اولين نماز


ساعاتي از روز را در كوه مي گذراند.

كوه منظره بسيار زيبايي داشت.

احساس مي كرد در بالاي كوه ، به آسمان و شايد هم به معبود نزديك تر است .

معمولاً صبح كه هوا خنك بود يا بعد از ظهر به قله صعود مي كرد.

از پاي كوه تا قله و غار، يك ساعت طول مي كشيد.

پيامبر هميشه حتي پيش از رسالت هم در غار حرا به عبادت مي پرداخت و در پايان ماه از كوه فرود مي آمد و يكسره به مسجدالحرام مي رفت، به طواف عشق مي پرداخت، سپس رهسپار خانه مي شد.

در يكي از نخستين روزهاي بعثت، وقتي به قله كوه رسيد، از فرط خستگي در غار حرا به خواب رفت، كه صدايي، خواب را از چشمانش ربود.

صداي بال جبرئيل بود.

جبرئيل بر زمين نشست و سلام كرد.

پيغامش از جانب پروردگار، دستور خواندن نماز بود.

گفت: اولين حكم دين اين است كه وضو بگيري و نماز بخواني .

جبرئيل با پاي خود به كوه زد،

از آب چشمه اي كه جوشيد، وضو گرفت،

پيامبر هم وضو گرفت.

لحظاتي بعد، صداي دلنشين پيامبر سكوت كوه را شكافت.

- الله اكبر!

چه لحظه با شكوهي!

پيامبر اولين نماز را اقامه كرد.

سپس جبرئيل فرمود: اولين حكم دين خدا را در منزل خود اجرا كن .

پيامبر پس از اين جريان به خانه آمد و آنچه را كه ياد گرفته بود به خديجه آموزش داد.

پس هر دو وضو گرفتند و اولين نماز عصر را با هم اقامه كردند.

فأتاه يوما وهو بأعلي مكة فغمز بعقبه بناحية الوادي فانفجر عين فتوضأ جبرئيل، وتطهر الرسول، ثم صلي الظهر وهي أول صلاة فرضها الله عزوجل، وصلي النبي صلي الله عليه وآله، ورجع رسول الله صلي الله عليه وآله من يومه إلي خديجة فأخبرها، فتوضأت وصلت صلاة العصر من ذلك اليوم.

[1] .

فَانْفَجَرَتْ عَيْنٌ فَتَوَضَّأَ جَبْرَئِيلُ وَ تَطَهَّرَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِلصَّلَاةِ ثُمَّ صَلَّي وَ هِيَ أَوَّلُ صَلَاةٍ صَلَّاهَا فِي الْأَرْضِ فَرَضَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَلَّي النَّبِيِّ ص فَرَجَعَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ يَوْمِهِ إِلَي خَدِيجَةَ ع فَأَخْبَرَهَا فَتَوَضَّأَتْ وَ صَلَّتْ صَلَاةَ الْعَصْرِ مِنْ ذَلِكَ الْيَوْمِ.

مستدرك الوسائل ج: 6 ص: 360

اثبات الوصية، ص: 116


بازگشت