رفع موانع نماز (پرهيز از گناه، رفع گرسنگي و تشنگي، رفع خستگي و خواب آلودگي، پرهيز از افراد بد).

ج) آشنايي كامل به نماز (معني نماز، اسرار و آثار).

د)ياد مرگ در نماز (احساس كند اين آخرين نماز است).

255. حضور قلب به منزله ي روح نماز مي باشد.

256. مراتب حضور قلب:

الف) نمازگزار در تمام حالات نماز يا بعض آن اجمالا توجه داشته باشد كه با او سخن مي گويد، گرچه به معاني الفاظ توجه ندارد و تفصيلا نمي داند چه مي گويد.

ب) نمازگزار به معاني كلمات و اذكار نيز توجه دارد و مي داند.

ج) علاوه بر مراحل سابق، حقيقت مفاهيم افعال و اذكار را بداند و در حال نماز توجه داشته باشد، و خوب بداند كه چه مي گويد، و چه مي خواهد، و با چه كسي سخن مي گويد.

د) معارف و معاني اذكار به طور كامل در باطن دلش نفوذ كرده، و به



[ صفحه 144]



مرحله ي يقين و ايمان كامل رسيده است، زبان و قلب يكي است.

ه) به مرتبه ي كشف و شهود و حضور كامل رسيده است، اسماء و صفات و كمالات حق را با چشم باطن مشاهده مي كند، و چيزي را جز خدا نمي بيند، حتي به خودش و افعال و حركات و اذكارش نيز توجهي ندارد، با خدا سخن مي گويد.

257. نتيجه ي نداشتن حضور قلب:

الف) نمازش قبول نمي شود. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم

ب) از نماز لذت نمي برد. امام سجاد عليه السلام

ج) خداوند به او نظر نمي كند. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم

د) از محبت و قلوب مردم مي افتد. امام صادق عليه السلام

ه) باعث بخشش گناهان نمي شود. رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم

و) خداوند از او اعراض مي كند. امام صادق عليه السلام

258. دو ركعت نماز، همراه با تفكر و حضور قلب، ارزشمندتر از يك شب زنده داري با دل سرگردان و بدون توجه است.

259.«الذين هم في صلاتهم خاشعون»: كساني كه در نمازشان با خشوع هستند. [1] .

260. نشانه ي گروه مؤمنان: «قد أفلح المؤمنين».

261. به گفته ي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم: «الخشوع زينة الصلاة»: خشوع زينت نماز است.

262. نماز براي خاشعان آسان است. «و استعينوا بالصبر و الصلوة و انها لكبيرة



[ صفحه 145]



الا علي الخاشعين»: در زندگي از صبر و نماز كمك گيريد، هر چند نماز كار مشكلي است، مگر براي خاشعان. [2] .

263. خشوع بر دو نوع است:

الف)خشوع بدن.

ب) خشوع قلب.

264. نفاق محسوب مي شود.

رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «هرگاه خشوع بدن بر خشوع قلب و توجه آن افزون شد، اين عمل در نزد ما نفاق محسوب مي گردد».

265. از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم سؤال شد: خشوع چيست؟ فرمود: «فروتني و خاكساري در نماز و اينكه بنده با تمام قلبش به سوي خدا برود».

266. خشوع جوارح تابع خشوع قلب است.

علي عليه السلام فرمود: «نمازگزار بايد در نماز خود خاشع باشد، پس وقتي كسي قلبش براي خداوند خاشع شد، اعضاء و جوارحش نيز خاشع است و با چيزي (در حال نماز) بازي نمي كند».

267. هنگامي كه امام سجاد عليه السلام به نماز مي ايستاد، رنگ ايشان دگرگون مي شد و چون به سجده مي رفت سر برنمي داشت، تا آنكه عرق از وي مي ريخت».

268. فاطمه عليهاالسلام در حال نماز از شدت ترس نفسش به شماره مي افتد.

269. خشوع روح نماز است.



[ صفحه 146]




پاورقي

[1] سوره ي مؤمنون، آيه ي 2.

[2] سوره ي بقره، آيه ي 45.


بازگشت