اظهار كردن عظمت خداوند با ركوع


پس از اتمام مقام اول از اظهار عبوديت - كه قيام باشد به بهترين احوال - پس متذكر شود و تصديق نمايد عظمت و جلالت و حكومت و مالكيت حق - جل و علي - را و حقارت و ذلت و محكوميت و مملوكيت خود را ياد آورد كه مالك هيچ چيز خود نيست، نه سود و نه زيان، نه زندگي و نه رستاخيز.
همچنين ياد آورد كه دائم و باقي اوست و غير او، همه هالك و فاني اند. پس براي شروع در اظهار درجه ي دوم از اظهار عبوديت به جوارح كه ركوع باشد تكبير بگويد: «الله اكبر» و براي بزرگي حق تعالي اعضاي رئيسه و عالي بدن را كه سر و صورت باشد، پست نمايد و خم شود و آنچه از عظمت حق تعالي در قلب اوست، به زبان آشكار سازد و با كمال خضوع و خشوع بگويد:
«سُبحان ربّي العظيم و بِحَمده»؛
يعني منزه و پاك مي دانم پروردگار عظيم خود را از جميع كمبودها، به حسب ذات و صفات و افعال. (1)

در ركوع مباحثي است كه در زير بيان مي شود:
الف) ركوع چيست؟
در هر ركعت بعد از قرائت بايد به اندازه اي خم شود كه بتواند دست را به زانو بگذارد [و به فتواي بعضي از فقها بتواند سرانگشت هايش را به زانو بگذارد] و اين عمل را ركوع مي گويند. (2)
ب) تعداد ركوع در هر ركعت
در هر ركعت از نمازهاي واجب و مستحب يك ركوع لازم است به جز نماز آيات كه هر ركعت آن داراي پنج ركوع است. (3)

ج) واجبات ركوع
ركوع داراي پنج واجب مي باشد:
اول: خم شدن به قصد ركوع به طور متعارف تا حدي كه انگشتان دستش به زانوها برسد و بنابر احتياط مستحب مقداري خم شود كه كف دستش به زانوها برسد؛ بنابراين، اگر كسي خم شود؛ ولي به اين اندازه خم نشود و يا به قصد ركوع خم نشود و يا به طور متعارف ركوع نكند صحيح نيست. (4)
مسأله: بيشتر فقها و حضرت امام قدس سره فرموده اند: اگر به اندازه ي ركوع خم شود؛ ولي دست ها را به زانو نگذارد اشكال ندارد؛ ولي بعضي از فقها فرموده اند: خلاف احتياط است پس احتياط اين است كه دست ها را به روي زانو بگذارد. (5)

دوم: ذكر ركوع؛ انسان هر ذكري كه در ركوع بگويد كافي است؛ ولي احتياط واجب آن است كه به قدر سه مرتبه «سبحان الله» يا يك مرتبه «سبحان ربي العظيم و بحمده» كمتر نباشد [و بعضي اين احتياط را مستحب دانسته اند] و مستحب است آن را سه يا پنج و يا هفت مرتبه بلكه بيشتر بگويد و اما در حال ضرورت و ضيق وقت مي توان به گفتن يك «سبحان الله» اكتفا نمود و بعضي فرموده اند: به احتياط واجب در ركوع «سبحان ربي الاعلي و بحمده» نگويد. (6)

سوم: طمأنينه (آرامش بدن) در موقع گفتن ذكر ركوع در حال اختيار.
مسأله: در ركوع بايد به مقدار ذكر واجب، بدن آرام باشد و در ذكر مستحب هم اگر آن را به قصد ذكري كه براي ركوع دستور داده اند بگويد، بنابر احتياط واجب، آرام بودن بدن لازم است و بعضي از فقها فرموده اند: در ذكر مستحب آرام بودن بدن بهتر است. (7)

چهارم: راست ايستادن بعد از ركوع كه اگر بعد از ركوع نايستد و به سجده رود نمازش باطل است. (8)

پنجم: طمأنينه (آرامش بدن) در حال ايستادن بعد از ركوع كه اگر عمدا ترك كند نمازش باطل است. (9)

د) مواردي كه زياد شدن ركوع نماز را باطل نمي كند
ركوع از واجبات ركني نماز است كه با كم و زياد شدن عمدي يا سهوي آن نماز باطل مي شود. (10)
مگر در دو مورد كه زياد شدن آن نماز را باطل نمي كند:
اول: زياد شدن ركوع در نماز جماعت به سبب متابعت از امام جماعت در بعضي از موارد.
مسأله: اگر سهوا پيش از امام سر از ركوع بر دارد، چنانچه امام در ركوع باشد، بايد به ركوع برگردد و با امام سر از ركوع بردارد و در اين صورت زياد شدن ركوع كه ركن است نماز را باطل نمي كند؛ ولي اگر به ركوع برگردد و پيش از آن كه به ركوع برسد، امام سر بردارد نمازش باطل است. (11)
مسأله: اگر سهوا پيش از امام به ركوع رود و طوري باشد كه اگر سر بردارد به مقداري از قرائت امام مي رسد، چنانچه سر بردارد و با امام به ركوع رود نمازش صحيح است. (12)
سؤال: اگر در ركعت اول نماز جمعه، مأموم اشتباها به ركوع رفت و در ركوع متوجه شد كه امام مشغول قنوت شده، سر از ركوع برداشت و قنوت را با امام خواند و دو مرتبه به ركوع رفت، آيا اين زيادي ركوع مبطل نماز است؟
ج: در فرض سؤال كه به قصد تبعيت، از ركوع برگشته، زيادي ركوع مبطل نيست. (13)
سؤال: اگر مأموم در ركعت دوم نماز جمعه پس از قنوت اشتباها به ركوع رفت و متوجه شد كه اشتباه كرده و بايد همراه جماعت به سجده مي رفت، لذا سر از ركوع برداشته و به سجده رفت، آيا اين زيادي ركوع مبطل نماز است؟
ج: بلي در فرض سؤال نماز جمعه ي او به واسطه ي زياد كردن ركن باطل شده، چون در اين فرض تبعيت نيست و اين شخص بايد نماز ظهرش را بخواند. (14)
دوم: در نمازهاي مستحبي اگر سهوا ركوع زياد شود به فتواي حضرت امام قدس سره و بيشتر فقها سبب باطل شدن نماز نمي شود. (15)

پاورقي

1- صلاة الخاشعين، شهيد آيت الله دستغيب، ص101.
2- توضيح المسائل مراجع، ج 1، مسأله 1022.
3- العروة الوثقي، ج 1، في الركوع.
4- العروة الوثقي، ج 1، الصلاة، في الركوع «احدها».
5- توضيح المسائل مراجع، مسأله 1023.
6- توضيح المسائل مراجع ، مسأله 1028 و 1029 و العروة الوثقي، ج 1، الصلاة، في الركوع، مسأله 13.
7- توضيح المسائل مراجع، مسأله 1030.
8- العروة الوثقي، ج 1، الصلاة، في الركوع «الرابع».
9- العروة الوثقي، ج 1، الصلاة، في الركوع «الخامس».
10- العروة الوثقي، ج 1، في الركوع.
11- توضيح المسائل مراجع، مسأله 1471.
12- توضيح المسائل مراجع ، مسأله 1476.
13- جامع المسائل، ج 1، سؤال 441.
14- جامع المسائل، ج 1سؤال 440.
15- العروة الوثقي، ج 1، في الركوع، مسأله 28؛ احكام و روح نماز، محمد وحيدي، ص76-79.

بازگشت