ناخن گرفتن


يكي از آداب ظاهري براي آمادگي در عبادت پروردگار رعايت بهداشت ناخن هاست.
پند و عبرتي كه در گرفتن ناخن است اين است كه: شخص مراقب بداند، آزار ديگران و ظلم و ستم و تشبه به درندگان مورد خشم و نفرت الهي است، به طوري كه خداوند راضي نيست آلتي كه در حيوانات است، در بدن انسان، باشد؛ لذا دستور گرفتن ناخن را داد و اين، در سخن خداي تعالي از زبان حضرت عيسي در مواعظي كه فرموده، آمده است آن جا كه فرمود:
«يَا عِيسَي قُلْ لِظَلَمَةِ بَنِي إِسْرَائِيلَ ... قَلِّمُوا أَظْفَارَكُمْ مِنْ كَسْبِ الْحَرَامِ وَ أَصِمُّوا أَسْمَاعَكُمْ عَنْ ذِكْرِ الْخَنَاءِ وَ أَقْبِلُوا عَلَيَّ بِقُلُوبِكُمْ فَإِنِّي لَسْتُ أُرِيدُ صُوَرَكُمْ؛ (1)
به ستمكاران بني اسرائيل بگو ... ناخن هايتان را از كسب حرام كوتاه كنيد، و گوشهايتان را از شنيدن دشنام بازداريد، و با قلوبتان رو به سوي من آوريد كه من طالب صورتهايتان نيستم.»
معلوم مي شود كه هدف اصلي از همه اين احكام ظاهري، اصلاح دل به صفت عدل است، تا صلاحيت خلافت و جانشيني خداوند عادل را داشته باشد.
و از جمله اين جزئيات، عنايت خداوند در حق اين امت مرحومه فهميده مي شود، و اين مراتب از حكمت ظاهر و باطن، و منت الهي بر پيامبرش دانسته مي شود، چه اين كه پيامبر گرامي اسلام از سوي خداوند شريعت كاملي را آورد كه در آن از كوچكترين چيزي كه سبب قرب يا بعد از خداوند است، حتي ديد خراش فروگذار نشده است، و از اين فهميده مي شود كه شريعت او همان صراط مستقيم است كه به راستي، نزديك ترين راه ها به خدا است. (2)

پاورقي

1- بحار الأنوار (چاپ بيروت)، ج 14، ص 295.
2- اسرار الصلاة، مرحوم ميرزا جواد ملكي تبريزي، ترجمه سيد علي احمدي، ص 125-126.

بازگشت