استفاده از بوي خوش


يكي از سنتهاي پيامبر اسلام استعمال عطر است.
نقل مي كنند پيامبر اسلام بسيار عطر استعمال مي نموده است، به طوري كه اگر از كوچه اي مي گذشته است مدتها عطر پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم از آن كوچه استشمام مي شد. و هر كس از آن رد مي شد متوجه مي شد كه پيامبر اسلام از آنجا عبور كرده است. حتي مي گويند بيشترين هزينه پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم براي تهيه عطر بوده است.
استعمال عطر في نفسه مستحب است و استفاده آن در نماز، فضيلت نماز را بالا مي برد و مستوجب ثواب بيشتر براي نمازگزار مي گردد. امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
«رَكْعَتَانِ يُصَلِّيهَا مُتَعَطِّراً أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ رَكْعَةً يُصَلِّيهَا غَيْرُ مُتَعَطِّرٍ؛ (1)
دو ركعت نماز همراه استعمال عطر، از هفتاد ركعت بدون عطر افضل است.»

عبدالله بن حارث آورده است: حضرت علي بن حسين عليه السلام شيشه ي مُشكي در سجده گاهش داشت، كه براي نماز از آن برمي گرفت و به خود مي ماليد. (2)

امام صادق عليه السلام در سخني گرانبها فرمودند:
«صَلَاةُ مُتَطَيِّبٍ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ صَلَاةً بِغَيْرِ طِيبٍ؛ (3)
نماز شخص خوشبو، برتر از هفتاد نماز بدون بوي خوش است.»

امام رضا عليه السلام نيز درمورد خوشبويي جد بزرگوارشان در نماز فرمودند:
«كَانَ يُعْرَفُ مَوْضِعُ جَعْفَرٍ ع فِي الْمَسْجِدِ بِطِيبِ رِيحِهِ وَ مَوْضِعِ سُجُودِه ؛ (4)
سجده گاه امام صادق عليه السلام از بوي خوشش، شناخته مي شد.»

فضيلتي كه در اين روايت براي بوي خوش بيان شده، از جهت شرافت عقل است؛ زيرا كه عطر، مغز انسان را تقويت كرده، باعث حفظ آن از فساد است؛ و فساد مغز، باعث فساد عقل است و از آن جايي كه عقل شريف ترين ركن حقيقت انساني و والاترين مرتبه از مراتب انسان، بلكه شريف ترين جزء خلقت است و همه خيرات منسوب به عقل است، همان طور كه جهل منشاء همه شرور است؛ لذا هر چه از فساد عقل جلوگيري كند از ارزش والايي برخوردار است؛ و به همين خاطر است كه هر چه در اين راستا باشد، از اهميت والايي برخوردار بوده، نسبت به آن تأكيد و ترغيب فراواني شده است. علاوه بر آن، عطر مثالي است براي زينت شده، در مقابل تخلي، كه دفع رذايل و زشتي است، همان كه (طهور) در روايات از آن به نصف ايمان تعبير شده و اين عطر نيز مثال ديگري براي نصف ايمان است. (5)
شخص عاقل با ديدن امثال اين دستورات بايد به مقدار لطف خداوند و محكم بودن شريعت حضرت سيدالمرسلين، پي برده و آگاه شود كه از جزئي ترين اسباب تقويت عقل، كه كسب كننده ايمان و توحيد و كمال و سعادت است، فروگزاري نگرديده؛ لذا هرگز از حكم اين عقل سرپيچي ننموده و از تباه كردن اين الطاف گرانبها و كفران اين نعمت زيبا و بزرگ، حيا كند و به نفس خود كه به ناسپاسي خو كرده و خود را در معرض نابودي قرار داده، خطاب كند:
«اي نادان، اي دشمن خود، تا كي اين سستي و كسالت و سهل انگاري و تباهي و خود را به هلاكت كشاندن؟ آيا نمي بيني كه پروردگار مهربان تو، در اين لطف لطيف بگونه اي همراه توست كه برايت شريعت و احكامي قرار داد، و در اين جزئيات پاداشت را قرار داده، به سويت پيامبران با كتابهايشان نازل فرمود؟ و بر ايشان ملائكه و نگاهبانان و ياران قرار داده براي به دست آوردن اين خيرات و خوبي ها، پاداش هاي بزرگ مقرر نمود، در حالي كه تو، همه ي اين ها را با اهمال و سهل انگاري نابود كردي! (6)

پاورقي

1- هداية الأمة، ج2، ص 94.
2- الكافي، ج 6 ، ص 515.
3- وسائل الشيعة، ج 4، ص 434.
4- مكارم الأخلاق، ص 42.
5- الطَّهُورُ نِصْفُ الْإِيمَان؛ مستدرك الوسائل، ج 1، ص 357.
6- اسرار الصلاة، مرحوم ميرزا جواد ملكي تبريزي، ترجمه سيد علي احمدي، ص 129-131.

بازگشت