قبل از وضو


براي اعمال مستحب در زمان وضو توصيه هاي زيادي شده است كه در ايجاد طهارت و نظافت جسم بسيار حائز اهميت است؛ مثلاً مسواك زدن به عنوان شستن دندان و دهان به عنوان يك عبادت مهم محسوب مي شود.
رسول خدا صلي الله عليه و اله مي فرمايد:
«السِّوَاكُ شَطْرُ الْوُضُوء؛ (1)
مسواك زدن نيمي از وضو است.»
فرستادن صلوات، گفتن ذكرهاي خاص، خواندن برخي آيات و سوره ها و نيز اعمال ديگر هنگام وضو گرفتن مؤثر هستند و سفارش شده اند.
مولاي بزرگوار امام باقر عليه السلام مي فرمايند:
سحرگاه، پيش از وضو، مسواك كردن از سنت هاي اسلامي است. (2)
امام بزرگوار عليه السلام در اين روايت، بر مسواك زدن به هنگام صبحگاهان تأكيد بيشتري فرموده اند كه علت آن بهداشت دهان و دندان و برطرف نمودن بوي بد آن كه حاصل موادي است كه در لابلاي دندانها مي باشد كه پس از خواب شبانه، در دهان انسان ايجاد مي گردد.
اما بايد توجه داشت كه در روايات اسلامي به مسواك نمودن قبل از هر وضو نيز تأكيد فراواني شده است.
پيامبر بزرگوار صلي الله عليه و آله و سلم خطاب به مولاي بزرگوار، اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايند:
يا علي، بر تو باد مسواك نمودن به هنگام هر وضو. (3)
اگرچه خطاب پيامبر بزرگوار صلي الله عليه و آله و سلم در اين روايت، مولاي بزرگوار عليه السلام مي باشد اما خطاب آن بزرگوار به همه افرادي است كه مي خواهند با جسم و روحي پاكيزه و با نشاط در بارگاه حضرت باري تعالي حضور پيدا كنند. پس از انجام مسواك و بهداشت دهان و دندان، نمازگزار تصميم مي گيرد وضويش را آغاز كند، لازم است نمازگزار به هنگام وضو نام خدا را بر زبان بياورد، اين عمل او وضويش را كامل مي كند.
پيامبر بزرگوار صلي الله عليه و آله و سلم فرموده اند:
كسي كه در هنگام وضو بسم الله نگويد، مانند آن است كه وضو نگرفته است. (4)
بنابراين گفتن بسم الله از تأكيدات عمل وضو مي باشد. بهتر است وضو با نام خدا آغاز گردد. پيامبر بزرگوار صلي الله عليه و آله و سلم در روايتي ديگر مي فرمايند:
كسي كه وضو بگيرد و بسم الله بگويد، تمام بدن خود را طهارت داده است و اين وضو، كفاره گناهان او تا وضوي ديگري است.
و كسي كه بسم الله نگويد، از بدنش تنها آنچه را كه آب بدان رسيده، طهارت داده است. (5)
بنابراين قبل از آغاز وضو، بهتر است فرد كلمه بسم الله را بر زبان جاري سازد و وضويش را با نام حضرت حق تعالي آغاز نمايد. اين عمل موجب خواهد شد كه وضوي او يك وضوي كامل، و تمام اعضاي بدنش تطهير و پاك گردد. علاوه بر ياد خدا به هنگام وضو، دعاي بسيار جالبي از مولاي بزرگوار، اميرالمؤمنين عليه السلام بيان گرديده است. اين دعا مي تواند آغازگر عارفانه اي براي شروع وضو باشد.
مولاي بزرگوار، اميرالمؤمنين عليه السلام مي فرمايند:
فرد نبايد وضو بگيرد تا زماني كه نام خدا را ببرد. پيش از آنكه دست بر آب بزند بگويد:
«بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّه اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنَ التَّوَّابِينَ وَ اجْعَلْنِي مِنَ الْمُتَطَهِّرِين ؛
به نام خدا، خدايا مرا در زمره توبه كنندگان قرار بده و در زمره پاك شدگان قرار بده.»
و چون از وضو فراغت يافت بگويد:
«أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً ص عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ»
در اينجا مستحق آمرزش خداي تعالي مي گردد. (6)
كلام مولاي بزرگوار عليه السلام ضمن اينكه مناسب بودن نام خدا را در آغاز وضو مورد تأكيد قرار مي دهد سفارش مي فرمايند در صورت امكان بهتر است چنين دعايي قبل و بعد از وضو نيز با توجه به مفاهيم آن خوانده شود.
بعد از به جا آوردن وضوي كامل بهتر است كه آب وضو با حرارت بدن خشك شود زيرا زماني كه بدن به حالت خمودي و سستي و خواب آلودگي مي باشد آب وضو، دماي بدن را پائين مي آورد در نتيجه حالت سستي بدن را مي زدايد.
مولاي بزرگوار، امام صادق عليه السلام مي فرمايند:
كسي كه وضو بگيرد و خود را با حوله خشك نمايد، يك حسنه براي او نوشته مي شود و هر كس وضو بگيرد و خشك نكند، بلكه صبر نمايد تا اعضاي وضو، به خودي خود خشك شود، سي حسنه براي او نوشته مي شود. (7)
هنگامي كه وضو مي گيريم، مقداري آب، سطح پوست محل وضو را فرامي گيرد. اين آب براي تبخير، نياز به گرما دارد. آب، اين گرما را از بدن مي گيرد و دماي بدن نيز متناسب با گرمايي كه از دست داده است پائين مي آيد. بين لامسه بدن و قلب و روح انسان ارتباط تنگاتنگي وجود دارد. زيرا در هواي گرم، زماني كه بر اثر عواملي پوست بدن خنك مي شود در قلب خود احساس شادابي و شعف مي نمائيم. بنابراين زماني كه وضو مي گيريم، خنكي آب موجب شعف و شادماني روح و قلب ما مي گردد و باعث مي گردد كه ما با نشاط بيشتري به نماز قيام كنيم.
علاوه بر اين، وضو حالت خاص عارفانه اي در قلب و روح انسان ايجاد مي كند و انسان را آماده مي سازد كه خود را لايق حضور حضرت باري تعالي گرداند.
وضو تطهير وجود، و مقدمه حضور يافتن در بارگاه حضرت باري تعالي است. انسان مي خواهد با تطهير خود، خويشتن را لايق حضور گرداند و صورت خود را به جانبي كند كه همه عالم او را تسبيح مي گويند.
شايد در ذهن ما اين تصور ايجاد شود كه وضوي كامل، چگونه وضويي است، چطور مي توان آن وضو را انجام داد؟ آيا تصور مي كنيد كه وضويي كامل تر از وضوي پيامبر بزرگوار صلي الله عليه و آله و سلم وجود داشته باشد؟!
به طور مسلم نمي توان كامل تر از وضوي آن بزرگوار، وضويي را سراغ داشت. بنابراين ببينيم وضوي آن بزرگوار صلي الله عليه و آله و سلم چگونه بوده است. زراره گويد: مولاي بزرگوار، امام باقر عليه السلام فرمودند:
آيا مايلي كه وضو گرفتن رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم را ببيني؟
گفتم بله.
امام بزرگوار عليه السلام به خادم منزل گفت آب بياوريد. در كاسه چوبي ضخيمي آب آوردند. امام بزرگوار عليه السلام كاسه را مقابل خود نهاد و آستينش را بالا زد. بعد دست راست خودرا در آب فروبرد و فرمود:
اگر دست شما پاك و تميز باشد به همين صورت مي توانيد در ظرف آب داخل كنيد.
بعد مشت خود را پر آب كرد و بر روي پيشاني خود نهاد و فرمود: «بسم الله»
و آب را بر روي صورت و اطراف محاسن خود جاري فرمود و با همان دست راست، يك نوبت پيشاني و دو طرف صورت را با دست كشيد.
بعد از آن دست چپ را در آب فروبرد مشت خود را پر آب نمود و روي آرنج دست راست نهاد و كف دست را بر روي ساعد فروكشيد به صورتي كه آب وضو از سر انگشتان جاري شد. بعد از آن دست راست را در آب فروبرد و مشت خود را پر آب كرد و بر روي آرنج دست چپ نهاد و كف دست راست را بر روي ساعد فروكشيد به طوري كه آب وضو از سر انگشتان جاري شد. بعد، با همان رطوبت دستها، جلو سر و پشت پاها را مسح كشيد.
مولاي بزرگوار عليه السلام فرمودند:
خداوند طاق است و طاق را دوست دارد. براي وضو گرفتن سه مشت آب كفايت مي كند يك مشت براي صورت و دو مشت ديگر براي دو ساعد. بعد با رطوبت دست راست بالاتر از پيشاني را مسح مي كني و با رطوبت باقيمانده پشت پاي راست و با رطوبت دست چپ پشت پاي چپ را مسح مي كني.
امام بزرگوار عليه السلام فرمودند: مردي از اميرالمؤمنين عليه السلام پرسيد كه وضوي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم به چه صورت بود؟
اميرالمؤمنين عليه السلام به همين صورت وضوي رسول خدا را تشريح كردند. (8)
با وضويي كه امام بزرگوار عليه السلام به اطرافيان خود تعليم فرمودند، به طور غيرمستقيم به آيندگاني كه اين روايت و روايات مشابه را مطالعه مي كنند، طريقه وضوي صحيح را به آنان آموزش مي دهند. وضويي كه امام بزرگوار عليه السلام انجام دادند، كامل ترين وضويي است كه با عمل به آن، انسان مي تواند مطمئن گردد كه يك وضوي درست و كامل انجام داده است و خود را براي حضور در پيشگاه حضرت باري تعالي آماده نموده است. (9)
نمازگزار بايد وضو بسازد و يا غسل كند و اين عمل همراه با نيّت است به اين طريق كه: من براي نزديك شدن به ساحت مقدّس پروردگاري، دست و روي خود (يا تمام بدن را به هنگام غسل) مي شويم.
اين عمل رمزي است از شست و شو دادن و پاك ساختن قلب از شرك و كفر و هرگونه آلايش روحي، يعني بازگشتي است به سوي توحيد خالص، تا همه كار و همه چيز براي خدا باشد.
پيش از شروع وضو مي گوييم: پروردگارا! مرا از توبه كاران و پاكيزگان قرار ده.
و بهنگام استنشاق (آب گرفتن به بيني) مي گوييم: خدايا بوي بهشت را بر من حرام مگردان. و همراه با شستن صورت عاجزانه از درگاه الهي مسئلت مي داريم كه در روز جزا، روي ما را سفيد گرداند و ما را در زمره روسياهان قرار ندهد. و بهنگام شستن دست ها درخواست مي كنيم كه نامه عمل ما را در دست راست ما قرار دهد نه در دست چپ، و وقتي كه آهنگ مسح سر مي كنيم و به اين منظور دست بر سر مي نهيم عرضه ميداريم: «پروردگارا! مرا با رحمتت فروپوشان و عفو و بخششت را از فرق تا به قدم شامل حال من گردان.»
ناگفته پيداست كه اگر در حين وضو، چنين توجهي به سوي عالم معنا حاصل شود و انسان به زبان حال و قال عاجزانه درخواست كند كه مرحمت پروردگاري او را در ميان گيرد و باران رحمت الهي بر وي ببارد، چه حالي پيدا مي شود و چه عمل لذّت بخشي انجام مي گيرد.
آخرين عمل وضو مسح پاهاست كه در آن حال آرزو مي كنيم كه پاهاي ما در راه خدا استوار باشد و در زمره مؤمنان ثابت قدم به شمار آييم.
منظور از طهارت، پاكي روان است از تمام خطاها و توجّه دادن قلب به خداست و به همين جهت است كه اين عمل بدون نيّت درست نيست و اگر آب ميسر نباشد براي تأمين اين منظور، وضو و غسل را با اشاره انجام مي دهيم يعني تيمم مي كنيم تا جنبه معنوي طهارت با نگرفتن وضو (يا نكردن غسل) فوت نشود.

پاورقي

1- من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 53.
2- وَ عَلَيْكَ بِالسِّوَاكِ فَإِنَّ السِّوَاكَ فِي السَّحَرِ قَبْلَ الْوُضُوءِ مِنَ السُّنَّةِ ثُمَّ تَوَضَّأْ.
3- يا علي، وَ عَلَيْكَ بِالسِّوَاكِ عِنْدَ كُلِّ وُضُوءِ؛ من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 188.
4- لا وُضوءَ لمَنْ لم يُسَمِّ اللَّه ؛ تاج العروس من جواهر القاموس، ج 20، ص 406.
5- أَنَّ مَنْ تَوَضَّأَ فَذَكَرَ اسْمَ اللَّهِ طَهُرَ جَمِيعُ جَسَدِهِ وَ كَانَ الْوُضُوءُ إِلَي الْوُضُوءِ كَفَّارَةً لِمَا بَيْنَهُمَا مِنَ الذُّنُوبِ وَ مَنْ لَمْ يُسَمِّ لَمْ يَطْهُرْ مِنْ جَسَدِهِ إِلَّا مَا أَصَابَهُ الْمَاء؛ من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص50.
6- بحار الأنوار (چاپ بيروت)، ج 10، ص 106.
7- مَنْ تَوَضَّأَ وَ تَمَنْدَلَ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ حَسَنَةً وَ مَنْ تَوَضَّأَ وَ لَمْ يَتَمَنْدَلْ حَتَّي يَجِفَّ وَضُوؤُهُ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ ثَلَاثُونَ حَسَنَة؛ من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 50.
8- گزيده كافي، ج 2، ص 25.
9- سيماي ولايت در نماز، تقي ژاله فر ،ص 153-165.

بازگشت